عبدالرسول نصیری، مدیر انتشارات بهار دلها از تجدید چاپ کتاب «سکوت آفتاب» نوشته حجت الاسلام مهدی خدامیان آرانی به خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، خبر داد و گفت: «سکوت آفتاب» ماجرای شهادت امیرالمومنین امام علی (ع) است که در 112 صفحه و در قطع رقعی با قیمت 5500 تومان برای پنجمین بار منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
وی ادامه داد: خوشا به حال من، دلتنگ زن و بچه خود هستم، عروس چشم آبی من، که عشق آسان نمود اول، می ترسم شمشیر من خطا رود، از همه غم و غصه ها راحت شدم،به اسیر کن مدارا، هر چه می خواهید سئوال کنید و سلام بر فرشتگان خوب خدا عناوینی اند که در این کتاب به چشم می خورند.
در بخشی از کتاب «سکوت آفتاب» می خوانیم: علی( ع) حاکم شهر عراق، عربستان، یمن، مصر و ایران است. چرا او هیچ تاج و تختی ندارد؟ چرا در زمین نشسته است؟ چرا مثل بقیه مردم است؟ چرا هیچ محافظی ندارد؟ چرا و هزاران چرای دیگر.
همسفرم! تو خیلی چیزها را باور نمی کنی. حق هم داری زیرا تو تا به حال خیلی ها را دیده ای که ادعا می کنند مثل علی هستند ولی چه می دانی علی کیست؟ نه تو بلکه بشریت نیز نمی دانند علی(ع)کیست.
این فقط علی(ع) است که در اوج قدرت روی خاک می نشیند، نان جو می خورد و لباس وصله دار می پوشد . فقط او «ابوتراب» است؛ او «پدر خاک» است، کسی که روی خاک می نشیند.
در قسمتی دیگری از این کتاب آمده است: امام (ع) هر صبح و شب به عیادت مرادی می رود و حال او را جویا می شود. مرادی شرمنده این همه لطف و محبت امام (ع) است. او نمی داند چه بگوید. زبان او دیگر قادر به تشکر از امام(ع) نیست. بعد از مدتی مرادی بهبودی کامل پیدا می کند اما اکنون او در کوفه تنهاست و هیچ رفیق و آشنایی ندارد. امام بارها او را به خانه خودش دعوت می کند. به راستی چه سعادتی بابلاتر از اینکه او مهمان خصوصی امام(ع) می شود! او به خانه ای رفت و آمد می کند که همه حسرت حضور در آنجا را دارند. اینجا خانه آسمان است.
نظر شما