نوارهایی که در جعبه نان برنجی ماندند/وضعیت انجدان در دوران انقلاب

خبرگزاری شبستان: از سال های قبل از پیروزی انقلاب جوانان روستای انجدان در شبستان مسجد می پرداختند هیئتی با عنوان هیئت جوانان به همت محمد رضا پاکباز و محمد صادق عسگری تشکیل شده که کلاس های قرائت قرآن، احکام و جلسات مذهبی برگزار می شد.

خبرگزاری شبستان//در دوران انقلاب همزمان با اتفاقاتی که درگوشه و کنار کشور به رهبری امام خمینی در حال رخ دادن بود شاهد تلاش و فعالیت مردم انقلابی در روستا ها نیز بودیم در روستای انجدان که در 37 کیلومتری شهر اراک  و در جاده خمین واقع شده و از قدیم الایام به دارالمومنین مشهور است حرکت های انقلابی و مبارزه با رژیم شاهنشاهی انجام می شد.

 

از سال های قبل از انقلاب 57 جوانان روستای انجدان بعد از کار و فعالیت روزانه به انجام فعالیت های فرهنگی و مذهبی در شبستان مسجد می پرداختند هیئتی با عنوان هیئت جوانان به همت محمد رضا پاکباز و محمد صادق عسگری تشکیل شده که کلاس های قرائت قرآن، احکام و جلسات مذهبی برگزار می شد.

 

پای صحبت های محمد رضا پاکباز انجدانی از فعالان انقلاب اسلامی و از رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس است که در دوران انقلاب در روستای انجدان و روستاهای اطراف تلاش های فراوانی را برای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی برای حرکت در مسیر انقلاب کرده بود می نشینیم.

 

وی با تبریک به مناسبت دهه فجر پیروزی انقلاب شکوهمند ایران اسلامی گفت: دوران انقلاب یاد آور خاطرات تلخ و شیرین بسیاری است که یاد آوری این خاطرات و بازگویی آن برای نسل جوان ضروری است.

 

محمد رضا پاکباز با بیان خاطرات از همرزمانش به ویژه شهدا افزود: این انقلاب به راحتی به دست ما نرسیده و حفظ و نگهداری آن بر همه واجب است چرا که جوانان بسیاری با عشق به دین و اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت گام در این مسیر گذاشته و جان خود را فدا کردند.

 

 

در دوران انقلاب و قبل از آن شبستان مسجد انجدان همواره میزبان محافل قرآنی و حضور پر شور و نشاط جوانان روستایی بود که همواره در مراسم و محافل مختلف حضور فعال داشتند.

 

در سال های نزدیک به انقلاب شکوهمند ایران اسلامی و بعد از به شهادت رساندن سید مصطفی خمینی فرزند امام مراسم سوگواری و عزاداری برای ایشان برگزار شد، ساواک که در آن زمان با برگزاری اینگونه برنامه ها مخالفت داشت از برگزاری مراسم عزاداری و همچنین جلسات مذهبی با خبر شده و به انجدان به دنبال برگزار کنندگان آمدند و از یکی از اهالی نام و نشان چهار نفر از از افرادی که در این راستا فعالیت می کردند را جویا شدند و محمد رضا پاکباز، محمدصادق عسگری، مرحوم سید عطا الله رفیعی و محسن شریفی این افراد بودند که نامشان به ساواک داده شده بود که کارهای ضد شاه و رژیم انجام می دادند.

 

من در آن روز در باغ مشغول کار بودم که یکی از هم ولایتی ها به سراغ من آمد و گفت پدرم گفته که به کوه بیابان فرار کنی و مطلب را جویا شدم و فهمیدم که ساواک برای دستگیری من به عنوان یک فرد ضد رژیم و خراب کار آمده است.

 

اهل خانه و همسایه ها که از حضور آنان آگاه شدن به جمع آوری اعلامیه ها،نوار ها عکس امام کتاب های مذهبی پرداخته و آن ها را از روی پشت بام دور از منزل برده و در جایی پنهان می کردند.

 

نیروهایی ساواک به منزل پدر رفته و شروع به گشتن و به هم ریختن خانه کردند و بعد به خانه ما که در کنار آن بود آمدند و به هم ریختند ولی به لطف خدا حتی نوارهایی که در جعبه نان برنجی جا مانده بود و به زمین انداخته بودند پیدا نکردند.

 

در منزل آقا عسگری هم کتاب ها قبل از ورود آنها از روی پشت بام به بیرون از خانه انتقال داده شده بود و چیزی یافت نشد و نیروهای ساواک دست خالی برگشتند.

 

بعد از آن شور و هیجان انقلابی بیشتر حاکم شد و جوانان بیشتر مشتاق به حضور در مجالس مذهبی شدند و در این جلسات کلام امام و برنامه های انقلاب و فعالیت های که در شهرها و روستاهای دیگر انجام می شد بازگو شده و چاره اندیشی برای چگونگی فعالیت در روستا و روستاهای مجاور می شد.

 

در روز های نزدیک به انقلاب همزمان با راهپیمایی های که در سطح کشور انجام می شد راهپیمایی در انجدان نیز برپا بود و پخش اعلامیه در بین مردم و حتی روستاهای اطراف نیز انجام می شد.

 

بنده بعد از آن روز و وقایعی که گذشت شعری را سرودم که وقایعی که در آن روزها اتفاق افتاد را بیان می کند.

 

با دوردی بر خمینی می کنم من ادعا       بر شهیدانم سلام و بهر مجروحین دعا

 

رهبر اسلامیان باشد دعاگوی شما        هاشمی همسنگرش باشد علی مشکل گشا

 

چون ندای رهبر آمد از عراق بر سمع ما     هم قیام حرث نسل کوشش از بهر شما

 

بود روحانی به شهرت قاسمی نامش علی     بهر ارشاد آمد از قم لیک در خط امام

 

چون حسینی آمد از تهران بودند آشنا      هر دو تا بودند ما را سوی قرآن رهنما

 

گفتنی مسئولیت سنگین بود بهر شما      بچه ها را باید باشید هر دم رهنما

 

بهر تشویق تلامذ داده چندی شی ها     تا تلمذ کرده قرآن و کتاب شعرها

 

این کتابی خانه که باشد همی در انجدان     بوده از پنجاه و دو امروز شد مال جهاد

 

آن کتب اندر حیاط عسگری شد جایگاه    تا بگیرند و بخوانند و بدانند زشت و پاک

 

هیئتی برپا شد نامش جوانان شد بدان    هم کمیل و ندبه قرآن و احکام زمان

 

تا شهادت یافت فرزند بروند امام     مجلسی برپا نموده بهر افشاء کلام

 

بعد از آن بهر شهیدانی که در تبریز و قم    در حسینیه به پا شد مجلی با شور و شوق

 

گرچه ماتم بود اما جوشش خون شهید      شورشی انداخت اندر خون هر خرد کبار

 

از ندای پر خروش بچه های انجدان    با خبر گردید ساواک سیه قلب و خمار

 

آمدند در انجدان تا بگیرندی رضا      من نبودم در محل آمد خبر در باغ ها

 

آمدش نادر بگفتا بابم حاج عبدالحمید      گر توانی کن فرار از دشت اندر کوه ها

 

آمده ژاندارم گشته این محله بی نظام    یک گروهی خانه جمعی برفته پشت بام

 

چونکه با کفش آمدند اندر گلیم باب من     گفته کی کافر کند با اهل ایمان این حساب

 

گر رضا را کار داری خانه اش آنجا بود    خانه من نیست جای مردم دور از خدا

 

آمدند در خانه برهم زدند اوضاع چنین          تا کنند پیدا نواری از امام راستین

 

نی نواری جستن و نی عکس پیشین امام      از قضا آنروز آورده برون از زیر کاه

 

عسگری برگو کتابی را که داری در کجاست   من نمی دانم بگردید گر که باشد از شما

 

بود محمودی غلام پست بابش اهل دین        آن کتب را برد با جمعی زنان از روی بام

 

کرد پنهان خانه مشهدی جعفر در زیر حصار    تا نیفتد دست ساواکی بی دین شعار

 

بود نام سیدان محمود و محسن در ردیف     چون شدندی باخبر گشتن راحت از حریف

 

مردم از بهر ورامای غنم اند بهار       می روند در کوه ها اندر کنار زاغه ها

 

ساعت دو پیرو برنا رو به کوه سیدا    تا روند در پشت کوه شیری دهند بزغاله ها

 

داد دستوری که این مردم ز کوه آیند به زیر   تا نرد از دست ما آن چند نفر مقصود ما

 

موقع تفتیش هر یک کرده سعی خود تمام             گفتنی بر حاج غلام کی خوش قیافه آ جلو

 

چون نشد مدرک برای آن پلیدان سفاک    رفته شرمنده زده طرف شهرستان اراک

 

من نیم شاعر مربیها به ببخشیدم شما     درد دل یا یادواره از رضا مانده به جا

 

این شعر بخشی از وقایع و خاطره آن روزها است.

 

 

کد خبر 688208

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha