خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "نکته بسیار کلیدی و مهم همین جاست که ما معترف به این عجز و ناتوانی در خودمان باشیم. شما نگاه کنید در همین دعا سیدالشهدا (ع) به این حقیقت اعتراف می کنند و خطاب به خداوند می فرمایند بارالها مگر تو کمک کنی وگرنه من نمی توانم و ضعیف هستم. حضرت در همین دعا می فرماید: اشکو الیک غربتی / خدایا من از این غربت و دلتنگی و از این بغض به تو شکایت می کنم و در ادامه می فرماید: و لك العتبى حتى ترضى / آن قدر عذرخواهی می کنم و آن قدر در این پوزش خواستن مصر می شوم که سرانجام از من راضی شوی. ببینید این چقدر عاشقانه است و چقدر انسان کامل به این که در برابر خالق خود هیچ نیست معترف می شود و اتفاقا همین بال صعود او را فراهم و به درجاتی که در خیال ما هم به دست نمی آید صعود می کند. حضرت در این دعا می فرماید من آن قدر اصرار می کنم که مرا ببخشایی چون من غیر از تو کسی را ندارم، من جز درِ خانه تو درِ دیگری نمی شناسم."
نیایش های معصومین علیه السلام و به ویژه نیایش امام حسین علیه السلام در روز عرفه پر از مضمون های زیبا و عالی و نوعی آداب سخن گفتن با خداوند است. در واقع همه انسان ها در طول زندگی خود، روزها و لحظه هایی دارند که می خواهند بی واسطه با معبود سخن بگویند اما گاه ممکن است کوتاهی معرفت آن ها باعث شود که الفاظ مناسبی برای این کار نیابند. در واقع نیایش امام حسین (ع) در عرفه و معصومین (ع) در حالت کلی این الفاظ و سپهر معرفتی گسترده را به روی ما باز می کند و به یک معنا یک کلاس آموزشی است. آنچه در ادامه می آید بخش دیگری از گفتگوی ما با حجت الاسلام امیر گلپور، مسئول کارگاه های آموزشی مرکز قرآن و حدیث حوزه های علمیه سراسرکشور درباره ارزش های معنوی و معرفتی این دعاست.
در بخش های پیشین گفتگویمان به فرازهایی از دعای عرفه اشاره شد اما نیمه تمام ماند. اگر مقدور هست به فرازهای دیگری از این دعا و مضامین عالی و والایش بپردازیم.
فرازهایی در دعای عرفه وجود دارد که بسیار بسیار زیبا هستند و به یک معنا راه خودسازی معنوی را به سمت انسان می گشایند. حضرت در ادامه دعا از خداوند می خواهد که او را در برابر گناهان یاری کند و قدرت مواجهه با معاصی و عصیان را در او بیدار نگاه دارد: "اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی اَراکَ وَاَسْعِدْنی بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَخِرْلی فی قَضآئِکَ وَبارِکْ لی فی قَدَرِکَ حَتّی لا اءُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَالاِْخْلاصَ فی عَمَلی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَةَ فی دینی / خدایا چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را می بینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانی ات بدبختم مکن، و خیر در قضایت را برایم اختیار کن، و به من در تقدیرت برکت ده، تا تعجیل آنچه را تو به تأخیر انداختی نخواهم، و تأخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم. خدایا قرار ده، بی نیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیده ام، و بصیرت را در دینم."
بنابراین اگر کسی می خواهد به تبعیت از سیدالشهدا (ع) و معصومین (ع)، راه پاکی و طهارت درون را در پیش بگیرد اول از همه باید از خداوند بخواهد او را در این راه یاری کند و به نوعی به عجز و ناتوانایی خود اعتراف کند و تصور نکند این راه را به تنهایی می تواند بپیماید. این یک کلید مهم و اساسی برای رستگاری انسان و مشی صحیح در زندگی است که به این نقطه برسیم که: "و ما توفیقی الا بالله."
همچنان که مولانا می فرماید: بی عنایات خدا هیچیم هیچ
بله، بنده حقیقی به این نقطه می رسد که بدون عنایت خداوند هیچ است و حتی حال عبادت را هم خداوند به او عطا کرده و از جانب خود چیزی ندارد. شما نگاه کنید در قضیه ساحرانی که در برابر فرعون ایستادگی کردند فرعون آن ها را تهدید به کشتن کرد اما آن ها در مقابل از خداوند خواستند به آن ها کمک کند تا در برابر مصایب و مشکلات کم نیاورند. در واقع کسی که می خواهد زندگی اش خدایی و الهی باشد باید دست به دامان خدا و رحمت بی انتهای او شود. در سوره مبارکه اعراف آیه 126 می فرماید: "رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ" قرآن خود به ما یاد می دهد که چه از خدا بخواهیم و یکی از بهترین نعمت هایی که می توانیم از خداوند در نیایش ها و دعاهایمان بخواهیم نعمت بزرگ صبر و استقامت است، چون صبر به مثابه یک کلید راهگشا هر درِ بسته ای را به روی انسان باز می کند.
در واقع پی بردن به آن فقر درونی می تواند مثل یک مفتاح عمل کند؟
بله، نکته بسیار کلیدی و مهم همین جاست که ما معترف به این عجز و ناتوانی در خودمان باشیم. شما نگاه کنید در همین دعا سیدالشهدا به این حقیقت اعتراف می کنند و خطاب به خداوند می فرمایند بارالها مگر تو کمک کنی وگرنه من نمی توانم و ضعیف هستم. حضرت در همین دعا می فرماید: اشکو الیک غربتی / خدایا من از این غربت و دلتنگی و از این بغض به تو شکایت می کنم و در ادامه می فرماید: و لك العتبى حتى ترضى / آن قدر عذرخواهی می کنم و آن قدر در این پوزش خواستن مصر می شوم که سرانجام از من راضی شوی. ببینید این چقدر عاشقانه است و چقدر انسان کامل به این که در برابر خالق خود هیچ نیست معترف می شود و اتفاقا همین بال صعود او را فراهم و به درجاتی که در خیال ما هم به دست نمی آید صعود می کند. حضرت در این دعا می فرماید من آن قدر اصرار می کنم که مرا ببخشایی چون من غیر از تو کسی را ندارم، من جز درِ خانه تو درِ دیگری نمی شناسم.
در فراز دیگری می فرماید: "اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها وَلَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ / تو پناهگاه منی زمانی که راهها با همه وسعتشان درمانده ام کنند، و زمین با همه پهناوری اش بر من تنگ گیرد و اگر رحمت تو نبود، هر آینه من از هلاک شدگان بودم."
نظر شما