به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه: نشست علمی با عنوان «تأثیر هرمنوتیک فلسفی بر علوم اسلامی» با ارائۀ دکتر جهانگیر مسعودی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد.
در ادامه گزارشی کوتاه از این نشست را با هم می خوانیم:
هرمنوتیک رویکردی فکری و فلسفی است که از یونان باستان تا به امروز مورد نظر فیلسوفان و متفکران بوده است، البته این رشتۀ علمی به عنوان رویکردی جدی با آثار شلایر ماخر فیلسوف متأله آلمانی از قرن هجدهم آغاز به کار کرد و در ادامه دیلتای و هایدگر و سپس گادامر به طور جدی به آن پرداختند.
هرمنوتیک در ابتدا بیشتر تمرکزش بر تفسیر متون مقدس بود و هرمنوتیستها سعی می کردند روشی برای فهم متون ارائه دهند و برای همین بیشتر تمرکزشان بر فقه اللغه و یافتن معنای حقیقی از مجازی متون مقدس بود. اما با دیلتای این رویکرد تعمیم پیدا کرد و حوزۀ متن را به انسان گسترش دادند. دیلتای انسان و تجربۀ زیسته و یا زندگی وی را هم یک متن می دانست و برای همن معتقد بود همان طور که علوم تجربی دربارۀ طبیعت داریم، علم تجربی دربارۀ زیست جهان انسان هم داریم، اما هایدگر با رویکرد اگزیستانسیالیتی که داشت بر روی انسان بیشتر تمرکز کرد و انسان را امری پرتاب شده در جهان می دانست که به دنبال معنا بود.
وی ویژگی اصلی انسان را زمانمندی، مکانمندی، زبان، تاریخمندی و فهممی دانست و همۀ اینها را با هم مرتبط می کرد. گادامر که تحت تأثیر وی بود و البته شاگردی هایدگر را کرده است بر این مفاهیم بیشتر تمرکز کرد و حوزۀ متن را تعمیم داد و هر چیز را به عنوان متن در نظر می گرفت. انسان، جامعه، فرهنگ و … همۀ اینها از نظر گادامر متن هستند و مورد تفسیر قرار می گیرند، اما تفسیر این امور به روشی که برخی پیشنهاد داده اند پایبند نیست و مهمترین عامل در عرصۀ تفسیر هر متنی رویکرد دیالکتیکی است.
وی معتقد است این روش، روشی سقراطی است که کلید اصلی فهم به شمار می آید. مفسر برای فهم متن باید با آن وارد گفتگو شود و با قرار دادن خود در افق طرف مقابل و پرسش و پاسخ رفتی و برگشتی به فهم برسد.از نظر گادامر فهم که فرآیند رفتی و برگشتی است و البته فرآیندی پایان ناپذیر است. فهم یک واقعه و یا یک حادثه است که در لحظه اتفاق می افتد این گونه نیست که برای کسب آن به روش خاصی متوسل شویم.
این رویکرد گادامر بر عالمان و فیلسوفان اسلامی تأثیر فراوان گذاشت و البته با تحریف برخی اصول گادامر سعی کردند آن را در علوم انسانی اسلامی تزریق کنند و برداشتهایی دیگر از متن مقدس داشته باشند. شعارهایی مانند تاریخمندی قرآن، معناداری متن مقدس در پرتو دیالکتیک مفسر و… از این قبیل برداشتها می باشند، البته ناگفته نماند که شبیه رویکرد گادامری در آثار فیلسوفان اسلامی مانند صدرا و دیگران به چشم می خورد. به عنوان مثال ملاصدرا در بحث معاد جسمانی از گفتگوی دیالکتیکی عقل و نقل به نحو احسن استفاده کرده است و تلاش کرده است میان قرآن و عقل فلسفی یعنی معاد جسمانی و روحانی جمع کند. به نظر می رسد ملاصدرا پیش از گادامر قهرمان این رویکرد یعنی هرمنوتیک فلسفی است.
نظر شما