به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: مراسم رونمایی از کتاب «آفاق معرفت در سپهر معنویت: گفت وگوی حامد زارع با غلامحسین ابراهیمی دینانی» عصر دوشنبه، 20 شهریور در سالن اندیشگاه کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
در این مراسم غلامحسین ابراهیمی دینانی، منوچهر صدوقی سها، شهین اعوانی، محمدرضا زائری، حسین کلباسی اشتری، کریم فیضی سخنرانی کردند.
بنابر این گزارش، دکتر دینانی در این مراسم طی سخنانی گفت: برخی گفته بودند اگر چند کتاب اخیر مرا بخوانند از مطالعه باقی آثار بی نیازند و باقی تکرار است. اما این سخن را می خواهم بگویم که از آغاز فلسفه، از سقراط تا حال، یک کلمه تازه در فلسفه نیست ولی هر فیلسوف بیان تازه ای داشته است.
وی ادام داد: علم هر روز تازه است. لحظه به لحظه علم تازه است. در فلسفه مطلب یکی است ولی بیان تازه می شود. ارسطو، افلاطون و سقراط یک حرف می زنند، پس فلسفه نوع بیان است. فلسفه شاخ و دُم ندارد. تعقل است. کار فلسفه تعقل یعنی اندیشیدن است.
ابراهیمی دینانی اظهار کرد: اگر بعد از ۹۰ سال از تفکرت برگشتی خسارت نیست بلکه تعالی است. برخی از فلاسفه در شرق و غرب تفاوت هایی فاحش با یکدیگر داشتند. اکنون در اروپا می گویند ویتگنشتاین اول و ویتگنشتاین دوم. در اسلام برای مثال غزالی سه دوره عمر دارد و این تحول است، در واقع فکر او سیال بود.
وی گفت: فکر به حسب ذات سیال است. فکری که تحول ندارد فکر نیست حماقت است:
از یک اندیشه که آید در درون صد جهان گردد به یک دم سرنگون
چهره ماندگار فلسفه افزود: فکر منجمد، منجمد، یخزده و افسرده است. در هر بیت مولوی یک فکر است. فلسفه تفکر است. فیلسوف می اندیشد. اگر انسان معنای زندگی را نداند و نیندیشد فرقی با حیوانات ندارد. انسانی که زندگی می کند ولی نداند که برای چه؟، زندگی اش حیوانی است. بنابراین، اندیشیدن به مبدا و آغاز و سرانجام اهمیت دارد. مولوی عارف بود ولی فیلسوفانه حرف می زد.
وی با بیان اینکه فلسفه راه رفتن است، خاطرنشان کرد: نگوییم فلسفه به کجا رسید، تو راه برو، فلسفه راه رفتن است. من از این کلام کانت مشعوف ام که گفت: «بشر! شجاعت فهمیدن داشته باش!»
نظر شما