حجت الاسلام و المسلمین مقداد تابش، کارشناس تاریخ اسلام در گفت وگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان که به مناسبت 25 ذی الحجه روز نزول سوره انسان(هل اتی) انجام شد، با اشاره به شان نزول آیات ابتدایی این سوره مبارکه، اظهار کرد: بنابر نقل شیخ صدوق در کتاب «امالی» امام صادق (ع) از قول امام باقر(ع) می فرمایند: امام حسن و امام حسین علیهما السلام در کودکی دچار بیماری شدند و رسول خدا (ص) همراه دو نفر از اصحاب به عیادت آنها رفتند که یکی از اصحاب به امام علی(ع) پیشنهاد داد چه خوب است، برای شفای دو فرزندت نذری برای خداوند می کردید.
وی اضافه کرد: امیرالمومنین (ع) نذر کردند اگر این دو فرزند شفا بگیرند، به شکرانه آن سه روز روزه بگیرند و بعد از ایشان نیز حضرت زهرا(س) نیز همین نذر را کردند و حتی خود امام حسن و امام حسین علیهما السلام نیز این نذر را کردند و همراه آنها فضه کنیزه نیز چنین نذری کرد.
تابش با اشاره به اینکه برخی اعلام کرده اند که این رویداد در سال ششم یا هفتم هجری رخ داده است که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سه یا چهار ساله بودند، گفت: این بسیار جالب است که طفل سه یا چهارساله به همراه پدر و مادرش، نذر روزه و آن را ادا می کند که نشان می دهد این دو امام بزرگوار(ع) در کودکی، علاوه بر اینکه مقام عصمت داشتند، به بلوغ عبادی نیز رسیده بودند و پدر و مادرشان نیز آنها را از این نذر منع نکردند؛ یعنی این بزرگواران(ع) از لحاظ عقلی، معرفتی، جسمی و روحی آماده پذیرش احکام الهی بودند و این درسی برای ماست تا در تربیت فرزندان آنان را به بلوغ عبادی نیز برسانیم.
کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه در فاصله بسیار کم زمانی، امامان حسن و حسین علیهما السلام شفا یافتند، تصریح کرد: در این دوران در خانه امیرالمومنین(ع) فقر حاکم بوده است و آنان بدون هیچ غذایی برای ادای نذر، روزه می گیرند و نزدیک افطار روزه اول امیرالمومنین(ع) سراغ همسایه یهودی خود شمعون می روند و از او مقداری پشم می گیرند و به او می فرمایند آنها را به فاطمه دختر رسول خدا(ص) خواهم داد تا بریسد و تبدیل به نخ کند و در ازای آن سه صاع جو بده و او هم قبول می کند.
چادری که یهودیان را مسلمان کرد!
وی اضافه کرد: بنابر نقل تاریخ این شمعون یهودی بعدها در اثر برخوردهای مختلف با امیرالمومنین(ع) مسلمان می شود و در تاریخ داریم که چادر حضرت زهرا(س) به خانواده همین فرد گرو قرار داده می شود، تا جو بگیرند، از این چادر در نیمه شب، نور به آسمان ساطع می شود و خانواده این فرد و 70 نفر از یهودیان به برکت چادر حضرت زهرا(س) مسلمان می شوند.
تابش با بیان اینکه حضرت زهرا(س) روز اول ثلث پشم ها را می ریسند و سپس یک صاع از جو ها را بر می دارند و تبدیل به نان می کنند، گفت: این عمل حضرت زهرا(س) نیز چند درس دارد که ابتدا کار را انجام می دهند و سپس از آن جوها برداشت می کنند یعنی به تعبیر امروزی پیشخوری نمی کنند و دوم اینکه نشان می دهد، حضرت زهرا(س) در مباحث اقتصادی زندگی، به امیرالمومنین(ع) کمک می کنند و کار اقتصادی در منزل انجام می دهند که این نشان می دهد اسلام با کار اقتصادی زنان مخالف نیست و تنها شیوه را تعیین می کند که بهتر است زنان در خانه باشند.
کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه حضرت زهرا(س) با آن آرد پنج قرص نان پختند، ابراز کرد: نزدیک مغرب امیرالمومنین امام علی(ع) به مسجد رفته و نماز را با رسول خدا(ص) اقامه کردند، پس از بازگشت سفره پهن شد و هر پنج نفر سر سفره نشستند، همین که امیرالمؤمنین(ع) اولین تکه نان را برداشتند، مسکینی به درب منزل آن حضرات(ع) آمده و عرض کرد: «السلام علیکم یا اهل بیت محمد(ص)؛ من مسکینی از مساکین مسلمین هستم. از آنچه میخورید به من هم اطعام کنید، خداوند از نعمتهای بهشت به شما بدهد!» شیخ صدوق می گوید که امیرالمومنین(ع) لقمه دستشان بود و تا این صدا را شنیدند، لقمه را روی زمین گذاشتند، حال بنا دارند به اهل خانواده بفرمایند که این نان ها را به این فرد صدقه بدهیم یا بفرمایند من نان خود را می دهم که این جملات و این امر به معروف را در قالب شعر بیان می کنند.
گفت وگوی توام با شعر امام علی(ع) و حضرت زهرا(س)
وی ادامه داد: ایشان به حضرت زهرا(س) با شعر فرمودند: «فاطم ذات المجد و الیقین/یا بنت خیر الناس اجمعین؛ ای فاطمه که دارای عظمت و یقین هستی/ ای دختر بهترین تمام مردم»، « اماترین البائس المسکین/ قد قام بالباب له حنین؛ آیا نمیبینی درمانده ای بیچاره بر در خانه ایستاده و ناله می کند»، «یدعو الی الله و یستکین/ یشکو الینا جائعاً حزین/ خدا را میخواند و به او پناه میبرد درد دل خود را پیش ما آورده، از ما کمک میخواهد گرسنه و غمگین است»، «کل امرء بکسبه رهین/ و فاعل الخیرات من یدین؛ هر فردی ملازم و همراه عمل خویش است و نیکوکار به خدا قرض می دهد» ، « موعده فی جنة علیین/ حرمها الله علی الضنین؛ و در خانه های عالی بهشت که خدا آن را بر بخیل حرام کرده عوض آن را می گیرد» و جالب این است که حضرت زهرا(س) نیز پاسخ امام علی(ع) را با شعر می دهند و از این حادثه استفاده می کنند تا پیوند محبتی خود با امیرالمومنین(ع) را محکم کنند که برخلاف آن است که امروزه در مثل ها گفته می شود که «گرسنگی نکشیدی که عاشقی یادت برود»!، این خانواده در گرسنگی و ناداری عشقشان به هم بیشتر می شود و ابراز محبت بیشتری به هم دارند.
تابش تاکید کرد: از این رو، حضرت زهرا(س) در پاسخ امیرالمومنین(ع) بیان کردند: «امرک سمع باین عم و طاعه/ مابی من لؤم و لا وضاعه؛ فرمان تو را ای پسر عمو بیدرنگ اطاعت خواهم کرد و مرا در طاعت این دستور نه سرزنش و نه ملامتی خواهد بود»، «باللبّ قد غذیت بالبراعة/ارجو اذا انفقت من مجاعة؛ زیرا تو کسى هستى که از هر گونه فراستى برخوردارى و امیدوارم هر گاه انفاقى از ما انجام گیرد، از گرسنگى و قحطى، در امان باشیم»، «ان الحق الابرار و الجماعه/ و ادخل الجنّة بالشّفاعة، و آرزو دارم که در ردیف نیکوکاران قرار بگیرم و از نعمت شفاعت برخوردار باشم و به بهشت بروم» امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) نان خود را به مسکین می دهند و به تبعیت از آنان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و در آخر فضه نیز همین کار را انجام داده و با آب افطار کردند.
کارشناس تاریخ اسلام ادامه داد: در روز دوم مجددا حضرت زهرا(س) ثلث دوم پشم ها را ریسیده و بعد یک صاع دیگر از جو را آرد و 5 قرص نان آماده کردند، در زمان مغرب امیرالمومنین(ع) به مسجد رفتند و نماز را به امامت پیامبر(ص) خواندند و به منزل بازگشته و بر سفره افطار حاضر شدند و مجدد اولین لقمه ای که برداشتند، یک یتیم بر درب منزل حاضر شد و صدا زد؛ «السلام علیکم یا اهل بیت محمد(ص)؛ من یتیمی از یتیمان مسلمین هستم. از آنچه میخورید به من هم اطعام کنید» مجدد امیرالمومنین(ع) لقمه را زمین گذاشتند و با شعر با حضرت زهرا(س) به گفت وگو پرداختند.
وی گفت: امیرالمومنین(ع ) خطاب به حضرت زهرا(س) که علاوه بر معرفی و گفت وگو با ایشان، درس هایی را هم به ما می دهند، فرمودند: «فاطم بنت سیّد الکریم/ قد جائنا اللّه بذى الیتیم؛ اى فاطمه! اى دختر بزرگ بخشندگان! توجه دارى که خداى تعالى یتیمى را بر در خانه ما گسیل داشته است تا ما از این راه، خوشنودى خداى بخشنده را، بدست آوریم»، «من یطلب الیوم رضا الرّحیم/ موعده فى جنّة النّعیم؛ بدیهى است کسى که امروز خوشنودى خداى رحیم را به دست آورد، وعده گاه او در بهشت پرنعمت است» ، «حرمها الله علی اللئیم/ من یسلم البخل یعش سلیم/و صاحب البخل یقف ذمیم؛ کسی که از مرض بخل سالم بماند، جان سالم به بهشت می برد و بخیل مورد نکوهش مردم و خدا خواهد بود»، «یهوی به فی وسط الحجیم/شرابه الصدید و الحمیم؛ خدا بخیل را به قعر جهنم میافکند، آب آشامیدنش در جهنم، صدید (زردآب) و حمیم (چرک و خونی که از بدن جهنمی ها که می سوزند بیرون میآید و به صورت جوی آب روان می گردد) خواهد بود» .
اشاره حضرت زهرا(س) به واقعه کربلا در روز دوم
تابش ادامه داد: حضرت زهرا(س) نیز در پاسخ هم وضعیت خود را توضیح می دهند تا مردم بدانند اهل بیت(ع) جلوه بشری را دارند و دو روز است که بدون سحری و تنها با آب روزه گرفته اند و می فرمایند: « فسوف اعطیه و لا ابالی/ اؤثرالله علی عیالی؛ هم اکنون او را طعام می دهم و باکی ندارم به خاطر رضای خدا/ و او را بر خاندانم مقدم می دارم»، «امسوا جیاعا و هم اشبالی/ اصغرهم یقتل فی القتال؛ فرزندان من شیربچه هستند و گرسنه روز خود را سپری کرده اند/ کوچکترین آنان حسین(ع) در جنگ کشته خواهد شد»؛ «بکربلا یقتل باغتیال/ لقاتله الویل مع و بال؛ در کربلا فرزندم را با حیله شهید می کنند/ وای بر قاتلان او که عذاب دردناک و پستی و خواری بر آنان باد» و در ادامه نیز حضرت(س) وضعیت قتله کربلا و کیفیت عذاب آنان را در سال هفتم هجری ذکر کردند!، واقعه ای که در سال 61 هجری رقم می خورد.
کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به اینکه در روز سوم نیز ماجراها همانند دو روز قبل پیش می رود، گفت: در روز سوم نیز زمانی که امیرالمومنین(ع) لقمه اول را بر می داشتند، اسیری از اسرای مشرکین به درب خانه ایشان می آید که برخلاف دو نفر قبل مسلمان هم نیست و عرض می دارد: ««السلام علیکم یا اهل بیت محمد(ص)؛ شما ما را اسیر کردید اما نان نمی دهید» مجدد امام علی(ع) لقمه نان را بر زمین می گذارند و با شعر با حضرت زهرا(س) گفت وگو می کنند که حضرت(س) در پاسخ امیرالمومنین(ع) وضعیت خود و فرزندان را شرح می دهند تا مردم تصور نکنند، آنان از قدرت مافوق بشری برخوردار هستند و بیان کردند: «لم یبق ممّا جاء غیر صاع/ قد دبّرت کفّى مع الذّراع؛ بیش از یک صاع جو، نزد من باقى نمانده بود که آن را با دست و بازوى خود آرد کردم»، «و ابناى و اللّه ثلاثا جاعا/ یا ربّ لا تهلکهما ضیاعا؛ به خدا سوگند! فرزندان من سه روز است غذا نخورده اند/ پروردگارا! آنان را از هلاکت و نابودى برهان».
نزول سوره هل اتی
وی با اشاره به اینکه در روز چهارم یعنی 25 ذی الحجه، امیرالمومنین امام علی(ع) به همراه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در حالی که بسیار گرسنه بودند و این دو فرزند از شدت ضعف می لرزیدند نزد رسول خدا(ص) رفتند، بیان کرد: رسول خدا(ص) تا آنها را مشاهده کردند، پرسیدند چه اتفاقی افتاده است؟ من این حالت شما را دیدم، غمگین و دلگیر شدم و همگی به سراغ حضرت زهرا(س) رفتند و دیدند ایشان در محراب عبادت، مشغول نماز است، در حالی که از شدت گرسنگی زیر چشمان حضرت(س) گود افتاده بود و رسول الله(ص) در این هنگام حضرت(س) را به آغوش گرفتند و فرمودند: «پناه می برم به خدا که شما سه روز است در این حال هستید.» و در این حال جبرائیل نازل شده و عرض می کند: «یا محمد! آنچه را که خداوند برای تو و اهل بیت(ع) نازل کرده است، دریافت کن» و جبرائیل آیه یک تا 22 سوره مبارکه انسان را تلاوت می کند: «هَلْ أَتي عَلَي الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ....».
تابش در پاسخ به اینکه شناخت اهل بیت(ع) چرا تا این میزان دارای اهمیت است که خداوند در چندین آیه قرآن به معرفی آنان می پردازند، تصریح کرد: همان ضرورت هدایت مردم و رهایی آنان از جهل که موجب می شود، خداوند متعال، پیامبران را مبعوث کند تا مردم بدون سرپرست و ولی نمانند.
تاثیر ولایت بر پذیرش اعمال
کارشناس تاریخ اسلام تاکید کرد: خداوند در قرآن می فرماید: «بر ماست که شما را هدایت کنیم» اما این هدایت به گونه ای نیست که خود مردم با رای، دموکراسی و یا جمع کردن عقلا بتوانند آن را بر عهده بگیرند بلکه امری الهی است زیرا خداوند می داند مخلوق را چگونه خلق کرده است و صلاح آن را بهتر می داند؛ بنابراین خود خداوند است که باید اولیاء و خلفا بعد از انبیاء را مشخص کند لذا نزول این آیات در این ماه ذی الحجه که ماه حج محسوب می شود، مشخص می کند که همه احکام الهی که یکی از شئونات آن حج است تا در کنار ولایت قرار نگیرند تمامیت ندارد و به ثمره نمی رسد.
محقق و مولف آثار تاریخ اسلام ادامه داد: یعنی اگر مردم تمام احکام الهی را انجام دهند اما ولایت نداشته باشند، کارشان عبث و بیهوده خواهد بود و مجموعه عملشان مانند ماشینی است که موتور ندارد زیرا خداوند فرموده است که همه باید تحت چتر ولایت باشند، چراکه ولایت مکمل دین و متمم نعمت هاست.
وی در پاسخ به این سوال که «ولیّ» کیست، بیان کرد: در ماه ذی الحجه خداوند، ولی را به طرق مختلف معرفی کرده است که یکی از آنها بحث خاتم بخشی امیرالمومنین امام علی(ع) در رکوع نماز به فقیر است و دیگری نزول سوره انسان یا هل اتی است که صراحتا اهل بیت(ع) را جز ابرار معرفی می کند: «إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً؛ بی تردید نیکان (در آن جهان) از جامی می نوشند که آمیزه آن کافور (سرد و خوشبو) است» و حدود 12 آیه این سوره نیز توصیف حالات ابرار در بهشت است و اشاره می کند که این ابرار کسانی هستند که «يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْکيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً؛ غذای خود را با علاقه (و نیاز) به آن و از روی محبت خدا به فقیر و یتیم و اسیر انفاق می کنند».
تابش با اشاره به اینکه خداوند در سوره مبارکه آل عمران در خصوص یکی از ویژگی های ابرار می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ هرگز به نیکی (کامل) نمی رسید تا از آنچه خود دوست دارید انفاق نمایید»، گفت: مصداق تام این آیه اهل بیت(ع) هستند که طعام افطار خود را انفاق می کنند که تمام دارایی آنها هم بوده لذا چه فردی سزاوار است جز این افراد که از ایشان پیروی شود.
کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به یکی از نکات درس آموز و لطیف این واقعه خاطرنشان کرد: فضه خادمه که کنیزی سیاه پوست از شمال آفریقا بوده است، با تبعیت از اهل بیت(ع) به این مقام بالا همراه آنان می رسد لذا ما نیز می توانیم با این تاسی و تبعیت به این مقامات برسیم و این از کرامات اهل بیت(ع) برای شیعیان است.
نظر شما