تعاریف کلاسیک «سرزمین اسلام» از دیدگاه حقوق و فقه اسلامی

بررسی حقوق اسلامی نشان می دهد که تنها سرزمینی را می توان یک سرزمین اسلامی نامید که متضمن امنیت و عدالت و برگزاری شعائر اسلامی باشد که با این معیارهای اروپای امروز در نقطه مقابل این مفهوم قرار دارد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، شاید این پرسش در ذهن بسیاری از افراد متبادر شده باشد که سرزمین اسلام دارای چه مفهوم و معنای حقیقی است؟ و چه سرزمینی را می توان سرزمین اسلام دانست و ایا به طور مشخص می توان اروپای امروز را براساس تعریف های فقهی و اصولی سرزمین اسلام نامید یا خیر؟ به طور کلی نه در اکثریت بودن تعداد مسلمانان و نه به کارگیری بخشی از قوانین جزائی (حدود) نمی تواند معیار معتبری برای اسلامی نام نهادن یک سرزمین باشد.

بررسی های انجام شده نشان می دهد که در این زمینه مهمترین معیار به کار برده شده در حقوق اسلامی ارتباط مستقیم با امنیت و آزادی انجام مناسک و شعائر اسلامی و همچنین اجرای عدالت در یک جامعه دارد.

یکی از مفاهیم اصلی که شکل دهنده نگاه جهانی اقلیت های مسلمان می باشد مفهوم کشورهای اسلامی یا به عبارت دیگر جهان اسلام یا سرزمین اسلام است این مفهوم دارای یک تاثیری قوی بر روی تعیین بافت و موقعیت مسلمانان در غرب به طور عام و در کشورهای اروپایی به طور خاص است.

براساس مطالعات انجام شده بسیاری از مسلمانانی که در اروپا زندگی می کنند بر این اعتقادند که اصول عدالت و صداقت در این کشورها در برخورد با آنها رعایت نمی شود و گروهی از مسلمانان دیدگاهی بر این اساس دارند که از آنجا که انان در سرزمین اسلام زندگی نمی کنند بنابراین در سرزمین جنگ زندگی می کنند، سرزمینی که اجازه هر نوع جرم و بنایی به شهروندان خود علیه مسلمانان را می دهد سیاست های بد و جنگ متمدن ها از جمله لوازمی هستند که راه را برای ایجاد جنگ علیه مسلمانان هموار می کنند این منازعات دارای تاثیرهای جدی بر روی مسائل مختلف از سیاست و تحصیل گرفته تا مشارکت های اجتماعی و حقوق شهروندی دارد.

این مقاله بر بررسی مفهوم سرزمین اسلام در مکاتب مختلف کلاسیک اسلامی قانون می پردازد و هدف از آن فهمیدن آن است که آیا این مفهوم یک مفهوم قطعی است که از طریق مرزهای جغرافیایی خاص تعریف نشده یا اینکه مفهومی مرتبط با شرایط و ارزشهای خاص می باشد؟ و برای روشن شدن این مفهوم دو سوال اساسی مطرح می شود.

1- در مفهوم حقوق کلاسیک اسلامی معیار اینکه یک منطقه جغرافیایی خاص سرزمین اسلام باشد چیست؟ و در این زمینه ارجاعاتی به منابع کلاسیک عموم و به علاوه تعبیرها و تفسیرهای مدرن از آن انجام می شود.
2- براساس این معیار، چگونه می توانیم یک منطقه سیاسی یا جغرافیایی را نزدیک به مفهوم سرزمین اسلامی ایده آل ارزیابی کنیم؟

تعاریف کلاسیک دارالسلام (سرزمین اسلام)
مطالعات انجام شده درباره سرزمین اسلام در منابع اصلی کلاسیک قوانین اسلامی که امروزه شناخته شده هستند و شامل مکاتب مختلف قانونی شیعه و سنی می باشند نشان می دهد که دو معیار عمومی کنونی که امروزه برای تشخیص اینکه یک کشور یا یک سرزمین اسلامی است یا بخشی از سرزمین اسلام است یا خیر مورد تایید هیچ یک از مکاتب قوانین اسلامی نیستند.

اولین معیار این است که 51 درصد جمعیت یک کشور را مسلمانان تشکیل دهند، حتی اگر در قانون اساسی آن کشور سکولار توصیف شده باشد و یا اینکه هیچ مذهب خاصی در قانون اساسی برای آن کشور در نظر گرفته نشده باشد مانند نیجریه، اندونزی یا اینکه مناسک و شعائر اسلامی به طور عمومی در آن کشورها اجرا نشود مانند تعدادی از ایالت های اتحاد جماهیر شوروی سابق و یا ایکه قوانین اجرایی در آن کشورها براساس موازین اسلامی نباشد مانند برخی از کشورهای عربی در حقیقت منابع حقوقی کلاسیک از مکاتب مختلف به وضوح و آشکارا بیان می کنند که این موضوع که مسلمانان در یک کشور خاص اقلیت و یا اکثریت باشند هیچ ارتباطی به اسلامی بودن آن سرزمین یا کشور ندارد.

دومین معیار به کارگیری قوانین جزائی اسلامی می باشد یا حدود می باشد که ممکن است در بسیاری از کشورهایی مانند برخی کشورهای عربی از آن دسته که امروز دچار انقلاب های مردمی نشده اند به کار برده شود در حالی که حاکمان آنها در عمل افرادی سکولار هستند و کشور را تبدیل به سرزمینی غیراسلامی کرده اند.

براساس این مطالعات و بررسی معیارهای کلاسیک که برای نسبت دادن اسلامی بودن به یک سرزمین مورد استفاده قرار می گیرد.

به طور خلاصه عبارتند از:
1- سرزمینی که قوانین اسلامی (احکام اسلام) در آن به کار برده شود.
2- سرزمینی که حاکم اسلامی بر امور آن استیلاء یا کنترل داشته باشد.
3- سرزمینی که دارای امنیت باشد.
4- سرزمینی که انجام مناسک و شعائر اسلامی مانند نماز و غیره در آن آزاد باشد.
5- سرزمینی که عدالت در آن اجرا شود.

اما هر یک از این موارد دارای توضیحاتی است که در اینجا به طور خلاصه به آنها اشاره شده است.

سرزمین قوانین اسلامی:

 سرزمینی است که در آن به کارگیری قوانین اسلامی به معنای تدوین و تنظیم قانون اساسی در سیستم قانونی آن است البته این مفهوم قانون تا اواخر قرن نوزدهم تا پایان قرن نوزدهم در بسیاری از نقاط جهان شناخته شده نبود.

یک تازه مسلمان از لندن همه قوانین در اروپا را غیراسلامی می داند زیرا به گفته او قانونگذاران غیرمسلمان هستند و شناختی از قوانین اسلامی ندارند به گفته او قوانین اسلامی در روح و جان قوانین اروپایی نفوذ پیدا نکرده اند زیرا نیت افرادی که ارائه دهنده قوانین بوده اند کاملاً مادی و غیرمعنوی بوده است.

سرزمین حاکم اسلامی:

حاکم اسلامی به شخصی گفته می شود که احساس امنیت را در جامعه خود به وجود بیاورد، عدالت را در کشورش به کار بگیرد و به مسلمانان اجازه انجام شعائر مذهبی شان را بدهد.

این مفهوم هیچ ارتباطی با مسلمان یا غیرمسلمان بودن یک حاکم ندارد به معنای دیگر اگرچه مسلمان بودن شرط لازم برای تحقق این مفهوم است اما شرط کافی نیست بر همین اساس حتی اگر مساله مسلمان بودن یا غیرمسلمان بودن حاکمان اروپایی را در نظر نگیریم تنها از روی عملکرد آنها می توانیم قضاوت کنیم که انها حاکمان اسلامی نیستند زیرا حتی اگر به ادعای خود عدالت و امنیت را برای شهروندان خودشان فراهم کنند هیچ گاه نتوانسته اند برای اقلیت ها چنین شرایطی را به وجود آورند و به همین دلیل است که کشورهای اروپایی و آمریکا تبعیض نژادی و مذهبی را به اوج خود رسانده اند زیرا مسلمانان در این کشورها نه حق انجام آزادانه فرایض دینی خود را دارند، نه امنیت برای آنها فراهم شده کما اینکه هر روز شاهد هزاران هزار جرم و جنایت، جاسوسی و غیره در کشورهای اروپایی علیه مسلمانان هستیم و نه اینکه عدالت در مورد آنها اجرا می شود کما اینکه گزارش های فراوانی از محرومیت مسلمانان از تحصیل، شغل و ... و یا آزار و اذیت آنها در اماکن عمومی تنها به علت مسلمان بودنشان به دست می رسد.

البته این شرایط تنها در کشورهای اروپایی حاکم نیست در یک کشور اسلامی هم حتی اگر حاکم آن مسلمان باشد اگر نتواند امنیت و عدالت را برای افراد آن جامعه به وجود آورد نمی توان آن را حاکم اسلامی نامید و از نمونه های بارز این حاکمان می توان به حاکمان مخلوع مصر، تونس و لیبی اشاره کرد.

سرزمین امنیت:

شرط امنیت آنقدر برای اسلامی نامیدن یک سرزمین دارای اهمیت است که برخی از رهبران اسلامی به جای تقابل اسلام و کفر در یک سرزمین به تقابل امنیت و بی امنیتی اشاره کرده اند و این بدان معناست که اکر امنیت برای همه اقشار یک جامعه به ویژه گروههای اقلیت مهیا شود آن سرزمین دارای یکی از شروط اصلی و اساسی اسلامی بودن است.

به عنوان مثال امام البیهقی در این باره می گوید: پس از اینکه شهر مکه از سوی پیامبر اکرم (ص) فتح شد تبدیل به سرزمین اسلام شد و این تنها به خاطر امنیت تازه و کاملی بود که در این شهر به وجود امده بود مکه پس از فتح تبدیل به سرزمین اسلام و سرزمین امنیت شد زیرا در این شهر هیچ ظلم و ستمی به هیچ فردی از هر نژاد و ایینی روا نمی شد.

براساس این تعریف برخی از دانشمندان اسلامی چنین اشاره کرده اند که مسلمانانی که دارای امنیت و آزادی کافی در یک جامعه برای انجام اصول مذهبی خود باشند در واقع در سرمزنی اسلام زندگی می کنند حتی اگر آنها در اقلیت باشند.

سرزمین ازادی برای اجرای شعائر اسلام
بر این اساس سرزمینی که گروهی از نمازگزاران بتوانند در مساجد آزادانه نماز بگذارندف صدای اذان از مساجد ازادانه پخش شود اجازه برگزاری مراسم مذهبی در اعیاد مذهبی و همچنین اجازه حج داده شود را می توان یک سرزمین اسلامی نامید.

به گفته برخی کارشناسان اسلامی اگر فریضه اسلامی نماز به راحتی در خیابان های اماک عمومی یک جامعه نمودار باشد می توان گفت که اسلام در این جامعه دارای نفوق و برتری است و می توان آن را یک سرزمین اسلامی دانست.

سرزمین عدالت
دستیابی به عدالت دارای مهمترین جایگاه در مفهوم اسلامی سرزمین اسلام است در حقیقت می توان گفت که عدالت پایه و اساس همه معیارهای اشاره شده  می باشد و بنیادی ترین مفهوم در اصول و اهداف اسالمی است.

بنابراین حتی اگر در جامعه ای که رهبران آن به نظر مسلمان هستند مبنای عدالت وجود نداشته باشد مهمترین شرط برای سرزمین اسلام محقق نشده است و همچنین کشورهای اروپایی بدون در نظر گرفتن ظواهر اسلامی اگر بتوانند عدالت را به نحو احسن پیاده کنند بخشی از شرایط سرزمین اسلامی بودن را احراز کرده اند و اگر نتوانند عدالت را در جامعه اجرا کنند نمی توان انها را سرزمین اسلامی نامید همانگونه که در اروپای امروز مشاهده می کنیم.

بنابر گزارش آن اسلام ، سرزمین عدالت سرزمینی است که دارای یک رهبر درستکار برای اجرای عدالت می باشد و این رهبر دارای ویژگیها و تواناییهای منحصر به فردی خواهد بود که اسلام به آنها تاکید کرده است.

پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: هیچ گناهی نزد خداوند بیشتر از گناه بی عدالتی شامل مجازات نمی شود و اینگونه است که می توان عدالت را قانون جهانی فراتر از همه قوانین دانست.

پایان پیام/
 

کد خبر 67299

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha