به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، محمد حمزهزاده مدیرعامل سابق سوره مهر یادداشتی با عنوان «خداحافظ آقای سلیمانی!» درباره زندهیاد محسن سلیمانی نوشت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
شخصا با خواندن اولین تجربههای داستاننویسی محسن سلیمانی به نویسندگی علاقهمند شدم و مجموعه داستان «سالیان دور» او را که ترکیبی بود از خاطرات دوران کودکی و نوجوانیاش، بارها و بارها خواندم.
فضای قصههایش و لحن طنز نهفته در نوشتههایش بسیار شبیه به زندگی و علایق من بود. یک جور احساس همسلیقگی با او داشتم، بدون اینکه او را از نزدیک دیده باشم. جالب است که این همسلیقگی را حتی در ترجمههای او هم حس میکردم. مجموعه داستان ترجمه «عید پاک» او شاهد این مدعاست.
دوازده سال بعد از این آشنایی یکسویه، وقتی برای اولینبار در دفتر محسن مومنی شریف در واحد ادبیات حوزه هنری او را دیدم، رفتار و لحن و سخنانش هیچ برایم تازگی نداشت. گویی دوازده سال است هر هفته همدیگر را میبینیم و حرف میزنیم!
«آقای سلیمانی» بهرغم آن احساس صمیمیت قدیمی، و بهرغم همه روزها و هفتههایی که با هم بودیم و سفر رفتیم و گفتیم و شنیدیم، هیچوقت برای من «محسن» نشد! و این به خاطر نحوه آشنایی دیرین من با او و احترامی بود که برایش قائل بودم و حق استادیای بود که از او بر گردنم حس میکردم.
محسن سلیمانی با زحماتی که در ترجمه متون نظری و آموزشی ادبیات داستانی متحمل شد، حق استادی بر گردن همه خوانندگان آثارش دارد. چرا که بیاستثناء، در همه ترجمههایش، ردپایی از تالیف و تصحیح داشت و به عقیده من، یک مؤلف زبردست بود.
در سالهای اول دهه هشتاد، ارتباطات بینالمللی او بود که به یاری ابتکار محسن مومنی شریف آمد و حاصل آن ترجمه کتابهای رمان نویسندگان ما به زبان انگلیسی و انتشار در آمریکا شد.
الان البته شاید راحتتر میشود از ترجمه و انتشار آثار ایرانی در آنسوی آبها سخن گفت، اما در آن سالها هیچ چنین نبود و کتابهای «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» احمد دهقان و «فال خون» داوود غفارزادگان و «گرداب سکندر» استاد محمدرضا سرشار و چندین و چند کتاب دیگر با کمک و نظارت و ارتباطات و تلاشهای محسن سلیمانی با افرادی چون پال اسپراکمن و دکتر قانونپرور و دکتر تلطف و البته با پشتیبانی واحد ادبیات حوزهی هنری به چاپ رسید و منتشر شد.
محسن سلیمانی در این کار راهگشا بود.
در سالهای اخیر هم با سرپرستی پروژه انتخاب و ترجمه متون نظری داستاننویسی، بانی ترجمه و چاپ بیش از ده کتاب نفیس آموزشی ادبیات داستانی شد؛ کتابهایی که در قفسه تولیدات انتشارات سوره مهر و نشر کشور جزو بهترینهایند.
جای محسن سلیمانی عزیز به این زودیها پُر نمیشود. دوستی و آشنایی با او افتخاری برای امثال من بود و خواهد بود. «خداقوت محسن عزیز و خداحافظ آقای سلیمانی! دیدار به قیامت.»
یادش گرامی و روحش شاد.
نظر شما