خبرگزاری شبستان: «شعر» در کشور ما داستانی متفاوت از سایر هنرها دارد. انگار با فطرت ایرانیان آمیخته است و زبان گویایی حال ما در هر دوره تاریخی است. امروز نیز که قالب های بیانی تازه پا به عرصه گذارده اند، باز هم شعر جایگاه خود را حفظ کرده و توجه ویژه مسئولان به این حوزه بیانگرهمین اهمیت است. سال های اخیر، سال های شکوفایی طیف تازه ای از شاعران جوان در کشور است که با انتشار کتاب های خود در گونه های مختلف شعری به جامعه معرفی شده اند اما در این میان شعر عاشقانه و طنز داستان دیگری دارد.
جواد زهتاب، شاعر طنزپرداز درباره گرایش شاعران جوان به اشعار عاشقانه به خبرنگار شبستان گفت: تمرکز تاریخ ادبیات ما بر شعر عاشقانه ای است که گاهی گریز به عرفان می زند اما در سی سال گذشته به خاطر رویدادهایی چون انقلاب و جنگ، شعر و هنر رنگ و بوی حماسه و مضامین مرتبط با ایثار و شهادت به خود گرفتند.
وی ادامه داد: پس از جنگ، علاوه بر تغییر رویکرد شاعران نسبت به موضوع حماسه، فرصتی پیدا شد تا شاعران به مضامین عاشقانه بپردازند و عاشقانه سرایی باردیگر به لحاط کیفی و کمی گسترش یافت.
روحیه حاکم بر شعر عاشقانه امروز موضوع دیگری است. بررسی عاشقانه های منتشرشده در سال های گذشته، نمایانگر نوعی سرخوردگی در شعر جوانان است تا آن جا که در دیدار شاعران با رهبری انقلاب هنگامی که علیرضا بدیع شاعر جوان شیرازی بیت "چون طفل که از خوردن داروست پریشان/ با دوست پریشانم و بی دوست پریشان" را می خواند، رهبری نیز به این روحیه واکنش نشان می دهند.
زهتاب با تأیید شیوع نوعی سرخوردگی و ناامیدی در شعر جوان گفت: این فضا اگر وجود دارد قطعاً باید به دنبال دلایل بیرونی برای آن بود و بایستی از منظر روانشناسی و جامعه شناسی به آن پرداخت. به هرصورت، شاعر و هنرمند به طور غیرمستقیم سفارش کار خود را از جامعه می گیرد و برای شناخت شعر هر دوره باید جامعه را شناخت. البته از سیاه نمایی ها نیز نباید غافل شد که همیشه وجود داشته است.
وی همچنین به تأثیر جهان بینی شاعر در نگرش شعری او اشاره کرد و با مقایسه شعر مسعود سعد سلمان و ناصرخسرو در طول تاریخ ادبیات ایران گفت: هردی این شاعران زندگی سختی داشته اند ولی رویکرد و جهان بینی آن ها متفاوت است. یکی از موضع ضعف و سیاه نمایی و دیگری از موضع مناعت طبع و حماسه وضعیت خود را توصیف می کنند؛ بنابراین رویکرد شاعر نیز در این زمینه بی تأثیر نیست.
شعر طنز نیز علاوه بر شعر عاشقانه در زمره گونه های شعری است که در سال های اخیر با اقبال جوانان روبرو شده است به طوری که شاعران جوان، طنز را بستری مناسب برای بیان مطالبات و نقد کاستی ها یافته اند.
این شاعر طنزپرداز با بیان این که سرودن دو گونه شعری آیینی و طنز برخلاف تصوررایج، کاری بس دشوار است، گفت: بسیاری با ساده انگاشتن سرایش شعر طنز، پا به این عرصه می گذارند و با آوردن چند واژه غیر معمول و حتی با بی ادبی، خنده ای لحظه ای بر لبان مخاطب می نشانند اما به سرعت هم فراموش می شوند.
وی ادامه داد: درست است که در شعر طنز بسیاری از هنجارها را می توان شکست اما این کافی نیست و شاعر باید کاملاً با شعر جدی و کلاسیک آشنا باشد. اگر صحبت از طنز است باید طنز موجود در شعر حافظ و سعدی را نیز شناخت.
زهتاب تأکید کرد: غالباً ظرافت و رندی که از شعر طنز انتظار می رود و در رشته های نامرئی آن نهفته است فراموش می شود. امروزه حافظ را به عنوان شاعر طنزپرداز نام می بریم تا آن جا که برخی اشعار حافظ جزو بهترین اشعار طنز ماست.
پایان پیام/
نظر شما