به گزارش خبرگزاری شبستان ، در پشت جلد این اثر آمده است:«مهدی اخوان ثالث ( م. امید) یکی از بزرگترین شاعران زبان فارسی است .او در ادامه ی راهی که با نیما آغاز شد، شعر نیمایی را به اوجی شکوهمند رساند. اخوان شاعر ” زمستان ” است. شعر او در سه کتاب ” زمستان” ،”آخر شاهنامه” و ” از این اوستا” عصاره ی روح و روان زخم خورده ی ملتی است که سقف بلند آرزوهایشان با کودتای 28 مرداد 1332 فرو ریخت .
این کتاب شرحی است بر زندگی، افکار و آثار مهدی اخوان ثالث. مؤلف در این کتاب کوشیده است با استناد به اشعار، مقالات و گفت و گوهای اخوان و با مراجعه به مطالبی که دیگران در باره ی او گفته یا نوشته اند، تصویری روشن و جامع از این شاعر بزرگ را ارائه کند. در این کتاب علاوه بر شرح زندگی و مرور انتقادی باورهای فلسفی و اجتماعی اخوان ، شعر او در بستر تحولات اجتماعی ایران از دهه ی سی تا دهه ی شصت خورشیدی بررسی شده است . بررسی کارنامه ی شعری اخوان از دیدگاه زیبایی شناختی و نسبت آن با نظریه های شعری نیما یوشیج ، و نقش مهم اخوان در تکوین و اعتلای شعر نو فارسی، از دیگر بحث هایی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است .
در مقدمه ناشر(موسسه انتشارات نگاه) بر این کتاب آمده است:
قرن چهاردهم خورشیدی، قرنی که از دل انقلاب مشروطه سر برآورد و کشور ما را در مسیر مدرنیزاسیون و توسعه قرار داد، رو به پایان است. مردم ایران در طول این قرن تجربههای تلخ و شیرین بسیاری را از سرگذراندند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که ما ایرانیان کارنامهی خود را در قرنی که پشت سر میگذاریم از نو بگشاییم و در آن به دیدهی تأمل و تفکر بنگریم. از شکستها و ناکامیهایمان درس عبرت بگیریم، دستاوردهای نسلهای پیشین را که در این قرن زیستند و از جان مایه گذاشتند ارج بگذاریم و با انتقال تجربههای خود به فرزندانمان، آنها را برای ساختن ایرانی آبادتر و آزادتر آماده سازیم.
برای بازنگری در کارنامهی قرنی که رو به پایان است، میراث ادبی و هنری این قرن بیگمان یکی از معتبرترین منابعی است که میتوانیم به آن مراجعه کنیم. همانطور که درک تاریخ گذشتهی ایران بدون مراجعه به آثار و اشعار رودکی، فردوسی، عطار، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و…. امکانپذیر نیست، برای درک صحیح تاریخ معاصر ایران و سایهروشنهای سرگذشت مردم این کشور در قرنی که رو به پایان است، از بازخوانی آثار شاعران و نویسندگانی چون جمالزاده، نیما، هدایت، شاملو، اخوان، فروغ، سیمین بهبهانی، بزرگ علوی، سیمین دانشور، اکبر رادی، ساعدی، گلشیری، دولتآبادی، بیضایی و…. چشمپوشی نمیتوان کرد. اینان هنرمندانی هستند که آمال و آرزوها، رنجها و شادیها، بیمها و امیدها، و عصارهی روح و روان جمعیِ مردم ایران را در قرن حاضر صادقانه به تصویر کشیدهاند. از این رو مؤسسه انتشارات نگاه در ادامهی انتشار سلسلهکتابهای «چهرههای قرن بیستمی ایران» نشر قصه در دههی هشتاد در صدد بازخوانی آثار شاخصترین شاعران، نویسندگان و هنرمندان ایران در قرن چهاردهم خورشیدی است...»
بخش های از شعر آخر شاهنامه اخوان ثالث برای آشنایی بیشتر در زیر آمده است:
این شکسته چنگ بیقانون
رام چنگ چنگی شوریدهرنگ پیر،
گاه گویی خواب میبیند.
خویش را در بارگاه پرفروغ مهر
طرفه چشم انداز شاد و شاهدِ زرتشت،
با پریزادی چمان سرمست،
در چمنزاران پاک و روشن مهتاب میبیند
روشنیهای دروغینی
- کاروان شعلههای مرده در مرداب –
بر جبین قدسیِ محراب میبیند.
یاد ایام شکوه و فخر و عصمت را،
میسراید شاد،
قصهی غمگین غربت را:
***
« هان، کجاست
پایتخت این کجآیین قرن دیوانه؟
با شبانِ روشنش چون روز،
روزهای تنگ و تارش، چون شب اندر قعر افسانه.
با قلاع سهمگین سخت و ستوارش،
با لئیمانه تبسم کردن دروازههایش، سرد و بیگانه.
***
هان، کجاست؟
پایتخت این دژآئین قرنِ پرآشوب.
قرن شکلکچهر،
برگذشته از مدار ماه،
لیک بس دور از قرار مهر.
قرن خونآشام،
قرن وحشتناکتر پیغام،
کاندران با فضلهی موهوم مرغ دورپروازی
چاررکن هفت اقلیم خدا را در زمانی برمیآشوبند.
هرچه هستی، هرچه پستی، هرچه بالایی
سخت میکوبند.
سخت میروبند.
***
هان، کجاست؟
پایتخت این بیآزرم و بیآیین قرن.
کاندران بیگونهای مهلت
هر شکوفهی تازهرو بازیچهی بادست.
همچنانکه حرمت پیرانِ میوهی خویش بخشیده
عرصهی انکار و وهن و غدر و بیداد است.
***
پایتخت اینچنین قرنی
کو؟
بر کدامین بینشان قلهست،
در کدامین سو؟
دیدبانان را بگو تا خواب نفریبد.
برچکاد پاسگاه خویش، دل بیدار و سر هشیار،
همچنان جادویی اختر،
همچنان افسون شهر نقرهی مهتاب نفریبد
موسسه انتشارات نگاه «لولی وش مغموم» به کوشش «حافظ موسوی» را چاپ وروانه بازار نشر کرده است.
نظر شما