آموزش و پرورش در ضعف سواد قرآنی دانش‌آموزان دخیل است/معلم مؤثرتر از کتاب

خبرگزاری شبستان: استاد محمد خواجوی گفت: قطعاً آموزش و پرورش در ناکامی دانش‌آموزان در رابطه با ضعف سواد قرآنی دخیل است.

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان؛ به نقل از ایکنا، در ادامه بررسی کتاب قرآن پایه اول دبستان گفت‌وگویی با استاد محمد خواجوی، مدرس و پیشکسوت قرآنی کشورمان داشته‌ایم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

-استاد ارزیابی شما از محتوای کتاب قرآن پایه اول دبستان چیست؟

کتاب را دیدم و اهداف آموزش قرآن در پایه اول دبستان را نیز مطالعه کردم و در این راستا سندهای بالادستی وجود هم دارند و براساس همان سندها مؤلفان کتاب‌ها به تألیف کتاب می‌پردازند، اما به نظرم آمد که کتاب، مناسب است اما خالی از اشکال نیز نیست و با توجه به اینکه سال اول مقدمه‌ای برای آموزش قرآن در سال‌های دیگر است، باید براساس اهداف خود به این آموزش دست بزنند، به عنوان مثال بنا بر این است که آزمون‌ها توصیفی باشد باید بیشتر روی اهداف عاطفی تمرکز کرد تا دانش‌آموز به قرآن علاقه‌مند شود و این امر نیز با روش‌های گوناگون از قبیل شعر، داستان، تصویر و ... همراه باشد.


-وقتی دانش‌آموز به الفبای عربی آشنا نیست، این کتاب چه اندازه می‌تواند سودمند باشد؟

آموزش‌ها باید بیشتر بر روش شنیداری باشد و به نوار قرآن گوش دهند و این امکان برای دانش‌آموزان فراهم باشد. از این رو هدف آموزش قرآن در پایه اول مبنی بر روخوانی قرآن نیست، بلکه با این هدف است که روخوانی دسته جمعی رخ دهد و حالت نشاط داشته باشد و زمینه اهداف عاطفی را فراهم کند و اهداف شناختی و رفتاری مبتنی بر آیات قرآن جزء اهداف این آموزش‌ها نیست. به همین دلیل در مجموع از نظر شکلی و محتوایی خوب است، اما می‌تواند بهتر از این هم باشد.

-اشعار و داستان‌هایی که در این کتاب آمده، از نظر شما چگونه بود؟

اشعاری که در این کتاب استفاده شده، چندان روان نیست و مناسب این مقطع نیست و شاید کودکان نتوانند به درستی این اشعار را بفهمند؛ از این رو معلم درگیر فهم این مسائل می‌شود که تبیین آن کار سختی است، از این رو باید اشعار خوب و مناسب انتخاب شود و از سوی دیگر از هفته‌های دوم، سوم تحصیلی آموزش قرآن رخ می‌دهد که به نظرم باید این زمان قدری طولانی‌تر باشد و دانش‌آموز پس از یادگیری بخشی از الفبای فارسی، بتواند آموزش قرآن را نیز آغاز کند. به همین دلیل می‌توان گفت؛ این کتاب تا ۸۰ درصد خوب است و ۲۰ درصد در راستای بهتر شدن این مسئله باید تلاش کرد.

-یکی از نکات مهم در کتاب قرآن پایه اول و بقیه پایه‌ها این است که شکل اعراب کلمه‌ها متفاوت است، در پایه‌ای سکون نیست، در پایه دیگر اضافه می‌شود، در پایه‌ای براساس رسم قیاسی بوده و در پایه دیگر به شکل دیگر، این مسائل چه اندازه می‌تواند در آموزش‌ها مفید و مؤثر باشد؟

اشکالاتی در این زمینه وجود دارد، مثلاً در پایه اول که بیشتر آموزش برمبنای انس با قرآن و مسائل عاطفی است، از این رو حروف ساکن بدون علامت هستند و در پایه بعد حروف ساکن وجود دارد که دانش‌آموز را در خواندن قرآن دچار مشکل می‌کند و باید از حذف سکون پرهیز شود.

-از سه عنصر کتاب، معلم و خانواده کدامیک تأثیر بیشتری در آموزش قرآن دارند؟

با توجه به اینکه بنای مؤلفان این کتاب در پایه اول، اهداف عاطفی است، بیشتر معلم می‌تواند نقش‌آفرین باشد و این معلمان باید دوره‌های آموزش قرآن را براساس اهداف این کتاب طی کنند و معلم بداند باید چه انتظاراتی از دانش‌آموز داشته باشد و چه روشی را در آموزش پیش بگیرد، آیا منظور از آموزش قرآن، بخش‌خوانی، روخوانی، روان‌خوانی، حفظ و یا ... است. در صورتی که معلم نسبت به این مسائل توجیه نباشد، ممکن است مشکلات بسیاری در امر آموزش قرآن ایجاد شود.
یکی از مسائل مهمی که جزء اهداف و روش آموزشی این کتاب بوده و در مقدمه آن آمده، این است که بتواند در پایان سال تحصیلی دو سوره را به دلخواه حفظ کند و یا در عبارات قرآنی را شمرده و بخش بخش بخواند و در گفت‌وگوهای کلامی پیام قرآنی مشارکت کند. این مطالب مسئله را بسیار روان‌تر کرده است و منظور روخوانی قرآن و یا حفظ تمامی سوره‌ها نیست، به همین دلیل توجیه معلم نسبت به اهداف امری مهم است و در صورتی که اشتباه کند، هم دانش‌آموز دچار مشکل خواهد شد و هم خانواده‌ها نگران می‌شوند و اهداف آموزشی نیز بی‌نتیجه می‌ماند؛ از این رو نقش معلم حیاتی است و خانواده‌ها نسبت به آموزش قرآن در این کتاب، توجیه نیستند و نقش کم‌رنگ‌تری نسبت به معلم دارند.

-چه اندازه ضرورت دارد که آموزش قرآن از پایه اول آغاز شود، چرا که در سال‌های گذشته آموزش‌ها از سوم دبستان شروع می‌شد؟

به نظرم باید از فرصت آموزش در پایه اول و دوم استفاده کرد، یعنی این سن به گونه‌ای نیست که بگوییم توانایی ندارند، به ویژه کلاس اول که مقدمه‌ای برای سال‌های آینده است و گروه مولفان این کتاب نیز به این موضوع توجه داشته‌اند که نباید این آموزش در پایه اول، به عنوان آموزش جدی تلقی شود و به دنبال اهداف شناختی، رفتاری و عاطفی باشند، بلکه نقطه آغازین انس با قرآن می‌تواند در همین مقطع شکل بگیرد.

-به نظر می‌رسد آموزش‌هایی که در خارج از مدرسه انجام می‌شود، کارایی بیشتری دارند، آیا می‌تواند گفت انس با قرآن در مدارس آغاز می‌شود و در خارج از مدرسه تقویت و دنبال می‌شود؟ یعنی این آموزش‌ها و این کتاب موفق بوده است؟

من هم معلم قرآن در مدارس بودم و هم در خارج از مدرسه کلاس‌های آموزش قرآن داشتم که این دو قابل مقایسه با هم نیستند، برای اینکه کسانی که خودشان اقدام به ثبت‌نام می‌کنند انگیزه بیشتری برای آموزش و فراگیری قرآن دارند و آموزش در مدرسه، شکل تکلیفی و مؤظفی دارد و شاید همه دانش‌آموزان متقاضی و علاقه‌مند به آموزش درس مورد نظر به ویژه قرآن نباشند؛ از این رو بسیار کم پیش می‌آید که به این صورت باشد و همراهی خانواده نیز می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد. از سوی دیگر در صورتی که رویکرد خانواده دینی و قرآنی باشد و مدرسه و خانواده همسو با هم باشند، می‌تواند این امر به تقویت کودک در زمینه استعدادها و توانایی‌هایش بینجامد، به عنوان مثال دانش‌آموزی که صدا و صوت و لحن خوبی دارد و خانواده نیز نگاه دینی داشته باشد و مدرسه همسو با خانواده می‌تواند این دانش‌آموز را به سمت و سوی تلاوت قرآن سوق دهند. از این رو در خارج از مدرسه مخاطب علاقه‌مند و دارای انگیزه است و خانواده ارتباط نزدیکتری با معلم دارد، برنامه‌ریز، معلم و مدیر باید با هم ارتباط داشته باشند و این آموزش دارای پیوستگی است، اما در مدرسه اغلب به این شکل نیست.

-برخی کارشناسان معتقدند که سواد قرآنی در کشورمان با توجه به گذشت چهار دهه از انقلاب، در حدی نیست که شایسته کشورمان باشد، نظر شما چیست؟ آیا می‌توان این امر را آموزش‌های قرآن که در مدارس رخ می‌دهد مرتبط بدانیم و عنوان کنیم آموزش‌ها چندان موثر نبوده‌اند؟

تعاریفی که از سواد قرآنی می‌شود متفاوت است، اگر منظور روخوانی و روانخوانی قرآن است، قطعاً آموزش و پرورش در این زمینه دخیل است و در ناکامی دانش‌آموزان مؤثر است و معلمان آموزش و پرورش توجیه شوند، معلمان باید دوره دیده باشند و روش تدریس بدانند و توانایی آموزش قرآن را داشته باشند، حتی گاهی دیده می‌شود که معلمان قرآن، اشکالات کتاب را مرتفع می‌کنند؛ از این رو صرف نظر از کتاب، که اگر بسیار خوب هم باشد، اما معلم مناسب و توانایی وجود نداشته باشد، آموزش قرآن با نتیجه خوب همراه نخواهد بود. بخش دیگری از سواد قرآنی در کشورمان، مربوط به تمرین و ممارست است که اغلب وجود ندارد و از سوی دیگر نبود انگیزه قرآن خوانی است و دانش‌آموزان عنوان می‌کند که چرا باید قرآن بخوانم و در پاسخ گفته می‌شود که قرآن خواندن ثواب دارد، اگر فردی دوست نداشته باشد کار ثوابی انجام دهد چه باید کرد، یعنی علاقه‌مند است کار دیگری برای ثواب انجام دهد؛ از این رو این امر به فرهنگ کشورمان برمی‌گردد و در کشوری که قرآن در زندگی افراد آن کارایی نداشته باشد، انگیزه‌ای نیز برای قرآن‌خوانی، تمرین و ممارست باقی نمی‌گذارد و این انگیزه در کشورمان در حد کم وجود دارد.
وقتی به مسجد می‌روید، مفاتیح و دعا خوان بیشتر از قرآن‌خوان است، یعنی اکنون برد مفاتیح بیش از قرآن است و کمتر کسی را می‌بینید که به صورت خودجوش، آیاتی از قرآن را بخواند. از این رو کسی که مفاتیح و دعا می‌خواند انگیزه دارد و انگیزه‌اش هم در راستای رفع مشکل، نورانی شدن چشم، بهتر شدن زندگی و ... است و کسی از این مسائل در قرآن کمتر آگاه است و اغلب کسانی که قرآن می‌خوانند به این نیت می‌خوانند که ثواب بیشتری ببرند و این انگیزه در آنها کمتر است که برای بهتر شدن اوضاع زندگی خود بخوانند و یا رفتار و کردارش قرآنی شود. از این رو این مسائل به آموزش و پرورش برنمی‌گردد بلکه به فرهنگ کشورمان مربوط است و اگر کشوری فرهنگش قرآنی باشد، همه انگیزه پیدا می‌کنند قرآنی رفتار کنند.

-راهکار چیست و چه باید کرد؟

باید یک حرکت نهضت‌گونه ایجاد شود و دست‌اندرکاران کشور این موضوع را با بیان و گفت‌وگو فرهنگ‌سازی کنند و بخش عمده‌ای نیز به رفتار مسئولان مربوط می‌شود و اگر در چارچوب قرآنی حرکت و رفتار کنند، دیگران نیز در همان مسیر حرکت خواهند کرد. مثلاً اگر مشکلی در کشور رخ می‌دهد، کسی به قرآن استناد می‌کند و یا اقتصاددان‌ها و سیاستمداران در عملکرد و رفتار خود چه اندازه از قرآن بهره می‌برند؟ و اغلب استفاده ابزاری از قرآن می‌شود.

کد خبر 694661

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha