به گزارش خبرگزاری شبستان ،سقوط صفویه یکی از وقایع مهم تاریخ ایران عصر جدید است و مسیر تاریخ ایران را تغییر داد.
در نتیجه مورخین و پژوهشگران متعددی به این واقعه مهم توجه کردهاند. یکی از این منابع که شهرت زیادی در سرتاسر جهان کسب کرده است، سفرنامه کروسینسکی است.
تادوز یودا کروسینسکی در 15 می 1675/19 صفر 1089 در منطقه کوجاواخ لهستان در یک خانواده نجیبزاده متولد شد. وی در سنین جوانی بهعنوان مبلغ فرقه ژزوئیت به ایران آمد و هجده سال در اصفهان زندگی کرد. این اقامت طولانی فرصت بسیار خوبی برای آشنایی با جامعه ایران و اوضاع سیاسی آن در اختیار وی قرار داد. آن کشیش تیزبین از این موقعیت بهخوبی استفاده کرد و با تسلط بر زبان فارسی، اطلاعات گستردهای در مورد اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در سالهای واپسین حومت صفویه به دست آورد. بنابراین، نوشتههای او را میتوان یکی از کاملترین و دقیقترین گزارشهایی دانست که ناظران اروپایی در مورد ایران عصر صفوی ارائه دادهاند.
کروسینسکی فقط مبلغ مذهبی نبود، بلکه مدتی نیز در مقام یکی از اعضای هیئت سیاسی کشور فرانسه با دولت ایران وارد مذاکره شد. این مذاکرات راه او را به دربار ایران باز کرد و باعث شد که از وقایع دربار و مسائل پشت پرده سیاست در ایران نیز اطلاع پیدا کند. چنین امتیازی برای سایر سیاحان اروپایی بهندرت فراهم میشد. وی در همین ایام شاهد شورش افغانها و محاصره اصفهان بود و این وقایع را با علاقه زیاد پیگیری کرد. بنابراین، گزارشهای وی یکی از دقیقترین گزارشها در مورد این رویداد است. او نهتنها شاهد وقایع اصفهان در دوران محاصره بود، بلکه در ماههای پایانی محاصره به اردوگاه افغانها رفت و از نزدیک وقایع آنجا را نیز ثبت کرد.
کروسینسکی پس از سقوط اصفهان با افغانها وارد شهر شد و تا دومین سال حکومت اشرف در آنجا بود. تا اینکه اشرف در اواخر سال 1725 م سفیری به نام عبدالعزیز به دربار عثمانی اعزام کرد. کروسینسکی با این سفیر از ایران خارج شد و در ژانویه 1726 م به قسطنطنیه رسید. از آنجا عازم لهستان شد و پس از یک زندگی طولانی و پرماجرا در 22 اوت 1751 در لهستان درگذشت.
کروسینسکی خاطرات خود را برای چاپ به کشیش فلوریو متصدی امور فرقه ژزوئیت در شرق مدیترانه واگذار کرد. یکی دیگر از همکیشانش به نام کشیش دوسرسو که شخص فاضلی بود، این خاطرات را به دست آورد و با مقداری دخل و تصرف در سال 1728 در پاریس به زبان فرانسوی منتشر کرد.
کروسینسکی به ایران و مردم ایران علاقه داشت و بر سرنوشت ناگوار ایران تأسف میخورد. همه جا محمود و اشرف افغان را غاصب و بربر و افغانها را بربر و حریص میداند و از کسانی که برای دفاع از ایران تلاش کردند، مانند لطفعلی خان داغستانی، علی مردان خان فیلی و احمد آغا تجلیل میکند.
نوشتههای کروسینسکی به میزان زیادی رنگ مذهبی دارند. او در مقام یک روحانی مسیحی باید از ارمنیها و گرجیهای مسیحی که در جریان سقوط صفوی و وقایع پس از آن نقش زیادی داشتند، دفاع کند. بنابراین سعی میکند همکاری ارمنیها با افغانیها را توجیه و آن را نتیجه سوء سیاست دربار و اعمال فشار بر ارامنه بداند؛ اما در مواقعی نیز لب به انتقاد میگشاید و ارمنیها را به دلیل عدم تلاش برای ایجاد مصالحه بین دربار ایران و محمود شایسته سرزنش میداند. این نگرش در مورد گرجی ها نیز دیده میشود و هرچند وی همیشه از گرجیها تمجید میکند، از اینکه واختانگ حاضر نشد به شاه سلطان حسین کمک کند، آزردهخاطر میشود و سرنوشت بد واختانگ را نتیجه رفتار بیرحمانه او با شاه میداند.
یکی دیگر از ویژگیهای نوشتههای کروسینسکی رویکرد تقدیرگرایی این کشیش است که به شکل برجستهای در نوشتههایش دیده میشود. او مشیت الهی و بخت و اقبال را عامل تعیینکننده نهایی تمام وقایع میداند.
گفتنی است متن فرانسوی و ترجمه انگلیسی سفرنامه عنوانبندی نشدهاند و عناوین موجود در این ترجمه و همینطور درج تاریخهای هجری قمری توسط مترجم انجام شده است.
سفرنامه کروسینسکی (از شاه سلطان حسین تا نادرشاه) به کوشش «ژان آنتوان دوسرسو» با ترجمه«ساسان طهماسبی» به همت مجمع ذخایر اسلامی در 365 روز چاپ شده است.
نظر شما