خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "در زمان جاهلیت اعراب شیوه ای برای عزاداری داشتند. وقتی عزیزی را از دست می دادند و غم نبودن آن فرد برایشان گران و سنگین می آمد می آمدند صورت خود را مجروح می کردند و مثلا با ناخن صورت شان را خراش می دادند یا موهای سر خود را می کَندند یا یقه و گریبان خود را چاک می کردند. طبیعی بود اسلامی که معتقد به این است که مرگ اولا رجعت به سمت خداوند است و در ثانی عزیزان ما اول از همه بندگان خداوند هستند و امانت هایی در دست ما، این بی تابی و جزع و فزع در اسلام و در بینش پیامبر (ص) و سیره معصومین (ع) ما جایی نداشت و طبیعی بود که پیامبر و معصومین با این سبک از عزاداری ها مخالف باشند. حالا اگر کسانی می آیند و در آستانه محرم مساله را وارونه مطرح می کنند و آن سخنان معصومین (ع) را حمل بر این می کنند که گویا معصومان از اساس با عزاداری - آن هم عزاداری امام حسین – مخالف بودند. این یک شیطنت و پوستین وارونه پوشاندن بر حقایق است، بنابراین ما نباید مسایل را به همدیگر آمیخته کنیم بلکه باید حق هر مطلب را در جای خود ادا کنیم و تعریض و نقد یک سنت جاهلی را به سمت عزاداری اباعبدالله (ع) نبریم."
بخش اول گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین سید محمد غروی در تحلیل و بررسی برخی از شبهاتی که اخیرا در فضای مجازی درباره اصل عزاداری های محرم القا می شود را می خوانید.
اخیرا در شبکه های اجتماعی و برخی از فضاهای مجازی درباره روایت هایی صحبت می شود که درباره حرمت عزاداری است و این گونه القا می شود که اهل بیت علیهم السلام موافق با عزاداری و شیون نبودند، همچنین در این روایت ها به این اشاره می شود که فی المثل معصوم گفته است لباس مشکی لباس فرعون و جهنمی هاست. می خواستم دیدگاه تان را در این باره جویا شوم؟
به عنوان نکته اول توجه کنید هر روایتی که در جایی مطرح می شود به این معنا نیست که موثق است و سند معتبری دارد. گاهی باب می شود افراد می آیند در پایان آن سخنان و عبارت ها منابعی را هم می آورند، به این ترتیب شبهه را مضاعف می کنند چون افراد عامی و عادی با این تصور که منبع روایت در زیر آن آمده آن گفته را می پذیرند اما در حقیقت این طور نیست چون شما وقتی مراجعه می کنی به آن منبع یعنی مثلا مستدرک الوسائل یا کافی یا هر کتاب روایی دیگری می بینی که اصلا چنان حرفی در آن صفحه و در آن جلد نیست و از اساس حرف مخدوشی است. پس خواهش ما از افرادی که به ویژه در این شبکه ها مستمع و ملاحظه کننده مطالب و محتواهای آن جا هستند این است که بر این امر دقت داشته باشند و بدانند هر روایت و حدیثی لزوما معتبر نیست و گاهی ممکن است شاهد شیطنت هایی در این زمینه باشیم، بنابراین باید سند این روایت ها از سوی محققان و صاحبنظران بررسی شود.
نکته دوم که قابل ملاحظه است این است که ممکن است طراح این قبیل موضوعات، راست و دروغ را به هم ببافند و عرضه کنند. مثلا در یک روایتی آمده است که در عزاداری بی تابی نکنید یا موهای خود را نکَنید و گریبان چاک نکنید، یعنی یک سری رفتارهایی که طبیعتا در برابر صبر و وقار یک مومن و مسلمان حقیقی است.
در واقع شما می فرمایید که ممکن است حتی سند روایت و آنچه در روایت آمده درست هم باشد اما نسبت دادن آن به عزاداری سیدالشهدا و محرم یک نسبت ناروایی باشد.
دقیقا همین طور است. شما در روایات ما این حقیقت را دارید که مصیبت آقا و سرورمان امام حسین علیه السلام وضع دیگری دارد. این سری روایات کم نیست و شما اگر به کتاب کامل الزیاره و کتاب های دیگری از این دست مراجعه کنید، می بینید که آنچه بیان شد این طور نیست که مثلا در دو یا سه روایت آمده باشد و تمام، نخیر! فراوان در این باره روایت داریم که "من ابكي او ابكي او تباكي وجبت له الجنه / هرکس که گریه کند یا بگریاند یا خودش را به گریه بزند بهشت بر او واجب می شود." خب این دست روایات به ما دارد نشان می دهد که عزاداری امام حسین (ع) با عزاداری ها معمول متفاوت است چون عرصه یک عرصه دیگری است و آنچه در این رخداد صورت گرفته با رخدادهای دیگر متفاوت است، بنابراین دو نکته را در این زمینه می توان مطرح کرد. اول این که گاهی سند روایت هایی که می گوید عزاداری برای امام حسین (ع) خوب نیست مخدوش است و دوم این که آن حرف ناظر به مصیبت های معمول است.
مثال می زنید؟
در زمان جاهلیت اعراب شیوه ای برای عزاداری داشتند. وقتی عزیزی را از دست می دادند و غم نبودن آن فرد برایشان گران و سنگین می آمد می آمدند صورت خود را مجروح می کردند و مثلا با ناخن صورت شان را خراش می دادند یا موهای سر خود را می کَندند یا یقه و گریبان خود را چاک می کردند. طبیعی بود اسلامی که معتقد به این است که مرگ اولا رجعت به سمت خداوند است و در ثانی عزیزان ما اول از همه بندگان خداوند هستند و امانت هایی در دست ما، این بی تابی و جزع و فزع در اسلام و در بینش پیامبر (ص) و سیره معصومین (ع) ما جایی نداشت و طبیعی بود که پیامبر و معصومین با این سبک از عزاداری ها مخالف باشند. حالا اگر کسانی می آیند و در آستانه محرم مساله را وارونه مطرح می کنند و آن سخنان معصومین (ع) را حمل بر این می کنند که گویا معصومان از اساس با عزاداری - آن هم عزاداری امام حسین – مخالف بودند. این یک شیطنت و پوستین وارونه پوشاندن بر حقایق است، بنابراین ما نباید مسایل را به همدیگر آمیخته کنیم بلکه باید حق هر مطلب را در جای خود ادا کنیم و تعریض و نقد یک سنت جاهلی را به سمت عزاداری اباعبدالله (ع) نبریم. همچنان هم که اشاره شد بهترین نمونه از این روایات که در سند آن ها هیچ تردیدی وجود ندارد در کتاب "کامل الزیاره" ابن قولویه که از فقهای طراز اول شیعه است موجود است. روایات ایشان از نظر سند چنان اعتباری دارد که برخی از فقها می گویند اگر راویتی در اسناد کامل الزیاره باشد چون توصیف عام شده در نتیجه راویت کاملا معتبر است یعنی همین که روایتی در این کتاب باشد حمل بر صدق و درستی آن است.
در کتاب های معتبر دیگر چطور؟
شما در کتاب های معتبر دیگر مثل "اصول کافی" همین را دارید که اهل بیت علیهم السلام همواره به عزاداری امام حسین (ع) دعوت کرده اند. روایت های مکرر داریم که اهل بیت (ع) برای سرودن شعر در رثای امام حسین (ع) صله و پاداش می دادند و مجالس عزا برپا می کردند و امام صادق (ع) برای کسانی که در مجالس عزای امام حسین شرکت می کردند و ناله و شیون سر می دادند دعا می کردند، پس تردیدی در این نیست که اهل بیت علیهم السلام اولا خود در عزاداری امام حسین (ع) شرکت می کردند و در ثانی دیگران را هم به شرکت در مجالس عزا توصیه می کردند و ثالثا به هنرمندان و دست اندرکاران این مجالس از جمله شعرا پاداش های زیادی می داند. خب وقتی این حقایق در کتاب های معتبر ما وجود دارد و اصل خدشه ناپذیری است ما چطور بگوییم که اهل بیت موافق عزاداری نبودند. ما که نمی توانیم از آن روایات صرف نظر کنیم و بگوییم نبوده است.
نظر شما