تئاتر انقلاب منطبق بر اصول درام و حاصل تقابل دو جبهه خیر و شر است

خبرگزاری شبستان: معمولاً ایجاد درام و کشمکش نمایشی حاصل تقابل دو جبهه خیر و شر است که براساس اصول نمایش سبب بروز تفکر و اندیشه در مخاطب می‌شود.

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان،نسل کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ در مواجهه با آثار نمایشی تولید و پخش شده از رسانه ملی و یا آثار تولید شده‌ای که بر روی صحنه تئاتر به اجرا درمی‌آمدند به شکلی آمیخته با جلوه‌های سرگرم‌کننده و فانتزی در جریان مظاهری از مفاهیم ارزشی و انقلابی قرار می‌گرفتند؛ مظاهری که تبیین‌کننده فلسفه بروز انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‎خمینی(ره) بودند، معانی همچون مبارزه با ظلم و ستم، ایستادگی در برابر طاغوت، اتحاد اسلامی و لزوم همبستگی علیه مظاهر کفر و عصیان و جور در حق مظلومان و ستمدیدگان.

در گزارشی از ایکنا آمده است؛به طور قطع بسیاری از کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ حداقل زمانی که مخاطب تلویزیون بودند، آثار متعددی را با حال و هوای انقلاب اسلامی که اغلب نیز ماهیت نمایشی داشتند را به خاطر دارند؛ مهمترین آنها مجموعه عروسکی «چاق و لاغر» که در اصل دو مأمور ساواکی بودند که از سوی فردی به عنوان رئیس بزرگ برای انجام کارهایی ناشایست و اعمال خبیث مأمور می‌شدند و این دو عروسک آنچنان محبوبیتی به دست آوردند که بعدها تبدیل به کارآگاه چاق و لاغر شدند که در برابر یک مأمور ویرانگر که آدم آهنی به نام مأمور ایکس ۶۲۵ بود ایستادگی می‌کردند.

حتماً این دست از مخاطبان آن سال‌های تلویزیون در جریان سایر آیتم‌های نمایشی بودند که با رعایت اصول فانتزی نمایش سعی در بیان مجموعه‌ای از مفاهیم انسانی و ارزشی در راستای اهداف انقلاب و آرمان‌های والا و مقدس آن داشتند و بی‌شک یکی از نمایشگران آن سال‌های آثار انقلابی و ارزشی کودک و نوجوان در رسانه ملی، حسن دادشکر است؛ هنرمندی که از جمله فعالان عرصه هنرهای نمایشی کودک و نوجوان است و به ویژه دهه ۶۰ به اتفاق حسین محب‌اهری و حمید عبدالملکی در تولید آثار نمایشی با ماهیت ضداستکباری و انقلابی بسیار کوشا بود.

با او در مورد ماهیت نمایش‌های ارزشی و انقلابی ویژه کودک و نوجوان و اینکه چرا در شرایط کنونی کمتر شاهد تولید، اجرا و یا پخش چنین آثاری هستیم گفت‌و‌گویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

بسیاری از کارشناسان و منتقدان دلیل افول تولید آثار نمایشی با موضوع انقلابی و ارزشی ویژه کودک و نوجوان را تغییر در ذائقه مخاطبان می‌دانند که موجب می‌شود چون تولیدکنندگان احساس می‌کنند اقبالی از سوی مخاطبان از این آثار صورت نخواهد گرفت لذا به سراغ تولید و اجرا چنین آثاری نمی‌روند، نظر شما چیست؟

آنچه که ماهیت نمایش به اصطلاح انقلابی را تشکیل می‌دهد یعنی تقابل مظاهر انسانی و ارزشی و مظاهر ضدانسانی و غیرارزشی بن‌مایه نمایش و یا خلق درام است، اساساً چیزی به نام قهرمان و تقابل آن با ضدقهرمان باید وجود داشته باشد که بتوان چنین شاکله‌ای را درام و نمایش نامید. انطباق ساختار یک اثر دراماتیک با آنچه که در آثار حماسی و انقلابی  می‌توان از آن سراغ گرفت نباید موجب شود که ما تصور کنیم چنین نمایشی ماهیت شعاری و کلیشه‌ای دارد و لذا باید از آن دوری و اجتناب کرد. به هر حال در تولید نمایش کودک و نوجوان حتی با وجود حاکم شدن قالب فانتزی در آن، اصل باید تقابل نیروی خیر و شر در مواجهه با یکدیگر باشد که به این سبب مظاهر ارزشی و انسانی و پافشاری بر رعایت سجایای اخلاقی و دوری از سیئات بیش از پیش نمود و ظهور واقعی خود را به دست آورد. دور شدن از چنین ساختاری در تولیدات نمایشی در رسانه ملی و البته کمی ضعیف‌تر در آثار نمایشی صحنه‌ای به معنای آنکه فعالان و تولیدکنندگان این تصور را دارند که دیگر پرداختن به این موضوعات تاریخ مصرف خود را از دست داده است نیست بلکه اساساً بنیان خلق درام بر چنین عناصری استوار است و آنچه که موجب می‌شود سلیقه و ذائقه مخاطبان با وجود پایداری و مداومت و علاقه‌مندی به چنین موضوعاتی تغییر کند، خواست و اراده‌ای است که مدیران فرهنگی و تولیدکنندگان آثار نمایشی به تدریج بر مخاطب خود تحمیل می‌کنند.

یعنی آنچه که در عرصه هنرهای نمایشی تولید و یا از رسانه ملی پخش می‌شود و یا برای کودک و نوجوان بر روی صحنه می‌رود فاقد عنصر تقابل نیروهای خیر و شر است؟

غالب آثار فاقد چنین قابلیتی است، چنین ساختار روایتی در نمایش، اثر تئاتری را عاری از هر گونه اندیشه‌ورزی می‌کند و صرف تخلیه هیجانات مخاطبان خود یعنی قشر کودک و نوجوان را به دنبال دارد، حتماً شاهد هستید که اغلب آثار نمایشی به روی صحنه رفته و یا پخش شده از شبکه‌های گوناگون رسانه ملی ویژه کودکان و نوجوانان تبدیل به جُنگ‌های شادمانه به منظور تخلیه هیجانات ناشی از نواخته شدن موسیقی‌های تند و هیجانی و یا فریاد و جیغ و هورا کشیدن‌های مخاطبان آنها شده است و این در شرایطی است که باید برای تزریق اندیشه و تفکر در آثار نمایشی که موجب شود ماهیت ارشادی و تربیتی آثار نمایشی حفظ شود نیاز به تقابل عناصر و شخصیت‌هایی به مثابه نیروهای خیر و شر داریم. در چنین شرایطی است که مخاطب کودک و نوجوان به فکر وادار می‌شود و پس از دریافت مجموعه اطلاعاتی از هر دو جناح براساس فطرت پاک و ذات حقیقت‌جویی که دارد خود را طرفدار و مطیع جبهه حق و حقیقت و راستی معرفی می‌کند. در چنین شرایطی است که براساس روند روایی نمایش نیز جبهه باطل یارای مقابله و ایستادگی در برابر جبهه حقیقت و راستی را ندارد و محکوم به شکست و اضمحلال است.

با حاکم شدن چنین فضای تفکری و اندیشه‌ورزانه‌ای آیا فکر نمی‌کنید که ساحت نمایش کودک تبدیل به محصولی خشک و غیرقابل انعطاف شود که در آن هیچ نرمش و لطافتی برای جذب مخاطب وجود نداشته باشد؟

اندیشه‌ورزی در تولیدات نمایشی کودک و نوجوان به معنای تعطیلی مظاهر لطیف و شادمانه فضاسازی در آن نیست، اساس ساختار نمایشی کودک و نوجوان بر فانتزی، خلق جلوه‌های بصری و شنیداری با استفاده از تمهیدات صحنه و جلوه‌های ویژه‌ای است که اکنون خاصیت و ماهیت مجازی و غیرواقع نیز پیدا کرده‌اند؛ این مهمترین مؤلفه برای جذب کودک و نوجوان به اثر نمایشی است درست به مانند زمانی که کودک و نوجوان در مواجهه با مواد غذایی که شاید برای سلامتی او مفید باشد ابتدا باید به واسطه مواجهه با رنگ و لعاب و نوع تزئین و آرایش آن از نظر بصری حظ وافر را ببرد. بهتر است اینگونه به شرح این موضوع بپردازم و آن اینکه هر تمهیدی از نظر رنگ، بافت صحنه، استفاده از جلوه‌های میدانی و رایانه‌ای و ... در جریان تولید یک اثر نمایشی ویژه کودک و نوجوان به کار گرفته می‌شود تنها و تنها به این دلیل است که مخاطب کودک و نوجوان را بیشتر علاقه‌مند به پیام و اندیشه‌ای که جاری در محتوای داستانی نمایش است، نماید وگرنه که اگر غیر از این باشد عرصه نمایش تبدیل به یک دورهمی کودکانه همانند جشن‌های تولدی که برگزار می‌شود و غایت آن به ساز و آواز ختم می‌شود، خواهد شد.

متأسفانه در شرایط کنونی وقتی با اغلب آثار نمایشی کودک و نوجوان مواجه می شویم شاهد بروز این نکته هستیم که چنین نمایشی را سراسر سرور و شادی و تخلیه هیجانات دربرگرفته است که اگر اینگونه نباشد آن را نمایشی غیرمناسب برای کودک و نوجوان قلمداد می‌کنند و در عین حال با این پدیده روبرو هستیم که غالباً این آثار فاقد نگرش تفکر و مسائلی هستند که باید تا اندازه‌ای به فراخور سن کودک و نوجوان ذهن آنها را پویا و به اندیشه وادار نماید.

        

کد خبر 687323

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha