قیام 19 دی که در پی انتشار مقاله موهن در روزنامه اطلاعات به وقوع پیوست، نقطه عطفی در پیروزی انقلاب اسلامی بود. محمدرضا شاه برای زیر سئوال بردن و بی اعتبار کردن امام خمینی(ره) دست به انتشار آن مقاله زد اما در نهایت خود او بود که گرفتار شده و پایه های حکومتش فرو ریخت...
به منظور آشنایی بیشتر با ابعاد این قیام سرنوشت ساز گفتگویی انجام داده ایم با محسن موحدی از شاهدان زنده تاریخ انقلاب. وی که متواضعانه حاضر به بیان و انتشار سوابق خود نبود در نهایت با اصرار ما به بیان گوشه ای از این فعالیت ها پرداخت.
محسن موحدی مسئولیت های مختلفی را پس از انقلاب به عهده داشته و در نهایت با 70 درصد جانبازی فداکارانه دین خود را به انقلاب ادا کرده است. وی پس از پیروزی انقلاب وارد جهاد سازندگی می شود و در آغاز جنگ به عنوان بسیجی وارد خرمشهر می شود و بعد از به عضویت درآمدن در سپاه طی ۸سال دفاع مقدس با عناوینی از جمله فرماندهی گردان های مختلف در عملیات های رمضان، بدر، کربلای 4 و 5، والفجر 8 و... به دفاع از میهن اسلامی می پردازد و مسئولیت هایی از جمله معاون هماهنگ کننده تیپ اباعبدالله الحسین(ع) قم، مدیرکل بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس استان قم و مشاور رییس سازمان بنیاد شهید را در کارنامه خود دارد.
موحدی از آن روزها می گوید:
در آبان سال ۱۳۵۶ واقعه ای رخ داد که امام آن را عطیه خداوندی نام نهاد و آن رحلت مشکوک آیت الله سید مصطفی خمینی فرزند مبارزه امام بود. مردم با سوابقی که از رژیم داشتند آن اقدام را از جانب شاه دانستند این حادثه موج انفجار را در بین مردم برانگیخت و به پاس احترام به رهبر تبعیدی شان در سرتاسر ایران مجالس عزاداری برپا کردند و در نهایت اکثر قریب به اتفاق این مجالس تبدیل به صحنه نمایش حمایت از امام و مخالفت با رژیم شد.
وی ادامه می دهد: رژیم شاه از اقبال مردم به امام خمینی حیرت زده شد و دست به حرکت نسنجیده زده تا به گمان خود امام را بی اعتبار کنند و در ضمن از قدرت روحانیت ارزیابی مجددی داشته باشد. در ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ سالروز کشف حجاب در روزنامه اطلاعات مقاله ای منتشر شده تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه.
منظور از استعمار سرخ توده ای ها و استعمار سیاه روحانیت و مذهبیون بودند و در راس آن هدفشان امام بود و نتیجه گیری می کرد که این دو استعمار نو و کهن امروز با هم پیوند خورده اند تا با انقلاب سفید شاه و ملت مقابله کنند.نویسنده مقاله با نام مستعار احمد رشیدی مطلق و بعدها داریوش همایون وزیر وقت رژیم، اعلام کرد این مقاله به دستور شاه و توسط درباره تهیه شده بود.
موحدی با اشاره به شروع قیام توضیح می دهد: روزنامه اطلاعات چون عصر منتشر میشد تا به قم میرسید شب بود از فردای آن یعنی ۱۸ دی با توزیع روزنامه و مقاله در قم و خبر توهین به امام ، تجمع طلاب، بازاریان جلوی مدرسه فیضیه با شعار درود بر خمینی و مرگ بر این حکومت یزیدی آغاز شد و به طرف بیوت مراجع تقلید آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله العظمی نجفی مرعشی حرکت کردند.
مراجع نیز با حضور در بین حاضرین با کلمه مقدسه استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون» ضمن تسلیت و حمایت از امام حرکت رژیم را محکوم و به عنوان اعتراض دروس حوزه را تعطیل کردند. بازاریان نیز بازار را بستند بعد از ظهر روز هیجدهم نیز همین تجمع در منزل اساتید بزرگ حوزه از جمله آیت الله وحید، سید صادق روحانی و علامه طباطبایی برقرار و آنان نیز بر ادامه اعتراضات تاکید کردند. همچنین در این روز درگیری های پراکنده بین مردم و مأمورین شهربانی به وجود آمد.
این کارشناس ارشد علوم سیاسی ادامه می دهد: روز نوزدهم مجدداً تجمعاتی در حریم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مدرسه فیضیه مدرسه حقانی انجام شده و حرکت به سوی منازل مدرسین بزرگ حوزه از جمله آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله گرامی و آیت الله یزدی صورت گرفت و آنها نیز ضمن سخنرانی به دفاع از امام و محکومیت رژیم پرداختند.
عصر روز نوزدهم بعد از ظهر ساعت ۳ همین تجمع در منزل آیت الله نوری همدانی برقرار شد. اجتماع این جلسه با دیگر اجتماعات متفاوت بود و جمعیتی بالغ برچند هزار نفر نفر اعم از روحانیون، بازاریان، مردم ودانشآموزان اجتماع کردند به طوری که علاوه بر منزل کوچه های اطراف نیز مملو از جمعیت بود و با نصب بلندگو ابتدا سید حسین موسوی تبریزی و بعد آیت الله نوری همدانی سخنرانی مبسوطی را داشتند و تأکید کردند با حفظ آرامش به اعتراضات شان ادامه دهند تا رژیم مجبور به عذرخواهی شود پس از پایان سخنرانی جمعیت آرام آرام به حرکت درآمده و وارد خیابان صفاییه(شهدا) شدند این در حالی بود که گروهی از مردم نیز از پشت بام و پنجره مغازهها جمعیت را نظاره میکردند.
وی می گوید: همین که ابتدای جمعیت به چهارراه بیمارستان رسید سخنگوی پلیس فریاد زد سد معبر حرام است خیابان را تخلیه و از پیادهرو بروید و همزمان یکی از مامورین ساواک از داخل جمعیت سنگی به طرف شیشه بانک صادرات پرتاب کرده به دنبال این صحنه سازی ها فرمانده کلانتری به جمعیت گفت چرا شیشه بانک را می شکنید و فرمان حمله را صادر کرد.
ابتدا با باتوم، گاز اشک آور و تیر هوایی و سپس تیراندازی مستقیم منجر به درگیری و رویارویی پلیس با مردم و فرار جمعیت به طرف پل حجتیه و کوچه های اطراف شد. شعار مردم ضمن درگیری شعار می دادند:از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم یا مرگ یا خمینی. این درگیری از ساعت ۵ تا ۸ شب ادامه پیدا کرد.
موحدی ادامه می دهد: در این درگیری تعداد زیادی زخمی و هفت نفر نیز به شهادت رسیدند که همگی نوجوان و جوان بودند مردم زخمیها را به بیمارستان کامکار و گلپایگانی بردند اگرچه بعدا با یورش ساواک درون بیمارستان زخمیها را به تخت بستند تا مانع فرارشان شوند. ساواک اجازه تشییع شهدا و برگزاری مراسم برای آنها را نداده و این شهدا به صورت مخفیانه به خاک سپرده شدند.
شب، شهر به حکومت نظامی تبدیل شده بود. خیابان ها خلوت و حضور قوای پلیس شهربانی و حرکت خودروهایشان در شهر باعث ایجاد رعب و وحشت شده بود بعد از قیام ۱۹ دی بلافاصله جلسه با عنوان شورای امنیت کشور تشکیل شد و حدود ۲۷ نفر از علما و سرانجام از جمله آقایان پسندیده، مشکینی، فاضل، نوری همدانی، مکارم شیرازی، گرامی، ربانی املشی، یزدی و خلخالی به نقاط دوردست کشور تبعید شدند.
وی در بخش پایانی این گفتگو اهداف قیام ۱۹ دی را بر می شمارد و اضافه می کند: هدف این قیام حمایت از روحانیت، بخصوص امام خمینی و مخالفت با نظام طاغوتی بود. در ذهن مردم طی حدود ۱۵ سال از سال ۴۲ تا ۵۶ تصویری از نظام خودکامه زور و خفقان نقش بسته بود و طی این مدت با افشاگری های امام در قالب سخنرانی، اطلاعیه و همچنین تلاش یاران واقعی امام مردم به بلوغ سیاسی و باورهای دینی حکومت اسلامی رسیده بودند.
و نتیجه این قیام سرنوشت ساز این شد که در چهلم شهدای ۱۹ دی یعنی ۲۹ بهمن ۵۶ ، تبریز به خروش آمد و در چهلم شهدای تبریز، یزد به پاخاست و این چهلم ها به دنبال هم تمام کشور را تحت تاثیر قرار داد که در نهایت قیام ۱۷ شهریور را در پی داشت که پایتخت را لرزاند و ثمره آن در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به بار نشست و انقلاب شکوهمند اسلامی پیروز شد.
تهیه و تنظیم: فاطمه عسگری
نظر شما