به گزارش خبرنگار شبستان، روزبه زهرایی، مدیر نشر کارنامه و فرزند محمد زهرایی امروز در دهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب که در سرای اهل قلم برگزار شد، گفت: آقای محمد زهرایی اعتقاد داشت در کتاب آرایی و عرضه کتاب، که من می گویم کتابسازی، وسواس به خرج نمی دهد بلکه کار درست را انجام می دهد. زهرایی اعتقاد داشت باید ادیت و برگزیده تولید کند و سعی می کرد یک ناشر درست باشد و کم و گزیده تولید کند.
زهرایی عنوان کرد: پدرم از آخر به اول متن را می خواند تا درگیر آن نشود و بتواند به راحتی غلط ها را تشخیص دهد. ایشان این روش را ابداع نکرد چون این روش رایج بود. پدرم فراوان از این روش استفاده می کرد و گاه بارها در یک کتاب این روش را به کار می برد.
وی با بیان اینکه به حرف فارسی خیلی علاقه دارم، اظهار داشت: حرف فارسی خوش آهنگ، رعنا و خوش ریخت است اما از نظر آرایش سطرها نقص گرافیکی دارد. بخشی از حرف بالا و بخشی از حرف پایین کرسی می نشیند. آقای زهرایی جوری فاصله سطرها را تعیین می کرد تا هر سطر با سطر بالایی آمیزش پیدا نکند و مستقل باشد. ایشان فاصله گذاری را ابداع کرد. گاهی با مولف مذاکره می کرد که فلان کلمه را نمی خواهم چون در فلان سطر جا نیفتاده است. آقای زهرایی همیشه در متن ها با تایید مولف و مترجم چیزهایی را اصلاح و بازنویسی می کرد تا یک معنا از آن متن استنباط شود. از یک متن نباید چند معنا استنباط شود.
مدیر نشر کارنامه با اشاره به اینکه دم کشیدن اصطلاح خاص پدرم است، بیان کرد: آقای زهرایی کتاب را به مرحله آخر می رساند و بعد انگار کتاب گم شده است. ایشان می گفت گذاشته ام تا کتاب دم بکشد. بعدها کاشف به عمل می آمد که به عمد این کار را می کرد تا از متن دور شود و بعد از مدتی نزدیک شود تا بتواند خطاها را بهتر تشخیص دهد. خط فارسی ایراداتی دارد که با خرد جمعی امکان دارد رفع شود. گاهی این مسئله باعث اختلاف بین پدر و مولف می شد. الان بنده به عنوان مدیر کارنامه درگیری شدیدتری با مولف دارم زیرا جای پسر آنها هستم. می خواهم بگذارم کتاب دم بکشد. مولف صددرصد حق دارد و منم جوابی ندارم. مجبورم جاهایی مکث کنم، فاصله ای بین خودم و مولف ایجاد کنم تا عطر و بوی کار درآید.
زهرایی تصریح کرد: خوشحالم که ناشر کارهای آدم هایی هستم که اسم و عمل شان ماندگار است و دست کم مرا تحمل می کنند. صبوری می کنند تا کتاب ها در بیاید و منم با جان و دل کار می کنم. تلاش می کنم فرزندانم هم این عشق و علاقه به کتاب را داشته باشند. آقای زهرایی هیچ وقت مستقیم به من نگفت بیا نشر اما غیرمستقیم از طریق افرادی این کار را می کرد. صمیمانه از همراهانم که شامل مولف، مترجم و مصحح هستند قدردانی می کنم. آقای زهرایی به لطایف الحیل موضوع را برنده برنده کرده است. ایشان تلاش کرده موضوع تلخ و بازنده نباشد. امیدوارم در خلال چند سال آینده که قرار است در نشر کارنامه قرارداد جدیدی اضافه نکنیم،دوستان تقصیر و کوتاهی مرا بپذیرند و بدانند نشر کارنامه نباید آسیب ببیند و باید با همان طمانینه و پردازش پیش رود.
مدیر نشر کارنامه با بیان اینکه تند کتاب درآوردن کار سختی نیست، عنوان کرد: نشر کارنامه برای درآوردن هزینه ها پروژه هایی گرفته است. گاهی آقای زهرایی برای افزایش کیفیت کار بحث و دعوا می کرد. وجود کسانی که حوصله می کنند در هر کاری و فنی نتیجه بخش است.
وی در مورد کار مستطاب دریابندری یادآور شد: یک سال برای کار مستطاب با خانواده دریابندری زندگی کردم. آقای دریابندری و خانم راستکار معلم های معرکه ای بودند. طعم چیزهایی که از آنها آموختم هنوز وجود دارد. از ابتدا تا انتهای مستطاب آشپزی یک آیتم نمی بینید که برای دیگری باشد. هر عکس و هر چیزی برای نشر کارنامه و قلم معرکه و جاندار آقای دریابندری است. آقای دریابندری هر وقت به نشر کارنامه می آمدند، سراغ کتاب مستطاب را می گرفتند. ایشان همیشه شعر سعدی را زمزمه می کردند. اوایل اسم کتاب نامعلوم بود و بعدها شد کتاب "مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز ". اسم کتاب بسیار مهم است. آقای زهرایی " سیر نابخردی " را از ناشر تحویل گرفت و اسمش را به " تاریخ بی خردی " تغییر داد. مولفی که فکر می کند همه علامه هستند به مخاطب و خودش آسیب می زند.
زهرایی خاطرنشان کرد: آقای زهرایی همیشه می گفت مرامم اشتراکی است. ایشان پای نشر و فرهنگ ایستاد و جان داد. آقای زهرایی اعتقاد به خرد جمعی و کار دسته جمعی داشت. مهدی اخوان ثالث با آقای زهرایی دوستی داشتند. زمانی قرار شد ناشران یک آگهی یک صفحه ای در همشهری که تازه درآمده بود، بدهند. آقای زهرایی با دو نفر دیگر جلسه ای تشکیل دادند و تصمیم گرفتند به جای این هزینه یادنامه ای برای اخوان درآورند که نتیجه آن شد " باغ بی برگی ".
مدیر نشر کارنامه با اشاره به اینکه نشر باید از خودش تغذیه کند، عنوان کرد: آقای زهرایی به نشر اقتصادی نگاه نمی کرد. ایشان زیر 60 روز " پیامبر و دیوانه " را از آقای دریابندری گرفت و با کیفیت عالی کتاب را چاپ کرد و روی پیشخوان گذاشت. بین این کتاب و مستطاب کمتر از 10 ماه فاصله انتشار است. همان آدمی که در کارهای دیگر به تاخیر معروف است در این کار درخشان و طوفانی عمل کرد.
وی در مورد معیار قیمت گذاری کتاب در کارنامه توضیح داد: کارنامه بعد از اینکه فروشگاه شهر کتاب ما قوت گرفت، مقداری از نظر مالی به آرامش رسید. این باعث شد آقای زهرایی پروژه هایش را مطلوب اجرا کند، بدون اینکه بخواهد پروژه ای از بیرون به دست بگیرد. ایشان در مورد حساب و کتاب مالی دلی عمل کرد. کاغذ کارنامه منحصر به فرد است. ما دو و نیم تا سه و نیم برابر بیشتر رج دوخت داریم. پشت کتاب ها کاغذ باطله نمی گذارم بلکه از کاغذ تازه استفاده می کنم و سه بار چسبکشی می کنم. گاهی یک دهه طول می کشد که سرمایه یک کتاب ما دربیاید.
زهرایی اظهار داشت: همه کتاب های کارنامه چوق الف دارد. برخی از کتاب های ما حتی چند چوق الف دارند. این کار استاندارد است. ما آنچه باید انجام دهیم را انجام می دهیم و برای همین کارها طول می کشد و گران است. ما در عین اینکه جمعی تصمیم می گیریم، بخش های مختلف کارمان آدم خودش را دارد. بخش توزیع و فروش را آقای زهرایی و ماکان انجام می دادند. هزینه تولید ما تا چاپ چهارم قابل دفاع نیست. در نهایت نشر باید روی پای خود بایستد و سخت گیری ضرورت دارد که واحد انتشاراتی مستقل باشد.
نظر شما