به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل ازپایگاه خبری سوره مهر، مهدی طحانیان سیزده ساله بود که به میدان نبرد رفت و در حالی که هنوز چند روزی به آزادی خرمشهر مانده بود در همان سیزده سالگی به اسارت عراقی‌ها درآمد این نوجوان اردستانی ۹ سال از بهترین سالهای زندگی اش را در اردوگاه های مختلف عراق گذراند و روزهایی که هنوز خیلی زود بود شانه‌های حنیف او بار رنج خردکننده مبارزه را به دوش می کشید.
به خاطر جثه کوچکش کم سن تر از سیزده سال به نظر می‌رسید عراقی‌ها با «شعار ایرانی ها بچه ها را به زور به جنگ می آورند» از اسرای کم سن و سال استفاده تبلیغاتی می کردند. تصمیم او برای ایستادگی در برابر سوء استفاده های عراقی ها بیش از سن و سال یک سیزده ساله بود.
گلستان جعفریان در مقدمه کتاب می نویسد: گفتگوی من با این اسیر کوچک سال که حالا مرز ۴۵ سالگی را پشت سر گذاشته بود حدود دو سال طول کشید. در مسیری که باهم آمدیم او را انسانی ایمان و با اراده و حتی تغییرناپذیر یافتم. شخصیتی که خودش آن را ساخته شده و قوام یافته همان دوران نوجوانی و جوانی می دانست. دورانی که برای من سوال بود آیا عقل انتخابگر است؟ آیا تشخیص خوب و بد با شعور و اراده صورت می پذیرد؟
طحانیان انسانی صبور آرام و سرسخت در مشکلات است این کتاب خاطرات ۹ سال اسارت نوجوان ۱۳ ساله، کوچک سال‌ترین اسیر ایرانی است که در میدان نبرد به اسارت درآمده است. او که نه سال از ایام زندگی اش را هر لحظه در آماده‌باش زندگی کرد با ایستادگی در مقابل شکنجه های جسمی و روحی مداوم عراقی‌ها طی طریق و سلوکش در راه دین و کشور را با قدرت ادامه داد، اکنون در ۴۵ سالگی با نگارش خاطراتش این راه را به پایان رسانده است.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
عراقی ها به ماه محرم حساس بودند. قبل از شروع دهه اول سرگرد محمودی از ارشدهای آسایشگاه ها را جمع می‌کرد و حرف می‌زد که اینجا عراق است شما توی پادگان نظامی هستید و در ارتش عراق عزاداری به هر شکلی ممنوع است. در عراق عزاداری محرم برای مردم عادی ممنوع است چه برسد به شما که اسیر هستید. اگر کاری انجام بدهید که بوی عزاداری بدهد وای به حال شما هر بلایی سرتان بیاید مقصر خودتان هستید. محمودی بارها وقتی همه توی محوطه جمع بودن می‌گفت اصلاً امام حسین عرب بود ما عرب‌ها کشتیمش خودمان هم برای او عزاداری می کنیم به شما مجوس‌ها چه ربطی دارد که بیایید و برای امام حسین عزاداری کنید.
«همه سیزده سالگی ام» روایت خاطرات کوچکترین سرباز امام در اسارت عراقی هاست که هرگونه امکان سوءاستفاده تبلیغاتی از خود را ناکام گذاشت و با جهادی بی بدیل 9 سال از بهترین دوره زندگیش بهای این پایبندی به دین و اعتقاد و کشورش شد.
نظر شما