گروه مهدویت خبرگزاری شبستان: آیت الله محمدهادی فقهی، از شاگردان و بهره گیرندگان از محضر درس و منبع فیض علامه طباطبایی(ره) است. ایشان پس از آن که، تحصیلات خویش را در خارج فقه و اصول با قرار گرفتن در شعاع علمی و عملی حضرت امام خمینی(ره) و پس از آن، استفاده از محضر آیت الله العظمی بهجت، پشت سر نهاد، به منظور بهره گیری از تفسیر و اخلاق و عرفان، به حلقة درس علامه پیوست.
آنچه در ادامه می خوانید نظر مرحوم علامه طباطبایی(ره) حول موضوع مهدویت و مباحث مرتبط با آن، منجی گرایی و موعود آخرالزمان و به ویژه وجود امام عصر(ع) است که توسط یکی شاگرد ایشان یعنی آیت الله محمدهادی فقهی عنوان شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم. در میان روایات بین بحث هایی که مربوط به ائمة اطهار(ع) انجام گرفته، دو بزرگوار از ائمه (ع) بیش از بقیه، مورد توجه قرار گرفته اند:
امیرالمؤمنین، حضرت علی(ع) و حضرت بقیةالله، امام زمان(ع)، و قرآن مجید نیز نسبت به معرفی امیرالمؤمنین(ع) وصی و جانشین اول پیامبر خاتم(ص) و آخرین وصی آن حضرت، امام زمان(ع) توجه خاصی مبذول داشته است. علماء و دانشمندان شیعه و سنّی نیز، نسبت به این دو بزرگوار حساس بودند و در اظهارات و تألیفاتشان این دو بزرگوار(ع) را مورد توجه قرار داده اند و بحث های مختلفی در این زمینه انجام داده اند. مفسرین عالیقدر نیز به مناسبت آیات مربوطه، در ارتباط با این دو شخصیت بزرگ، بحث هایی کرده اند. از جمله علامه طباطبایی (ره) در تألیفات مختلف خویش، به ویژه در تفسیر المیزان راجع به این دو بزرگوار(ع)، به مناسبت آیاتی از قرآن که به ایشان اشاره دارد، بحث کرده اند.
وجود مقدس امام زمان(ع) آخرین تیری است که در جهت هدایت مردم جهان از سوی خداوند به سوی آنان پرتاب شده و لازمه اش این است که حقیقت روشن شود و جهالت از بین برود.
علامه طباطبایی(ره) در کتاب «ظهور شیعه» در جواب این سؤال که: «آیا می شود به حقایقی که در احادیث وجود دارد، دست یافت؟» بعد از یک بحث فلسفی و استشهاد از آیات و روایات می فرمایند: «نیل به چنین چیزی راهی جز تبعیت از حق ندارد.»
آیت الله فقهی در رابطه با دیدگاه علامه درباره روز ظهور و اینکه امر مبارک ظهور چه زمانی واقع خواهد شد؟ چنین می گوید: هنگامی که حضرت(عج) ظهور می کند، تبعیت از حق است که موجب می شود بعضی از آن حقایق روشن شود و آمدن حضرت(عج) نیز برای همین است. علامه در همان کتاب می فرماید: «قرآن کریم در چندین آیه مژده چنان روزی را به اهل حق و حقیقت می دهد و می گوید چنانچه به انبیاء سلف خبر دادیم، سرانجام دنیا به کام اهل تقوی خواهد بود. و روزی خواهد رسید که معبود دیگری جز خدای یگانه در محیط بشریت خودنمایی نکند و جز دین و آیین حق در عالم انسانی حکومت ننماید و نشانه ای از رذایل اجتماعی نماند. و سنت قطعیه (اخبار نبی اکرم (ص) و اهل بیت(ع) نیز همین معنا را مشروحاً بیان کرده و این دوره انسانی و آغشته به سعادت را روز ظهور و پس از ظهور مهدی(عج) معرفی می نماید».
مشابه این سخن علامه، حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است: حمران بن اعین در خدمت امام باقر(ع) عرض کرد: یابن رسول الله، دولت حق شما چه زمانی ظاهر می شود؟ حضرت فرمودند: «ای حمران، شما از احوالات افراد روزگار خود می توانی بفهمی که حضرت ظهور می کند یا نه. حضرت ادامه می دهند: عالمی بود، به فرزندش می گفت: من به آخر عمر خود رسیده ام، بیا تا این علم خود را به تو یاد دهم. او توجهی به علم پدر نکرد. بالاخره موقعی که خواست از دنیا برود به پسرش گفت: پسرم، من هر چه خواستم به تو بیاموزم، تو نخواستی از من بهره گیری ولی همسایه پیش من آمد و من چیزهایی به او یاد داده ام هرگاه گرفتار شدی برو و از او بپرس. آن عالم از دنیا رفت بعد از مدتی حاکم وقت، خوابی دید و برای تعبیر آن خواب کسی را خواست. گفتند: کسی نیست. فقط شخصی بوده و از دنیا رفته، پسری دارد که جانشین اوست. حاکم پسر را احضار کرد. آن پسر ترسید و به سراغ همسایه رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد. همسایه به او گفت، چیزی نیست شاه خوابی دیده و تو وقتی نزد او می روی از تو یک کلمه می پرسد و تو در جواب می گویی سال، سال گرگ است. بعد حاکم به تو پاداش و هدایای زیاد می دهد. پسر با شنیدن این سخن خوشحال شد و قول داد که آن پاداش را خواهد آورد و با او شریک خواهد شد. پسر به حضور حاکم رفت و در جواب حاکم گفت: سال، سال گرگ است. هدایا را دریافت کرد. بعد با خود گفت چه لزومی دارد که اینها را با همسایه شریک شوم؟ خودم همه را استفاده می کنم. از همانجا تصمیم گرفت که سراغ همسایه نرود. تا اینکه سلطان خواب دوم را دید. و باز او را خواست. پسر با خود اندیشید که بدقولی کردم ولی از طرف دیگر جان خود را در خطر می دید، بنابراین به سراغ همسایه رفت و گفت، نفس بر من غلبه کرد و نشد که نزد شما بیایم و به قولم عمل کنم. ولی شما مرا نجات بدهید. همسایه گفت، این بار به قولت وفا می کنی؟ گفت: بله، این بار همه پاداش را به شما می دهم. همسایه گفت: همه اش را نمی خواهم. مقداری هم به من بدهی، کافی است. همسایه ادامه داد: این بار نزد شاه می روی، خوابی دیده است. در تعبیر خواب می گویی، امسال سال میش است. رفت، جوایز را گرفت، مردد بود که نزد همسایه برود یا نه، یک قدم برمی داشت و برمی گشت. بالاخره با خود گفت: اتفاقی نمی افتد. رفت و از جوایز به تنهایی استفاده کرد تا اینکه خواب سوم پیش آمد. این بار بسیار شرمنده و خجالت زده شد. نمی دانست به سراغ همسایه برود یا نرود. بالاخره دید که جانش در خطر است. نزد استاد آمد که یقیناً این بار پاداش را خدمت شما می آورم. همسایه گفت: می روی خدمت سلطان و می گویی امسال سال میزان و ترازو و عدل است. او آمد و جوایز را گرفت و یکسره خدمت استاد رفت.»
مرحوم مجلسی در توضیح این مطلب، بیان می کند که روز ظهور حضرت مهدی(ع) روزی است که همه حقیقت را درک می کنند. سال اول سال گرگ بود. یعنی زمانی که مردم همدیگر را می خورند، و به حقیقت و حقوق دیگران اهمیتی نمی دهند. دوره بعد، دوره میش است. میش معمولاً یک حالت تردید و بیم و امید دارد، زمانی هم افکار و روحیة مردم چنین حالی دارد. یعنی یک عده حقیقت را می گیرند و عده ای نمی گیرند. دوره سوم زمانی است که حقیقت رخ داده، یعنی همان زمان ظهور حضرت(ع).
شبیه این حدیث، احادیث دیگری هم هستند که بیان می کنند، زمانی که مردم بخواهند از حق تبعیت کنند، آن روز، روز ظهور است.
اشکالی که ممکن است در اینجا مطرح شود، این است که آیا مردم منتظر بمانند تا چنین روزی فرا رسد. و به صورتی معجزه آسا، شرایط مهیا گردد؟ در جواب این نکته که این همه توسلات و دعا برای حضرت و گریه و زاری برای آمدن حضرت لزومی ندارد، و باید صبر کنیم تا شرایط مطابق آنچه توصیف شده، شود، باید دانست : اولاً، خداوند است که امور را مقدر می کند و همانطور که می گوییم: جاءالحقّ و زهق الباطل.[حق آمد و باطل از میان رفت.] همه چیز به دست خداست. خداوند می تواند یک شبه شرایط ظهور را مهیا کند.
ثانیاً، همة این ناله و فغان و دعا برای حضرت(ع) از طریق مردم، خود می تواند مقدمه و مهیا کنندة شرایط برای فرا رسیدن ظهور باشد. در واقع دریافت عمومی مردم، خود یکی از راه های تشخیص نزدیک بودن ظهور حضرت(عج) است. یعنی باید آنقدر مردم تضرع کنند و ظهور حضرت را بخواهند و به خاطر حضرت از معاصی دست بردارند، تا اوضاع برای آمدن حضرت آماده شود. البته اینکه ظهور حضرت همراه با معجزه است، جای خود دارد ولی باید دانست که افکار باید برای این ظهور آماده باشد و درست است که حضرت همانند رسول اللّه (ص) و امیرالمؤمنین(ع) با شمشیری می آید، ولی مردم هم باید آمادگی لازم را داشته باشند.
با توجه به آنچه درباره دوران های مختلف، و پر شدن جهان از ظلم و جور بیان شده، اطلاق عنوان «زمان میزان و اعتدال» به هنگامة ظهور چه معنایی می یابد؟
ظهور زمانی اتفاق می افتد که زمین پر از ظلم و جور شده باشد. بعد از اینکه زمین پر از ظلم و جور شد، حضرت(ع) ظهور می کند. اما این منافاتی ندارد با اینکه باید درک حقیقت و پیروی از آن، به تعبیر علامه، حاصل شود. اگر این حاصل نشود، کسی ایمان نمی آورد و آمدن حضرت(عج) نیز فایده ای ندارد. معمولاً انتظار فرج را اینطور معنا می کنند که شما خودت را آماده کن. بله نه منِ تنها، نه صد نفر، نه هزار نفر، بلکه طبق روایات و بحث های علمی این است که حضرت(عج) زمانی تشریف می آورند که زمان گرگ سپری شود، عصر میش هم سپری شود، تا برسد به عصر میزان و عدل و [مقصود از] عدل، اجرای عدل نیست. عدل این است که مردم مقام خود را بفهمند. حقیقت این عالم را بفهمند.
باید توجه کنیم که زمان روشن شدن آن حقیقت مشخص نیست. ممکن است که به خواست خدا و با یک حادثه ای و در یک آن مقدمات ظهور فراهم شود. مقدمة ظهور، عمده ترینش آماده بودن مردم است.
منبع: مجله موعود، آبان 1384، شماره 58
نظر شما