به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، « پس من در چه چیزى تردید داشتم؟ اشکالم آنجا بود که نمىتوانستم درست تشخیص بدهم که روحالقدس چه موقعى در من نزول مىکرد : زمانى که این دنیا را دوست داشتم و یا از آن متنفر بودم، یعنى زمانى که زیبایىاش مرا سرمست مىکرد و یا زمانى که زیبایى نماد پوچى و بیهودگى به نظرم مىآمد؟ زمانى که آتش هنر در قلبم شعلهور بود و من خودم زیبایى ابدى را خلق مىکردم و یا زمانى که زیبایى و هنر عبث بودن زندگى را برایم تداعى مىکرد؟ زمانى که چشم پرتگاه به من نگاه مىکرد و یا زمانى که ناپدید مىشد؛ آخر سر زمانى که در مرگ پلى را بین این دنیاى فناپذیر و ابدیت مىدیدم و یا زمانى که مرگ را در نقش خدمتکار ابلیس نفرت برانگیز تصور مىکردم؟ یعنى در این تردید داشتم که آیا ابلیس دشمن خداوند است و یا وسیلهاى است در دست خدا براى امتحان ما؟ آخر سر، چه کسى این تردید را در من برمىانگیخت؟»
آنچه در بالا آمده است بخشی از کتاب رمان پرتگاه اثر والری شفچوک است که به سیر و سفر روحانی عده ای در جستجوی مرادی می پردازد و این افراد که چون مرغان منطق الطیر در طی سفرخود به سوی مراد به نتیجه نمی رسند باید راه پر فراز و نشیب برگشت را نیز تحمل کنند و در مسیر بازگشت شکست خورده و رنجور بسیاری به هلاکت می رسند.
رمان در صدد چه مفهومی است همان چیزی است که خواننده باید با مطالعه اثر به آن دست یابد.
در پشت جلد این اثر می خوانیم:«گاه پرتگاه داستان شگفت آوری است ، سیر و سفری روحانی برای رسیدن به مرادی که می تواند آرامش بخشد ، راهنما باشد تا بتوان در پناهش به آرامش رسید. چند نفر راهی می شوند و محنت ها می کشند و بی هراس از دشواری ها می گذرند ، اما به چیزی می رسند که سرابی بیش نیست، تهی شدن از خواسته و تلاش برای رها شدن و برگشتن ، اما راه برگشت آسان نیست ، بسیاری از آنها جان خود را از دست می دهند و تنها یک نفر از مهلکه جان سالم به در می برد .داستان به نوعی منطق الطیری مدرن است ، اما با پایانی متفاوت که برآمده از دنیایی بی بنیاد است که آرمانها در آن رنگ می بازد و رویا نقش بر آب می شود .
این اثر از ادبیات مدرن اوکراین ترجمه شده تا شاهد دریچه ای به ادبیات سرزمینی باشد که سالها در سایه مانده ، امید که شاهد آثار بیشتری از این سرزمین باشیم.»
موسسه انتشارات نگاه اثر حاضر را چاپ و روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما