به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی در مطلبی با عنوان « ميلاد معصومين؛ يوم الله است» می گوید:
در روايتي از امام باقر(ع) ميفرمايد: «ايام الله، ثلاثه، يوم يقوم القائمِ و يوم الكَرَّةِ و يومَ القيامه» (الخصال، ص108، ح75) ايام الله 3 روز است. من صحبتم را با سؤال در مورد همين روايت شروع ميكنم. شما اين رو اجمالاً ميدونيد كه هر روزي و هر زماني كه خداوند متعال رحمت خاصي را به عالم دنيا بفرستد آن روز ميشود يوم الله. ميلاد هر كدام از معصومين: يوم الله است. چون خداوند يك نعمت خاص فرستاده است. روزهايي كه در طول تاريخ روز پيروزي حق عليه باطل بوده است. ايام الله است. و اما چرا اهلبيت: بين تمام اين روزها كه ايام الله هستند فقط 3 روز را ذكر فرمودند؟
چه رابطهاي بين اين 3 روز با همديگر است؟ اگر اين را انسان دنبال كند مسائل معرفتي خوبي در رابطه با امام زمان(عج) و مهدويت به دست ميآورد. همه ميدانيم كه تمام آفرينش سيري دارند كه مقصدش وجود مبارك حضرت حق است مقصد انسانها لقاء خداست، اينكه بروند به سمت خداوند متعال و اسماء و صفات خدا را به اندازه ظرفيت خودشان ناظر باشد. آيات متعددي در قرآن ناظر به اين مطلب است. «يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحاً فَمُلاقِيه» (انشقاق، آيه2) اي انسان تو داري زحمت ميكشي و سعي ميكني به سمت پروردگارت پس او را ملاقات ميكني «و إلي الله تصير الامور» همه امور به سمت خداوند ميرود. و أَن الي ربك المنتهي نهايت سير خداست. و امثال اين آيات زياد هستند. پس سير عالم به سمت توحيد است. همه آدمها بايد چشمشان باز بشود و ببينند همه كاره توي اين عالم وجود كيست؟
همه بايد اهل لا اله الا الله باشند. اينكه ما وقتي ميرويم داخل قبرستان به ما گفتند بگوييد «السلام علي اهل لا اله الا الله» چون اونا چشمشان يك مقدار باز شده است يك مقدار اهل لا اله الا الله شدند. همه بايد اهل لا اله الا الله بشويم، اهل توحيد بشويم. روز قيامت روزي هست كه خداوند متعال جلوه ميكند. با اسماء و صفاتش خودش را نشان ميدهد.
حتي بهشت و جهنم هم مقصد نيست بلكه منازل بين راه است. مقصد اصلي خود خداست. حالا اونايي كه خداوند متعال را با جلوه رحمت ملاقات ميكنند بهشت پيش درآمد آن است. اونهايي كه خدا را با اسماء قهر و غضب ملاقات ميكنند جهنم درآمدش است. بهشت و جهنم مقصد نيست. مقصد لقاء پروردگار است. حاكميت خدا ولايت خدا و اينكه خداوند همه كاره است. عدالت خدا علم خدا رحمت خدا تمام اسماء خدا كه توي دعاي جوشن كبير است. تجلي و ديدن اسما تا شنيدن آن بسيار فاصله دارد. اينها توي قيامت ظهور ميكند و لذا قيامت را ميگويند روز قيامت. با اينكه اونجا خورشيد نيست ولي ميگوئيد روز خورشيد و امثال آنكه برچيده ميشود. «اذا الشمس كوّرت» (تكوير، آيه1) ولي انجا روز است چون هيچي مخفي نيست همه چيز ظهور دارد آنجا چيزي مخفي نيست. در همين عالم دنيا همه كاره است. منتهي اينجا ظهور ندارد.
اينجا افراد خيال ميكنند كار دست ديگران است، «لا حول و لا قوة الا با الله» همه جا كار دست خداست. به قول عطار دائماً او پادشاه مطلق است، دائماً ولي است و ولايت و حاكميت دارد منتهي اينجا ظهور ندارد. در آخرت ظهور پيدا ميكند. براي ورود به عرصه قيامت انسان نياز به آمادگي دارد. مگر هركسي ميتواند وارد قيامت بشود؟ قيامت يك عالم بسيار بسيار متكامل است. حتي جسم ما بايد عوض بشود و آمادگيهايي پيدا كنند تا وارد قيامت بشود. شما خودتان در روايات كم و بيش شنيديد جسم قيامتي با اين جسم از جهت كمالات تفاوت دارد چون معاد جسماني است. جسم قيامتي پيري، مريضي و فرسودگي ندارد. خستگي و خواب آنجا نيست حتي جسم بايد آماده بشود چه برسد به روح ـ يك قدمي ما برزخ است كه پس از مرگ همه وارد آن ميشوند اينچنين نيست كه هر كسي آمادگي ورود به برزخ را داشته باشد. بعضيها ميبرند مرگ براشون حاصل ميشود و نبضشان ديگر نميزند از جهت طبيعي ميبرند ولي هنوز مرگ حقيقي و انتقال به برزخ براشون رخ نداده يعني اين طرف مردند ولي وارد برزخ نشدند چون آماده نيستند. ورود به برزخ هم آمادگي ميخواهد. بعضيها اينقدر تعلق به دنيا دارند كه حتي پس از مرگشان تا مدتها متحيرند و وارد برزخ نشدند.
مرحوم شيخ حسنعلي اصفهاني، نقل ميكردند؛ كه همراهشان وقتي با ايشان وارد قبرستان شدند به من گفت كه فلاني بيا بريم سر اين قبر و گفت گوش بده. ميشنيدم صداي خيار فروش مياد از قبر.
اين بنده خدا در عالم قبر يعني برزخ چنين كاري ميكند. البته اين فرد ميگويد من اهل شنيدن اين اصوات نبودم به عنايت شيخ حسنعلي اصفهاني; گوشم باز شد و توانستم چيزهايي بشنوم. به مرحوم اصفهاني گفتم: چه خبره؟ چرا خيارفروشي ميكند؟ مرحوم اصفهاني فرمود: تعجب نكن به قبر ديگر گوش بده. ميگفت شنيدم صداي ذكر ميآيد. پرسيدم آقا عالم چه خبره؟! گفت اولي چند روز هست از دنيا رفته خيار فروش بود. هم و غمش صبح تا شب فروش خيارش بود تعلق داشت به آن و الان كه از دنيا رفته، هنوز خودش را نيافته كه از دنيا رفته. و اون نفر دوم كه ذكر ميگفت توي دنيا اهل ذكر بود، و با خودش ذكر را برد آن طرف. براي ورود به برزخ هم نياز به آمادگي است. خداوند از روي لطف و براي ورود به عرصه مهدويت عرصه جلوهگري خدا و عدالت و ولايتش مقدماتي در اين دنيا قرار داده است. ظهور و رجعت، براي صحة عدل مطلق الهي و ظهور اسماء خدا قرار داده است. همان عبارت كه در زيارت آل ياسين داريم. «أن رجعتكم حق». رجعت شما اهلبيت: حقي است. دوران رجعت باز مردم بيشتر آماده ميشوند. بعد كه دوران رجعت و حاكميت اهلبيت: تمام شد ديگر آنوقت يوم القيامه است. از سر لطف خداوند متعال دو مرحله قرار داد. البته افرادي كه اين دو مرحله را نگذرانند بايد وارد برزخ شوند و سختيهاي آن را بكشند تا وارد برزخ بشوند. خوش به حال اونايي كه ظهور و رجعت را ميبينند و همينجا آماده ميشوند و همينجا رشد ميكنند.
پس شما دقت بكنيد كه ما ظهور و رجعت معصومين: را چگونه تحليل ميكنيم؟ در سير انا الله و انا اليه راجعون ظهور و رجعت را در آن سير تحليل ميكنيم. يكي از تفاوتهاي شيعه با تمام اديان و مذاهب در مسئله منجي و موعود آخرالزمان همين است. تمام اديان و مكاتب قبول دارند كه آخرالزمان منجي و موعودي خواهد آمد. يكي از تفاوتها كه ما از اهلبيت: گرفتهايم همين است كه ما ظهور را در راستاي آمادگي براي قيامت تحليل ميكنيم لذا در همان روايت ايام الله ثلاثة اهلبيت يوم الظهور و يوم الرجعت و يوم القيامت را نام بردند. رابطه اين سه روز هم براي شما مشخص است. يوم الظهور و يوم الرجعة مقدمه قيامت است مقدمه توجه كامل و ظهور كامل اسماء و صفات خداوند است. حالا يواش يواش ميشود چيزهايي را از زمان ظهور و رجعت امام زمان(عج) متوجه شد. با توجه به اين مطلب ميفرمايد در زمان ظهور وقتي حضرت تشريف ميآورند در جامعه مهدوي تمام استعدادهاي انسانها به صورت جهش و سريع السير به فعليت ميرسد. دورهاي است كه ما حتي تخيل آن را نميتوانيم بكنيم.
مقام معظم رهبري «حفظه الله» يك تعبير جالبي داشتند. فرمودند: «حتي وقتي ما آمدن امام زمان(عج) را ميشنويم خيال ميكنيم كه پايان دورهي تاريخ است و ديگر جامعه انساني درش بسته ميشود. نه خير برعكس از آمدن امام زمان(عج) تازه حيات انساني شروع ميشود. چون انسانيت به فعليت ميرسد». الان واقعاً در اين دنيا حيات انساني برقرار است؟ توحشي كه الان به اسم مدرينته و... انسان زير پاي دينها لگدكوب ميشود و جاهليت مدرني است. الان زندگي انساني نيست. زندگي انساني از آن موقع شروع ميشود. تمام استعدادها رشد ميكند. امام باقر(ع) ميفرمايد: «اذا قام قائمنا وَضَعَ الله يده علي رؤرس العباد و فجمع بما عقولهم و كملت بها احلامهم». هنگامي كه قائم ما قيام كند خداوند دست محبتش را به سر بندگان ميگذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده تكميل ميكند. (بحارالانوار، ج52، ص328) اخلاق كامل ميشود ديگر در قلبها كينه نيست. يعني يك بهشت دنيايي قبل از بهشت آخرتي در همين دنيا مستقر ميشود. كراماتي كه ما از اولياء خدا ميشنويم از طي الارض و چشم بصيرت در زمان حضرت وليعصر(عج) براي مردم معمولي خواهد بود. چون آنقدر رشد ميكنند كه گوششان چشمشان به كار ميافتد. ديگر فقط بزرگان محرم امام زمان(عج) نيستند بلكه همه محرم امام زمان(عج) ميشوند. همه ميشوند محرم ولي الله. ديگر فقط مثل بحرالعلوم; و مقدس اردبيلي; محرم امام زمان(عج) نيستند بلكه همه ميشوند محرم امام زمان(عج).
مرحوم شيخ انصاري، كسي بود كه تقريباً از 150 سال پيش تا به الان تمام مراجع تقليد بياستثناء يا با واسطه يا بيواسطه شاگردش بودند. چون بايد كتاب ايشان را بخوانند تا مجتهد بشوند. آدم عظيمي بوده شيخ انصاري; نقل ميكنند ايشون پس از مرگش علمش را شاگرش ميرزا حبيب الله رشتي به ارث برد.
سياستش را شاگرد ديگرش ميرزاي شيرازي; به ارث برد اما تقوايش را با خود به گور برد.
چون ديگر كسي نبود يا بسيار كم بود كه آن ورع شيخ انصاري; را داشته باشد.
يكي از شاگردانش نقل ميكند كه در درس شيخ انصاري; بودم خيلي مطالعه ميكردم و زحمت ميكشيدم ولي خوب نميفهميدم. گاهي شاگرد زرنگها اشكال ميكردند به شيخ و من دلم ميخواست اشكال كنم و سؤال كنم اما نميتوانستم. عقب مينشستم و گاهي اوقات چرت ميزدم. خيلي هم توسل كردم خدمت اميرالمؤمنين(ع) چون نجف بوديم كه آقا عنايتي بكند كه من هم بتوانم بفهمم. تا اينكه در خواب اميرالمؤمنين(ع) يك بسم الله الرحمن الرحيم در گوش من گفت. فردا اون روز كه بلند شدم وقتي وارد درس شدم ديدم خوب ميفهمم. يواش يواش اين شاگرد شروع كرد اشكال كردن و سؤال پرسيدن و جلو نشستن. مدتي گذشت: شاگرد شيخ نقل كرد كه در صحن اميرالمؤمنين(ع) بودم كه ديدم شيخ انصاري; از دور در حال آمدن است و عبا را بر سر كشيده است. به من كه نزديك شد آهسته گفت: فلاني!
اون كسي كه در گوش تو بسم الله خواند تا ولا الضالين را در گوش من خوانده است. اگر چيزي بهت ياد دادند خيلي سر و صدا نكن.
حالا وقتي امام زمان(عج) تشريف بياره زمان ظهور نه تا ولا الضالين بلكه تا آخر قرآن را در گوش همه ما ميخواند. چه رشدي صورت ميگيرد! حالا اگر امام زمان(عج) بيايند و معارف و باطن قرآن را براي ما تشريح كنند چه رشدي ميشود؟
مرحوم علامه مجلسي; در بحارالانوار نقل كرده است. مرحوم سيد بن طاووس; ميگويد: «من وارد سرداب مقدس شدم. سرداب چند پله پايين ميرود اما حالت انحاء دارد يعني كسي كه بالا ميايستد نميتواند انتها را ببيند. بايد دور بزند سيد بن طاووس; ميگويد روي پلههاي اولي بودم كه شنيدم صداي مناجات ميآيد. دقت كردم و متوجه شدم صداي امام زمان(عج) است با صدا حضرت را ميشناخت! سيد بن طاووس; ميگويد ديگر پايينتر نرفتم. همانجا نشستم. مناجات را نقل ميكند كه امام زمان(عج) براي شيعيان دعا ميكرد: «خدايا شيعيان مرا ببخش».
اما در زمان ظهور حضرت وليعصر(عج) فقط گوش سيد بن طاووس; محرم نيست. بلكه گوش هممون ميشه محرم. مرحوم بحرالعلوم; در زمان طلبگي در نجف كه اسمش آن زمان سيد مهدي طباطبايي بروجردي; بود. همدرس و هم بحث با ميرزا ابوالقاسم قمي; بود كه در قم مدفون است. ميرزاي قمي; ميگفت: سيد مهدي طباطبايي; استعداد فوق العادهاي نداشت معمولي بود. بعضي جاها من براش توضيح ميدادم. مدتي همبحث و همدرس بوديم. و بعد از چند سال كه جدا شدند و ميرزاي قمي; به ايران سفر كرد. ميرزاي قمي; ميگويد: بعد از مدتي ديدم طباطبايي; معروف شد به بحرالعلوم (درياي علم). ميرزاي قمي; ميگويد من تعجب كردم چون استعداد خارقالعاده نبود. تا اينكه توفيق زيارت عتبات براي ميرزاي قمي; حاصل شد وارد نجف و منزل رفيقش سيد مهدي طباطبايي; رفت تا اينكه بحث علمي در گرفت و ميرزاي قمي; نقل ميكند كه من ديدم انصافاً اين فرد بحرالعلوم شده است دريايي از علم شده است. ميرزاي قمي; از بحرالعلوم; پرسيد: ما قبلاً همبحث بوديم گاهي اوقات شما متوجه نميشدي و از من ميپرسيدي. الان ميبينم خيلي رشد كردي. چطور شد كه شما اينطوري شدي؟ سيد بحرالعلوم; فرمود: صبر كن تا مجلس خلوت شود. بعد گفت: ميرزا ابوالقاسم چيزي كه بهت ميگم از اسرار است تا زندهام به كسي نگو. يك شب چهارشنبهاي بود من خيلي دوست داشتم بروم و رفتم مسجد سهله. ديدم امام زمان(عج) در مقام صاحب الزمان(عج) در محراب نشسته است. مسجد هم خلوت بود من از همان دور سلام عرض كردم حضرت برگشتند و فرمودند «سيد مهدي بيا جلو. من دو سه قدم رفتم ولي جلوتر نرفتم و حريم نگه داشتم.
ابهت حضرت مانع شد كه جلوتر بروم. حضرت بلند شدند و فرمودند سيد مهدي بيا جلوتر. آنقدر فرمود بيا جلو كه آغوش باز كردند و من رفتم در آغوش امام زمان(عج) وقتي سينه من رسيد به آن سينه اينچنين شدم، قطره چون متصل به دريا گشت/تو دگر قطرهاش مپندار درياست!
در زمان ظهور ديگر فقط بحرالعلوم; در آغوش آقا نميرود. همه را آقا رشد ميدهند.
ظهور فرج الله است
در چند روايت داريم كه دوران ظهور حضرت وليعصر فرج الله است. تعبير شده به فرج خدا.
در روايتي از پيغمبر (ص) است «افضل اعمال امتي انتظار فرج من الله عزوجل (بحارالانوار، ج52، ص25). در روايت ديگري از اميرالمؤمنين هم شبيه به آن آمده. افضل العباده الصمت و انتظار فرج الله عزوجل (بحارالنوار، ج52، ص122).
اگر كسي خيال كند فرج امام زمان(عج) فقط اين است و آبادي است درست نيست.
رفاه و آزاديهاي معقول همه جا هست ولي اگر كسي فكر كند فقط ظهور همين است اين انتظار تخيلي است انتظار واقعي نيست. اما حضرت براي اين چيزها نميآيد. بلكه براي بالاتر از آن ميآيد.
حضرت براي فرج الله ميآيد يعني به مقداري كه دنيا گنجايش داشته باشد اسماء و صفات خداوند ظهور ميكند. البته دنيا محدود است و ظهور تام آن براي قيامت باقي ميماند.
علم و عدالت خدا ظهور ميكند. رحمت خدا ميبارد. الان در زماني كه ما هستيم زمين و زمان با هم قهر هستند. در دعاي فرج ميخوانيم «وضاقت الارض و منعت السماء» يعني نه زمين بركاتش را ميدهد به مردمي كه گناه ميكند و حق خدا را نميشناسند و نه آسمان. و اگر هم آسمان چيزي ببارد گاهي به صورت بلا است.
ولي هنگام ظهور حضرت همش رحمت است.
دوره غيبت غضب خداست
دوره غيبت دوره غضب خداست. در روايت امام باقر(ع) ميفرمايد: «اذا غضب الله تبارك و تعالي علي خلقه نجانا عن جوارهم» هنگامي كه خداوند بر خلائق غضب كند ما اهلبيت: را از ميان آنها پنهان ميكند (كافي، ج1، باب الحجة في باب الغيبة، ص343، ح31).
چون مردم جفا كردند به ولي خدا و بهترين خلق خدا!. خداوند غضب ميكنند. ياد همه كارهاشون هستند ولي ياد او نيستند.
وقتي خداوند غضب بكند اميرالمؤمنين بايد خانهنشين بشود. به جاي اينكه تربيت و به اوج قرب الهي برساند در نخلستان بيل ميزند. وقتي جفا بيشتر بشود خداوند بقيةالله آخرين ذخيره خودش را بيرون ميكشد.
ديگر جوري نيست كه مردم به راحتي بشناسند و ببينندش.
خدايا ما را از ياران و ياورانش در غيبت و ظهورش قرار بده.
*برگرفته از «حدیث انتظار 1» از مجموعه کتاب های تبلیغ معارف مهدوی
نظر شما