اخلاق سیاسی اداری در کلام امیر(ع)

خبرگزاری شبستان: دیدگاه سیاسی امام علی (علیه السلام) حکومت را در ذات فاقد ارزش دانسته و تنها در صورت احقاق حقوق پایمال شده، دارای ارزش می داند. کارگزار که مجری قوانین الهی است، باید شرایط ویژه ای را احراز کند.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: مطالعۀ نامه های نهج البلاغه سیرۀ سیاسی امیر المؤمنین علیه السلام را آشکار می سازد. دیدگاه سیاسی امام علی (علیه السلام) حکومت را در ذات فاقد ارزش دانسته و تنها در صورت احقاق حقوق پایمال شده، دارای ارزش می داند. کارگزار که مجری قوانین الهی است، باید شرایط  ویژه ای را احراز کند.

 

نهج البلاغه در یک تقسیم بندی کلی ویژگی های اخلاق سیاسی کارگزار را در سه طرح کلی مورد نظر قرار داده است: ویـژگی های فردی، سـیاسی اجتماعی و مدیریتی.  حاصل اخلاق حسنۀ فردی ضامن بروز فضایل اخلاقی و دوری کارگزار از رذایل است که بسیاری از صفات، چون تقوی، بینش صحیح نسبت به خود،  بینش صحیح نسبت به مسئولیت، آزادگی، زهـد و... ، را دربـرمی گیرد؛ وجـود ویژگی های سیاسی و مدیریتی ضامن تـدبیر لازم در امـور و بـرپاداشتن حکومت الهی می شود، ویژگی هایی چون:

 

 عدالت‏ محوری و حق گرایی، حفظ حقوق مردم، حفظ حقوق مخالفین،  مردم سالاری و... ، در سایۀ اجرای این فرامین، جامعه بـه عـدالت اجـتماعی،  کرامت انسانی و آزادی معقول دست خواهد یافت. ابعاد ویـژگی های اخـلاقی کارگزار در دیدگاه امیر المؤمنین به گونه ای در هم تنیده شده است، که عدم احراز هریک از آن ها صلاحیت کلی را خدشه دار می کند .

 

اخلاق سیاسی و اداری

درک صحیح از مسئولیت

 

نگاه امیر المـؤمنین علی (عـلیه السلام) به حکومت، با عنوان وظـیفه و عـهدی کـه خـداوند از عـلما و دانشمندان گرفته اسـت، مـعنا می یابد. این اصل زمانی مجال تحقق می یابد که به خواست مردم شرایط حکومت توسط امام (علیه السـلام) فراهم شـد. بـنابراین اصل دموکراسی و مردم سالاری دینی برای اولیـن بـار درتـاریخ بـا بـیعت مـردم با امیر(علیه السلام) به وقوع پیوست. امام (علیه السلام) در نهج البلاغه گزارش شرایط پذیرش مسئولیت را اینگونه بیان می کند:  «لو لا حضور الحاضر و قیام الحجّة به وجود النّاصر و ما أخـذ اللّه علی العلماء ألاّ یقارّوا علی کظّة ظالم و لا سغب مظلوم لألقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکأس أوّلها و لألفیتم دنیاکم هذه أزهد عندی من عفطة عنز... »؛  اگر مردم در صنحه حاضر نمی شدند و با وجود یاران مـتعهد، اتـمام حجت نمی شد و خداوند از عالمان وظیفه شناس پیمان نگرفته بود که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم آرام ننشینند، افسار شتر خلافت را بر کوهانش می انداختم و فرجام خلافت را به جام آغازین، آب می دادم و شما مرا آزموده و دانستید کـه دنـیای شما نزد من از عطسۀ یک ماده بز خوارتر است(نهج البلاغه، خطبه 3) .  

 

امام علی (علیه السلام)، در مسند حکومت حقۀ خویش، آن گونه استوار بود که در جواب نامۀ بـرادرش عـقیل فرمودند: «مِنْ رَأْيِي فِي اَلْقِتَالِ فَإِنَّ رَأْيِي قِتَالُ اَلْمُحِلِّينَ حَتَّى أَلْقَى اَللَّهَ لاَ يَزِيدُنِي كَثْرَةُ اَلنَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لاَ تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً وَ لاَ تَحْسَبَنَّ اِبْنَ أَبِيكَ وَ لَوْ أَسْلَمَهُ اَلنَّاسُ مُتَضَرِّعاً مُتَخَشِّعاً وَ لاَ مُقِرّاً لِلضَّيْمِ وَاهِناً وَ لاَ سَلِسَ اَلزِّمَامِ لِلْقَائِدِ وَ لاَ وَطِي‏ءَ اَلظَّهْرِ لِلرَّاكِبِ اَلْمُتَقَعِّدِ ... .

 

رأی مـن این است که با آنان که جنگ را روا داشتند، بجنگم؛ تا خدای را دیدار کنم. نه انبوه مردم در اطرافم بر عزتم می افزاید؛  نه از پراکندگی مردم اساس ترس و خوف می کنم. گمان مکن برادرت-هرچند تنها بماند تـن بـه خواری دهد و به سستی زیر بار ستم رود و مهار خود را دست قائد سپارد و پشت خود را به سواری خم نماید...» (نهج البلاغه، نامه 36).

کد خبر 636093

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha