حجت الاسلام امیرمحسن عرفان، محقق و پژوهشگر دینی و کارشناس مرکز تخصصی مهدویت در گفت وگو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، درباره ارتباط مفهوم «آتش به اختیار» بودن در امور فرهنگی با مسئله انتظار و الزامات آن، اظهار کرد: برای بررسی این موضوع ابتدا باید بدانیم اگر نگاه ما نسبت به اصل «آتش به اختیار» رویکردی فرهنگی است، معنای این اصل در مقوله فرهنگی چیست؟
وی افزود: خاستگاه اصل آتش به اختیار در مقولات فرهنگی به سه کلیدواژه بسیار مهم باز می گردد؛ اگر مقام معظم رهبری با نظر به چشمانداز تمدن نوین اسلامی بیان می کنند که افراد دغدغه مند در حوزه فرهنگ «آتش به اختیار» عمل کنند، خاستگاه این موضوع به سه کلیدواژه مهم 1- رسالت اندیشی؛ 2 - تکلیف مداری و 3- وظیفه شناسی باز می گردد.
محقق و مولف مهدوی در این رابطه تصریح کرد: در گام دوم باید دریابیم آتش به اختیار در مباحث مهندسی فرهنگی و مدیریت فرهنگی به چه معناست؟ اگر می گوییم طبق این اصل عمل شود زمینه تعریف آن در جایی است که اولا ما با هجوم فرهنگی دشمن مواجه هستیم و دوم اینکه به خاطر اختلال در مدیریت فرهنگی یا تداخل مدیریت های فرهنگی و یا ضعف و خمودگی این مدیریت ها، شخصی با موقعیت سنجی، زمان شناسی، درک اولویت ها و با رسالت درمان اندیشی به شکل خودجوش و مبتنی بر قانون در مقولات فرهنگی ورود پیدا می کند. بنابراین، هر یک از این مقولات، در سازه ی معنای آتش به اختیار دخیل است.
کارشناس مرکز تخصصی مهدویت ادامه داد: در گستره تاریخ ِ فرهنگ و تمدن اسلامی، قهرمانان فرهنگی و تمدنی اسلام اگر به موفقیت هایی دست پیدا کرده اند به این دلیل بوده که خودجوش و بدون بخشنامه و آیین نامه های اداری و بودجه آغاز به کار فرهنگی کرده اند. شما درباره عمده اندیشمندان فرهنگی ما در طول گستره تاریخ اسلام واکاوی کنید کدامیک از آنها با بخشنامه، آیین نامه اداری، بودجه و قانون دست به تالیف کتاب زده اند؟ این گام دوم در معنای آتش به اختیار است.
حجت الاسلام عرفان تاکید کرد: اگر از جایگاه اصل «آتش به اختیار» در مهندسی فرهنگی انتظار بحث می کنیم، باید این را نیز واکاوی کرد که به راستی بسترها و ضرورت های این اصل فرهنگی در مهندسی فرهنگ انتظار چیست؟ در این رابطه 5 نکته را گوشزد می کنیم. اولین نکته ای که ضرورت توجه به این اصل را در مدیریت فرهنگ مهدویت در جامعه می رساند، موضوع «پیشتازی رُقَبا در عرصه مُدباوری» است. یعنی ما با رقیبانی مواجه هستیم (از جمله یهودیان، مسیحیان، جنبش صهیونیسم یهودی و مسیحی) که به شدت در عرصه مطالعات آخرالزمانی و مُدباوری فعالیت می کنند. در این پیشتازی رقبا، وظیفه و نقش تک تک مردم ایران به مثابه منتظران مهدی موعود علیه السلام چیست؟ آیا باید منتظر بودجه و آیین نامه ها و بخشنامه ها و قوانین فرهنگی باشند؟ یا باید در این راستا فعالیت کنند که جامعه مهدی باور ما در بحث رقابتی ِموعودباوری عقب نماند؟
«آتش به اختیار» در مهندسی فرهگ مهدوی، یک ضرورت است
وی دومین ضرورت «آتش به اختیار» بودن در مهندسی فرهنگ مهدوی را «هجوم بی شائبه رسانه ای، فرهنگی و نرم علیه آموزه مهدویت» عنوان کرد و افزود: در این هجوم فرهنگی که علیه مهدویت و در قالب کتاب، مقاله، فیلم، سریال، مجله، فضای مجازی و سایت های خبری و ...شکل گرفته، اصل آتش به اختیار این اجازه را به همه منتظران می دهد که در برابر هجوم فرهنگی دشمن بی تفاوت نباشند و تکروی نداشته باشند. اگر دشمن به شهرهای ما حمله کند و جوانان و مردان غیور ما ببینند که خانه های مردم مورد هجوم قرار گرفته آیا منتظر دستور مدیران سیاسی و نظامی می مانند؟ یا دفاع از خاک و مرز این مملکت را وظیفه خود می دانند؟
حجت الاسلام عرفان با اشاره به سابقه عملکرد ملت ایران در این رابطه گفت: در هشت سال دفاع مقدس وقتی دشمن در شهریور 59 به ما حمله کرد مگر نه اینکه دولت ِ ناکارآمد بنی صدر و شخص او بود که اجازه دفاع راستین در برابر دشمن را به رزمندگان نمی داد؟ این عنصر آتش به اختیار ِ رزمندگان بود که باعث شد نیروهای مردمی ِخرمشهر 34 روز بدون هیچ پشتوانه نظامی و بخشنامه و ... مقابل چندین لشکر زرهی صدام بایستند. امروز نیز در مواجهه با هجوم فرهنگی، رسانهای و نرم دشمن در مبارزه و تقابل با اندیشه مهدویت نیازمند فرماندهان و جوانانی نظیر جهان آراها در خرمشهر هستیم.
رویکرد سطحی و حداقلی ِ مدیران فرهنگی به مهدویت، یک معضل است
کارشناس مرکز تخصصی مهدویت در ادامه تصریح کرد: سومین ضرورت رعایت این اصل، -سوگمندانه- باز می گردد به رویکرد سطحی و حداقلی ای که به آموزه مهدویت در جامعه ما وجود دارد. به این معنا که سنخ نگاه مدیران فرهنگی ما به آموزه مهدویت سطحی و حداقلی است و چون پیش فرض ِذهنی مدیران فرهنگی ما نگاه حداقلی به این آموزه است لذا می بینید که در بودجه های فرهنگی، آیین نامه های اداری و بخشنامه و قانون های فرهنگی، اندیشه نجات گرایانه مهدویت جایگاهی ندارد.
این محقق دینی یادآور شد: با این رویکرد سطحی و حداقلی ِ مدیران فرهنگی به این آموزه، اصل آتش به اختیار این اجازه را به متولیان ِ امور فرهنگی در مساجد، بسیج، رسانه، مدارس و دبیرستان های ما می دهد که در این عرصه ورود پیدا کرده و زوایای پنهان برون داد ِ فرهنگی و تمدنی ِباورداشت مهدویت را مورد بررسی قرار دهند.
«الزامات احیای تمدن اسلامی» نکته مهم دیگری بود که حجت الاسلام عرفان ضمن اشاره به آن ابراز کرد: مورد دیگری که در تبیین ضرورت ها، باید به آن اشاره کرد «الزامات احیای تمدن اسلامی» است و یکی از این الزامات، نگرش ِکلان و راهبردی به گفتمان انتظار مهدی موعود(عج) است. گفتمان انتظار مهدی موعود در حقیقت نقش راهبری را در تحقق تمدن نوین اسلامی دارد. یکی از الزامات احیای تمدن اسلامی دقیقا به این معنا است که آموزه هایی که در فرهنگسازی جامعه ما اصلی و ریشه ای هستند، مورد توجه قرار گیرند و آموزه مهدویت مانند عاشورا، مانند امام باوری و امام یاوری و آیات قرآن نقش اساسی و ریشه ای در تمدن سازی داشته باشد.
حجت الاسلام عرفان در پایان این بخش از سخنان خود یادآور شد: از الزامات تمدن اسلامی آن است که نگاه تک تک منتظران به مقوله مهدویت و انتظار باید راهبردی و کلان باشد. اصل «آتش به اختیار» در نگاه فرهنگی به مقوله انتظار به این معنا است که یک منتظر واقعی نگاه حداقلی به آموزه انتظار نداشته باشد و جایگاه آن را در سبک زندگی خود جستجو کند.
ادامه دارد.../
نظر شما