به گزارش خبرنگار فرهنگی شبستان، ادبیات جنگ و دفاع مقدس، یکی از بخش های مهم ادبیات معاصرماست که بعد از هشت سال دفاع مقدس زاده و متولد شد. ادبیات دفاع مقدس در یک دسته بندی کلی تر در گروه ادبیات پایداری و مقاومت قرار می گیرد و پایداری و مقاومت در هر مرز و بومی تعریفی متفاوت دارد. جنگ هشت ساله ایران با عراق که البته نام هشت سال" دفاع مقدس" بر آن برازنده تر است تا "جنگ" ، یکی از ظرفیت های عظیم سوژه پردازی در تمام حوزه های فرهنگی از جمله داستان و رمان است. تا به امروز آثار زیادی در این حوزه چاپ و منتشر شده است. در ادامه گفت و گوی شبستان با دو تن از قهرمان های حقیقی هشت سال دفاع مقدس را می خوانید؛ قهرمانان حقیقی جنگ که نظرشان را راجع به آثار داستانی مربوط به هشت سال دفاع مقدس و قهرمان هایشان می گویند. به نظر می رسد قهرمان های حقیقی هشت سال دفاع مقدس بهترین ناظران بر این موضوع هستند و قضاوت آنها قطعا قضاوتی است از روی آگاهی، عادلانه و به حق.
سردار محمداحمدیان، رزمنده و جانباز درباره اینکه داستان های جنگی تا به امروز منتشرشده چقدر به حقیقت جنگ پرداخته اند، به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان گفت: منکر زحماتی که تا به امروز کشیده شده نیستم اما این اواخر که اتفاق بیشتر از همیشه مطالعه می کنم به این نتیجه رسیده ام که تحریف هایمان از اتفاقات جنگ بسیار زیاد شده است.
وی افزود:با اتفاق خیلی بدی مواجه هستیم و آن هم همین تحریف اتفاق های جنگ است. فکر می کنم کار در زمینه دفاع مقدس بسیار جای کار دارد و اینکه ما قصد انتقال چه مفاهیمی را از دفاع مقدس داریم مهم است.
احمدیان توضیح داد:قرار نیست ما مفهوم جنگ را به مخاطب انتقال بدهیم باید یک سری ارزش ها را منتقل کنیم. الان در حوزه روایت گری راهیان نور خیلی ها درگیر انتقال جنگ هستند.فکر می کنم اینها چیزی نیست که مردم نیاز به شنیدنش دارند و تشنه آن هستند. یک سری اغراق ها و یک سری اشتباهات و قاطی کردن یک سری از عملیات ها مسائلی است که در کتاب هایی می بینم و البته بعضی هایشان خیلی جالب هستند!
این راوی راهیان نور توضیح داد: باید به سمتی برویم که مفاهیمی که در دفاع مقدس ترجمه شد را منتقل کنیم ؛ مفاهیمی که ما با همه وجود در جبهه ها درک کردیم،ما توحید را جور دیگری درک کردیم. باید شهادت، فداکاری، ایثار و گذشت را با ادبیاتی عملی منتقل کنیم. خیلی جای کار داریم. چنانکه مقام معظم رهبری فرمودند:" دفاع مقدس معدن طلای فرهنگی ملت ایران است."
این رزمنده درباره کتاب هایی که در این حوزه خوانده و پسندیده، بیان کرد:این روزها کتاب هایی را می خوانم که لشگر خودمان چاپ می کند و استانی است. از بین این کتاب ها "باغ شماره 7" برایم بسیار زیبا بود. هم نویسنده این کتاب را می شناسم و هم شخصیت های داستان کتاب را ." یک روایت از خیبر" نیز از دیگر کتاب هایی است که از خواندنشان لذت بردم، نویسنده این اثر جان مراد احمدی است و متن کتاب حاصل مصاحبه با سه نفر از فرمانده گردان های لشگر نجف است.بسیار کتاب دوست داشتنی است. "انبار پر"نام اثر دیگری است نوشته فرزاد رئیسی که از خواندنش لذت بردم.
احمدیان در ادامه درباره ویژگی های یک اثر داستانی فاخر که به 8 سال دفاع مقدس ایران بپردازد، گفت: اولین نکته ای که لازم است رعایت شود، صداقت است. گمان می کنم از صداقت فاصله گرفته ایم. فکر می کنم دچار یک سری اغراق ها شده ایم، جوری از بچه های رزمنده صحبت می کنیم که انگار آنها نسلی بودند که به کل منقرض شدند یا از آسمان آمده بودند. بارها گفته ام من بین رزمنده ها بوده ام و آن چیزی که در آنها دیدم معجزه نبود؛ متاسفانه خیلی ها می خواهند اینها را به معجزه نسبت بدهند. اما همین بچه ها کارهایی ازشان سر زد که شبیه معجزه بود. اگردر آثار داستانی، زندگی این بچه ها صادقانه بیان شود و حکایت حماسه سازی های آنها بیان شود برای خیلی ها قابل لمس تر و قابل باورتر می شود.
صالح موسوی ، جانباز خرمشهری نیز که روزگاری در دهه ۷۰ با سید مرتضی آوینی "شهری در آسمان" می ساخته و بعدها "روایت فتح" نیز در این زمینه در گفت و گو با شبستان گفت: معتقدم در این حوزه بیشتر کلیشه ای حرف زده ایم. نتوانسته ایم روح مقاومت و دفاع را منتقل کنیم، ضعیف عمل کرده ایم و شاید 30 درصد موفق بوده ایم.امروز تحریف در داستان های جنگی دیده می شود و آن روح مقاومت به نظرم تجلی نیافته است.
وی افزود:آدم ها و شخصیت هایی که در جبهه ها و جنگ حضور داشتند آن طور که باید در کتاب ها تجلی نیافته اند.من از ابتدایی که ادبیات مقاومت شکل گرفت با نویسندگانش درارتباط بودم؛زمانی که قاسمعلی فراست اولین رمان جنگ را نوشت پیش من آمد، او " نخل های بی سر" را در خانه من نوشت. از ابتدا با بچه های نویسنده حوزه هنری مثل مرتضی سرهنگی، علی شاه حاتمی در ارتباط بودیم. معتقدم بعضی از کتاب ها تنها داستان سرائی هستند و مستند نیستند.
موسوی در ادامه گفت :کتاب های احمددهقان و داوود امیریان را می پسندم و دلیلم این است که اینها با رزمنده ها نشست و برخواست داشته اند و با آنها زندگی کرده اند و وقت گذاشته اند و واقعیت های جنگ و جبهه ها را گرفته و دستمایه داستان هایشان قرار داده اند. سال های 71 و 72 با شهید آوینی "شهری در آسمان" را می ساختیم و بعد از شهادت او چند سالی در روایت فتح کارهای تحقیقاتی و مستند می ساختم و با دفتر ادبیات و مقاومت همکاری داشتم و معتقدم این حوزه جای کار بسیار دارد.
وی همچنین توضیح داد: راستش من خیلی کم دیده ام جوانی این کتاب ها را دست بگیرد. شاید مثلا 5 درصد از جوان ها این مدل کتاب هارا بخوانند. فکر می کنم دلیل این کم اقبالی بی روح بودن آثار است و به جوان امروز نمی چسبد، نوشته را لمس و حس نمی کند.
ادامه دارد...
گزارش : الهام عطائی
نظر شما