به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام و المسلمين محمد صبوحی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مهدویت در سخنرانی ای با عنوان «انديشه جهاني» بیان کرده است:
«و لَقَد كتبنا في الزبور مِن بعدِ الذكّر اَنّ الارضَ يرثها عبادي الصالحون» (انبياء 105)
در اين آيه، خداوند خبر قطعي ميدهد كه صالحان وارثان كل عالم خواهند شد. اگر قدري تأمل كنيم كه حكومت جهاني چه لوازمي دارد، قطعاً اولين لازمه آن اين است كه انديشه ما بايد انديشه جهاني باشد و نسل منتظر بايد خود و ديگران را از پوستين عادتها و قوميتگراییها و باندگرایی و... خارج كند. حضرت امام كه توانست اعجاز بزرگ قرن را به وجود آورد بخاطر انگيزه الهي و انديشه جهاني او بود. مرتب ميفرمود: مسلمانان عالم ـ مستضعفان جهان....
و اين انديشه جهاني ميطلبد كه جامعه اسلامي به جاي پرداختن به مسائل اختلافي و حاشيهاي كه در بسياري از موارد نتيجهاي جز هدر دادن قدرت خود ندارد با يكديگر متّحد شوند، حضرت امام در بخشي از وصيتنامه الهي و سياسي خود آوردهاند: «بيترديد رمز بقاي انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملّت ميداند و نسلهاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع مردم در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد. آنچه براي ملّت ايران و مسلمانان جهان بايد مطرح باشد. خنثي كردن تبليغات، تفرقهافكن خانهبرانداز است.»
در ذيل آيه شريفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» (مائده/54) در روايتي ذكر شده كه اين آيه شريفه با ياران حضرت مهدي(عج) و اصحابش ميباشد. «مجمع اليبان2/802»
ياران حضرت(عج) در برابر مؤمنان خاضع و فروتن هستند. همانطور كه در سوره فتح ياران رسول خدا (ص) را «رحماء بينهم» معرفي ميكند. بخصوص امروز كه تمام دشمنان عليه ما بسيج شدهاند و تمام مستضعفان عالم چشم اميد به ما دوختهاند. و هر روز توطئهاي براي تفرقه بين ما ساخته ميشود بايد اتحاد و همدلي بيشتري داشته باشيم.
امام صادق(ع) می فرمایند: «فو الله ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدين كلّه واحداً؛ به خدا قسم در حكومت حضرت مهدی(عج) ناهماهنگي اديان و مذاهب از بين ميرود و فقط يك دين در سراسر گيتي حكومت ميكند.»
و خداوند در بيان صفات مؤمنان آخرالزمان به ابليس فرمود: «وَ اَلقي الرأفةَ و الرحمةَ بينَهم». (بحار52/384) مهرباني و رحمت به يكديگر را در بين آنها مياندازم.
این دوستیها در بین انسان ها نقش دارد و همچنین مردم در حكومت ديني نقش مهمی دارند. اگر قدرتي داشتيم كه ميتوانستيم به درون همه انسانها راه پيدا كنيم تا ببينيم كه خواسته مشترك آنها چيست، مييافتيم مهمترين خواسته آنها رسيدن به سعادت و خوشبختي است.
اما مشكل همه ما اين است كه آن را در جایی غير از درون خود جستجو ميكنيم كه: «سالها دل طلب جام جم از ما مي كرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا ميكرد».
اينكه تمام جوامع بشري به دنبال گمشدهاي است كه بيايد منجي آنها گردد. و بساط بيعدالتي و پليديها برچيده شود، برخاسته از همان نياز دروني آنهاست. آيا انديشيدهايم چرا در حكومت حضرت مهدي(عج) همه چيز تغيير ميكند، بركات آسمان و زمين بر مردم سرازير ميشود، مهمترين علتش آن است كه مردم در سايه هدايتهاي ولّي خدا تغيير ميكنند كه اين سنّت الهي است كه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم» (رعد، 11)
همانطور كه منشأ تمام محروميتها را بايد در وجود خودمان بررسي كنيم «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَکُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلي قَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (انفال، 53)
از اين جهت است كه مهمترين پايه هر حكومتي به اراده مردم برميگردد و انبياء از درون مردم برخاستند و چونان پدري دلسوز تمام مصائب را خريدند تا آنها را به سعادت و كمال برسانند.
«لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيمٌ» (توبه، 128) اينكه در يك آيه قرآن پنج بار سخن، از مردم، آمده است، نشان از جايگاه والاي آنها و نقش بيبديلشان در تحولّات اجتماعي دارد، و مكتب انتظار؛ يعني مكتبي كه مردم را نه فقط براي پذيرش بلكه براي بدوش كشيدن بار سنگين حكومت مهدوي آماده ميكند.
برخلاف آنچه كوتهفكران از آن برداشت انظلام و ظلمپذيري نمودند. اين مكتب مردم را به ظلمستيزي و قيام فرا ميخواند در حكومت ديني علاوه بر پذيرش و ايمان مردم نياز به مشاركت و قيام آنها دارد، كه تحقق يافتن حكومت جز با تلاش پيگير و ايثار جان و حال مردم حاصل نميشود. چنانكه در حدود 250 سال قانون خدا و رهبران معصوم(ع) در دسترس مردم بودند ولي حكومت ديني جز در مقطعي كوتاه كه مردم به سراغ امیرالمومنین امام علي(ع) رفتند شكل نگرفت و عدالت اجتماعي، كه از مهمترين اهداف حكومت ديني است جز با قيام، يعني حركت آگاهانه و همراه با تلاش و فداكاري به فعليت نميرسد.
«لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» (حديد، 25) تعبير «ليقوم» اشاره به آن است كه پذيرش مردم كافي نيست بلكه بايد با فداكاري زمينه استقرار عدل و قسط را فراهم كرد كه در جای ديگر قيام به قسط را وظيفه مردم تعيين ميكند.
«يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» (نساء، 135) انبياء هم نيامدند، تا عدالت را ايجاد و بر بشريت تحميل كنند، بلكه با هدايت و دعوت انسانها شوق حركت و مجاهدت را در آنها به وجود آوردند.
نگاهي گذرا به انقلاب اسلامي ما به رهبري حضرت امام خميني(ره) اين واقعيت را آشكار ميكند كه براي برچيدن نظام فاسد پهلوی و استقرار حكومت اسلامي فقط دعا كردن و حتي پذيرش مردمي كافي نيست، هرچند لازم است بلكه به قيام و فداكاري و ايثار نياز دارد.
دو ابرقدرت شرق و غرب با اختلافاتي كه داشتند ولي در يك چيز اتفاقنظر داشتند كه ديگر زمان اسلامخواهي به سرآمده است. امّا در كمال ناباوري ديدند كه برخلاف آنها مردي الهي در جاهليّت قرن بيستم با تكيه به مكتب اسلام حكومتي را پايهگذاري كرد كه به بيداري اسلامي در جهان رسيد كه حضرت امام(ره) در وصيتنامة خود فرمودند: «اكنون ملتهاي محروم جهان بيدار شدهاند و طولي نخواهد كشيد كه اين بيداريها به قيام و نهضت و انقلاب انجاميده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستكبر نجات خواهند داد». و در همان وصيتنامه اشاره ميكنند، به اينكه هرچه مقصود ارزشمندتر باشد فداكاري بيشتري نياز دارد. در جهان امروز حجم تحمّل زحمتها و رنجها و فداكاريها و جاننثاريها و محروميتها مناسب حجم بزرگي مقصود و ارزشمندي و علّو رتبه آن است. آنچه كه شما ملّت شريف و مجاهد براي آن بپا خاستيد و دنبال ميكنيد و براي آن جان و مال نثار كرده و ميكنيد، والاترين و بالاترين مقصد و مقصودي است كه از صدر عالم، در ازل و از پس اين جهان تا ابد عرضه شده است. و خواهد شد، و آن مكتب الوهيّت به معني وسيع آن و ايده توحيد با ابعاد رفيع آن است. و باز آمده است: آن روزي كه انشاء الله تعالي مصلح كل ظهور نمايد گمان نكنيد كه يك معجزه شود و يك روزه عالم اصلاح شود ـ بلكه با كوششها و فداكاريها ستمكاران سركوب و منزوي ميشوند.
نگاهي به روايات انتظار به خوبي نشان ميدهد كه منتظران واقعي را بايد در صف مجاهدان راه خدا شناخت كه از همه جهت خود را براي ياري امام آماده نمودهاند «مفضل ابن عمر» ميگويد: سمعتُ اباعبدالله(ع) «و قد ذُكِر القائم(عج) فقلتُ اِنّي لارجو ان يكونَ امره في سهولة فقال: لا يكون ذلك حَتّي تمسحو العلق و العَرَق» (غيبت نعماني/284) نام حضرت «قائم(عج)» در نزد امام صادق(ع) برده شد من گفتم: اميدوارم كه كار آن امام به آساني انجام پذيرد، حضرت(ع) فرمودند: «چنين نخواهد شد مگر اينكه شما در عرق و خون غرق شويد».
و كوتاه سخن اينكه مردمي كه در ياري نائب امام زمانشان سر از پا نشناختند و به خصوص در دفاع مقدس و بعد تحريمها و تهديدها... كه نمونهاي از جامعه مهدوي را در عمل نشان دادند كه امام باقر(ع) فرمودند: «كانّي باصحاب القائم قد احاطوا بما بينَ الخافقينَ ليسَ مِن شئ الّاِ هو مطيعٌ لهم» (موسوعة الامام المهدي ج3 ص454) «گويا ياران حضرت(عج) را ميبينم كه بر خاور و باختر گيتي مسلط شدهاند و هيچ چيز نيست مگر آنكه از آنان فرمان ميبرد. تا برسد روزي كه اين پرچم را به دست او بسپارم.»
*برگفته از کتاب حدیث انتظار(1) – مجموعه کتب های تبلیغ معرف مهدوی معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت
نظر شما