به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: «مساله بسیج، مسئله بسیار مهمّی است، مسئله عمیقی است. بسیج یعنی گِرد آوردن امکانات و به خط کردنِ ظرفیّتها برای رسیدن به مقصود در یک امری که مورد توجّه است؛ این معنای بسیج است.
این سازمان -سازمان بسیج- وظایف مهمّی را برعهده گرفته است؛ این وظایف بزرگ و حسّاس و مهم در همهی بخشها پراکنده است. مخاطب این حرکت و این اقدام فقط جوانها نیستند، فقط مردان نیستند؛ جوان و نوجوان و میانسال و پیر و مرد و زن و همه، مخاطب این سازماندهی و تمرکز حسّاس سازمان مقاومت بسیجند. بسیج را حفظ کنید. خصوصیّاتی که در بسیج لازم است و معتبر است و وجود داشته است بحمدالله، این خصوصیّات را نگه دارید ...».
این جملات بخش هایی از سخنان مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است که در دیدار بسیجیان در تاریخ اول آذر ماه سال جاری بیان فرمودند و نشان از جایگاه و اهمیت این نیروی مردمی در نظام سیاسی اجتماعی کشور دارد؛ از این رو و به مناسبت فرا رسیدن پنجم آذرماه سالروز تاسیس بسیج مستضعفان به فرمان امام خمینی(ره)، در گفت وگو با رضا لکزایی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص) تاثیر روحیه بسیجی بر سبک زندگی را بررسی کرده ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
وجود روحیه بسیجی در جامعه اسلامی چه اهمیت و کارکردی دارد که امام خمینی(ره) در همان ماه های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به آن اهتمام و اقدام کردند؟
بسیجی کسی است که در حوزه اندیشه دارای بینش و اعتقاد صحیح و در حوزه اخلاق دارای محبت و نفرت حکیمانه و در حوزه عمل دارای کنش های عاقلانه، مجاهدانه و زاهدانه است؛ یعنی هم از «مغز» و هم از «قلب» و هم از «بازو» برای رسیدن به هدف استفاده می کند.
اگر این تعریف از بسیجی را پذیرفتیم، آن وقت همیشه به این تفکر و صاحبان این فکر برای اعتلاء و پیشرفت کشور نیاز داریم. یعنی به کسانی که محبت و نفرت آنها مبتنی بر مبانی اعتقادی آنهاست و نه منافع شخصی و حزبی، گروهی و جناحی. کسانی که علاوه بر اینکه اهل تفکر، بینش و بصیرت هستند، وقتی پای عمل هم به میان می آید، با تمام توان و موجودی و بدون چشمداشت و هدف مادی و اقتصادی، به میدان می آیند.
بزرگوارانی مثل شهیدان حججی، حاج حسن تهرانی مقدم، مصطفی چمران، شهریاری، محسن خزایی و عزیزانی مثل سردار اسلام حاج قاسم سلیمانی و ... که نمونه ها و نمادهای بارز بسیج و بسیجی هستند که امنیت و زندگی بشر و نه فقط ایران یا جهان اسلام با فداکاری مجاهدانه این بزرگواران گره خورده است و در آینده ما خیلی بیشتر به این مدل از بینش، منش، روش و گرایش نیاز داریم.
با این وصف و با توجه به نیاز جامعه به این مدل از بینش و روش که در بسیج وجود دارد، رهاورد حاکمیت روحیه بسیجی بر رفتار فردی و اجتماعی ما چه رهاوردی برای سبک زندگی دارد؟
شاید مهمترین رهاورد تفکر و روحیه بسیجی و آن تلنگر بزرگی که به انسان های غافل می زند، این باشد که بسیجی در عمل به ما نشان می دهد دلبسته دنیا نباشیم، چون این انسان های مجاهد از لذت های حلال چشم پوشیده اند چه برسد به لذت ها و جاذبه های حرام؛ شاید در این زمینه بشود مصداق های زیادی را گفت. مثلاً بخشی از مشکلات رفتاری و مفاسد اقتصادی که در جامعه وجود دارد، مثل اختلاس، سرقت، قاچاق و در سطح پایین تر چشم و همچشمی های فردی و خانوادگی به خاطر این است که ما دلبسته مادیات و امور مادی و اقتصادی و پول هستیم.
بخش دیگر مشکلات مربوط به علاقه به ریاست است. وقتی کسی دلبسته ریاست نیست، حداقل در این بخش، زاهد است. البته اگر فرصت ریاست برایش پیش بیاید به عنوان خدمت می پذیرد اما با انجام کار غیرقانونی و خلاف قانون و به هر قیمتی نمی خواهد که به جاه و مقام برسد.
مصداق دیگر دلبسته نبودن به دنیا، مربوط به عاطفه و محبت است. در این بعد بسیجی محبت خودش را کنترل می کند و به خاطر محبتی که به خانواده و دوستانش دارد، پا روی حق نمی گذارد، چون حق را بیشتر از دیگران دوست دارد. حتی اگر در صحنه جهاد و شهادت حاضر شود، به خاطر دلبستگی داشتن به خدا حاضر می شود، فداکاری کند و دلبستگی و محبت به خانواده و زن و فرزند مانع حضور مجاهدانه و زاهدانه او در میدان جهاد نمی شود.
بنابراین، با تفکر بسیج و حضور افراد بسیجی به ویژه در صحنه مدیریت کشور، ما کمتر شاهد درگیری ها و کشمکش های سیاسی و تقصیر را گردن این و آن انداختن و خود را تبرئه کردن هستیم. چون این کارها با سبک زندگی بسیجی و مدیر بسیجی در تعارض مستقیم قرار دارد. لذا وقتی طنین تفکر بسیجی در جامعه و دستگاه ها و ادارت و سازمان های گوناگون و حتی خانواده طنین انداز شد، وحدت و هماهنگی و همگرایی را در کشور و بلکه محله و خانواده حاکم می کند و این باعث می شود که اخوت و محبت و احترام متقابل ما نسبت به هم زیاد شود و مسابقه برای رفاقت و خدمت به مردم شکل بگیرد و نه رقابت بر سر قدرت و ثروت. بنابراین، «آخرت محور» بودن نه «دنیا محور» بودن، رهاورد روحیه بسیجی برای تعالی سبک زندگی انسان معاصر است.
چه چیز باعث می شود تا دشمنان همه تلاش شان را برای تخریب، تحریف و تضعیف روحیه بسیجی در جامعه بکنند؟
در اینجا شاید بتوانیم در سه سطح دشمنی استکبار با بسیج و تفکر بسیجی را تحلیل کنیم؛ یک سطح، سطح ملی است در سطح ملی، چون بینش و گرایش و کنش بسیجی منشأ و منبع قدرت و استقلال کشور است، لذا دشمن با هر چیزی که منشأ اقتدار، قوت و قدرت ما باشد، مخالف است و طبیعی است که با بسیج و تفکر بسیج مخالف باشد.
سطح دوم، سطح منطقه ای است، در سطح منطقه ای هم بسیج و تکفر بسیج در حال گسترش است و این به معنی محدود شدن و به خطر افتادن منافع استکبار و صهیونیست هاست.
سطح سوم هم، سطح بین المللی است. در سطح بین المللی هم در واقع شکست داعش توسط بسیجیان انجام شد و داعش چنانکه آمریکایی ها خودشان اعلام کردند، توسط آنها ساخته و پرداخته و حمایت شده و لذا شکست داعش یعنی شکست استکبار جهانی، خوب روشن است که آنها با بسیج و تفکر بسیجی مخالف باشند. این همه از عواملی است که دشمن با تفکر بسیجی با اشکال گوناگون مبارزه می کند و ان شاء الله با گسترش روحیه و تفکر در سطح جهان شکست خواهند خورد.
نظر شما