خبرگزاری شبستان: نمی دانم دیده اید پدر و مادرهایی را که بعد از سالها زحمت، دختر و پسرهایشان را به خانه بخت می فرستند، یا کسانی را که بعد از سالها زحمت توانسته اند یک خانه ای، محله ای، شهری، مملکتی را آباد کنند یا انقلابی را به پیروزی برسانند؛ وقتی حرف می زنند حالتی را در چهره و کلامشان می بینی که نه اسمش را می شود گذاشت غرور، نه شادی و شعف و نه حتی افتخار. تقریباً چیزی مانند حلوای تنتنانی (لن ترانی) است که مزه اش را تا نخوری ندانی. وقتی استاد سبزعلی داشت از قراء ایرانی و مصری حرف می زد، هم می شد خستگی چند سال زحمت بی وقفه او و دیگر همکارانش را در عرصه قرائت دید و هم در رفتن آن خستگی را. استاد در گفت و گو با شبستان از رسیدن قاریان ایرانی به قاریان قدرتمند مصری گفت، تا به نحوی ما را هم در شور و شعف خود سهیم کند. اما مهمتر اینکه در حرفهای او هیچ اثری از استغنا و رکود نبود، که خود را و قرائت را در قله ببیند. چنان از چشم انداز 10 میلیونی حافظان کل قرآن کریم و از لزوم پشتیبانی و حمایت دولت از قراء و حفاظ می گفت که انگار امسال سال 50 است و استاد هنوز در اول راه قرائت. او معتقد است مصری ها در آینده ای نزدیک باید بیایند پیش قاریان ما شاگردی. گفت و گوی خواندی ما را با استاد سبزعلی در ادامه بخوانید:
با توجه به اینکه حکومت ما دینی است و ما خود را ام القرای جهان اسلام می دانیم، قاریان ما علاوه بر وطایف عمومی یک قاری چه وظایفی دارند؟
ببینید شخصی که قاری می شود کلاً باید به دستورات قرآن عمل کند و با حرکاتش، با خواندنش، با اعمالش و ... باید نشان دهد که آیاتی را که می خواند عمل می کند و مقید به شرع است و از این جهت فرقی نمی کند که در ایران باشد یا در هر کجای دنیا، اما نکته ای که هست این که وقتی یک قاری ایرانی به کشور دیگر می رود، آنها حساس می شوند و وضعیت آداب و معاشرت، نشست و برخاست، سلام علیک، نماز، تلاوت، ایمان و ... این قاریان را زیر ذره بین می گیرند، در نتیجه باید مواظبت بیشتری انجام شود تا ما به عنوان نماینده یک کشور دینی شیعی، معرف خوبی برای کشورمان باشیم.
در حال حاضر سطح قرائت کشور ما را نسبت به کشورهایی مثل مصر، چگونه ارزیابی می کنید؟
زمانی بود که ما از زمین تا آسمان با مصر فاصله داشتیم، چون بعد از مصر واقعا ایران است و کسی به ایران نمی رسد، چه در قرائت و چه در حفظ کل. مصری ها هم زمانی یک مشاهیری داشتند، مثل استاد عبدالباسط، مصطفی اسماعیل، منشاوی و خیلی های دیگر که نسلشان طلایی بود و گذشت. الان هر چه دارند بعد از هفت قرن عصاره و چکیده آنهاست، ولی با خود آنها خیلی تفاوت کرده است. هم این قاری های جوان مصری با آنها تفاوت کرده اند و هم قراء ما سطحشان بالا آمده است، یعنی ما الان بیش از 60 قاری بین المللی داریم و بیش از 100 قاری مصری به کشورمان آمده است.
به این دلیل بعد از انقلاب تلاوت قرآن ما در بین اهلش، متحول شده است و به جایی رسیده که به موازات قراء مصری حرکت می کنیم و بعضاً قاریان ما از آنان جلوتر می روند. از قراء جوان مصری می توانیم از هنداوی، طاروتی، برادرات شحات انور و... نام ببریم و از این طرف ما قرّایی داریم مثل استاد طوسی، منصوری، صیاف زاده، برادران شاکرنژاد، مسعود گرجی و ... هستند که استاد مسعود گرجی در مسابقات بین المللی مالزی که هنداوی هم شرکت داشت، توانست نفر اول مسابقات جهانی مالزی شود و هنداوی به او نرسید. این است که می گویم الآن قرائت های ایرانی به لحاظ نفس، لحن، صوت، اختلاف قرائت، از حفظ خواندن و ... که شاخصه هایی است که مصری ها به آن ها می نازند و با آنها جولان می دهند، در سطح بسیار بالایی قرار دارند و ما در این مسائل هم اکنون در سطح مصری ها هستیم، با این که قدمت ما سی چهل ساله است ولی قدمت آنها بیش از هفت قرن است. خدا را خیلی شکر می کنیم و امیدواریم که بهتر از این شود و خواهد شد. به حرمت خون شهدا قاریانی در جمهوری اسلامی ایران رشد پیدا خواهند کرد که قراء جوان مصری بیایند تلمذ کنند. می رسیم به آن جا قول می دهم به شما.
چه حمایت هایی باید از سوی دولت و حکومت از این قراء شود؟ آیا آنچه اکنون وجود دارد، در سطح خوبی قرار دارد؟
ببینید یک بعد تشویقی و معنوی داریم که توسط بهترین مروج قرآن کشورمان مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) از قبل انقلاب انجام می شود و هنوز هم هست. خود بنده یکی از آنهایی هستم که هر چه پیدا کرده ام و اثراتی که باقی گذاشته ام، حاصل زحمات و تشویق های مقام معظم رهبری است، اما از بعد تشویقی که لازم است برای جوان ها و نوجوان ها انجام شود، گرچه تاکنون کم و بیش کارهایی انجام شده، ولی اولین بارش در همین ماه مبارک رمضان بود که توسط دکتر احمدی نژاد ـ البته با یک تاخیر سی ساله ـ انجام شد.
یعنی این حرکت از سی سال پیش باید شروع می شد، که در این صورت می توانستیم شاهد موج فزاینده و رو به رشد و بی نظیر قراء باشیم (خیلی بیشتر از آنچه اکنون می بینیم). این 14 نفری که از آنها تقدیر شد و نشان های درجه 1، درجه2 و درجه 3 دادند آن هم با آن تعداد بالای سکه که 100، 75 و 50 سکه کامل بهار آزادی داده شد، حرکت خیلی قشنگی بود که همانطور که گفتند ادامه دار خواهد بود. این انگیزه می دهد به قراء و حفاظ جوانمان و خیلی ارزشمند است. این ها لازم است. تمام کشورهای عربی این کارها را می کنند، یا در مسابقاتشان جوایز خیلی خیلی بالایی را اهدا می کنند. امیدواریم این حرکت همیشگی برای جذب جوانان باشد.
به نظر شما آیا این اشکال به جلسات قرائت وارد نیست که این جلسات تنها به رشته قرائت می پردازند و به وجوه معنایی و تفسیری قران توجه نمی کنند؟
ببینید اصلاً در جلسات قرآن کارهای روخوانی، روانخوانی، ترتیل، صوت و لحن، تجوید، مقامات و حواشیه انجام می شود، چیز دیگری که نیست. کار جلسه قرآن همین هاست، اما ببینید مثلاً مردم الان می خواهند به ملت قحطی زده سومالی کمک کنند، این یک حرکت قرانی است، اما در جلسات قرآن که نمی شود این کارها را کرد.
مقا معظم رهبری فرمودند که پله های اول آشنایی با قرآن با این مسائل شروع می شود، اما بعد ترجمه و مفاهیم و تفسیر و قرآنی شدن و عمل به دستورات و ... است، ولی من خودم نظر خاصی دارم و به آن رسیده ام که اگر کسی عمری را با قرآن بگذراند، نیاز ندارد زیاد دنبال ترجمه و تفسیر باشد؛ به این دلیل که وقتی 50 سال، نیم قرن، شبانه روز با قرآن مانوس باشد، خود قرآن به او می گوید که این کار را بکن، آن کار را نکن، این حلال است، آن حرام.
تمام این ها را خود قرآن به شخص حافظ یا قاری یاد می دهد، مثل اینکه شما وارد رودخانه یا دریا شوید، چه دلتان بخواهد یا نخواهد لباس و بدنتان خیس می شود؛ همین طور وقتی وارد این دریای عظیم بی کران قرآن که می شوید، خود قرآن به شما می گوید چه کنید. مگر می شود کسی حافظ کل قرآن باشد، یا 50 سال قرآن بخواند، آن وقت دستورات قرآن را انجام ندهد؟ مثلاً قرآن فرموده ربا و نزول، چه دادن و چه گرفتنش، حرام است و کسی که ربا بگیرد یا بدهد به جنگ خدا و رسولش برخاسته است، می شود قاری این آیات را با صوت و لحن زیبا بخواند، آن وقت برود پول نزول کند؟ خب این ها را یکی یکی خود قرآن یاد می دهد. دیگر ترجمه و تفسیر یعنی چه؟! تمام لغات را قاری و حافظ متوجه می شود و یکی یکی دستورات اخلاقی و دینی را دریافت می کند.
شما به عنوان یک پیشکسوت قرآنی، چه نکاتی را برای کسی که تازه می خواهد وارد فضای قرآن شود لازم می دانید.
من خیلی گله دارم از پدرومادرها. نمی دانم کدام پدرومادری است که حرف های این حقیر را بخواند و انجام دهد. پدرومادرها باید خوشبختی فرزندانشان را بخواهند، که این خوشبختی حاصل نمی شود، جز با تبعیت از قرآن و اهل بیت. الان شاید این را بخوانند، بگویند ما انجام می دهیم، ما همه مرید قرآن و اهل بیتیم و تبعیت را انجام می دهیم. نه! باید مادر دخترش را و پدر پسرش را به جلسات ببرد، ببنشیند با او، تشویقش کند، پشتش را بگیرد.
پرهیزکار این طوری شد استاد پرهیزگار. پدرش حاج آقا تیمور پرهیزکار که الان در قید حیات است، مرتب با این پسر در جلسات استاد مولایی (حفظه الله) می رفت. به این ترتیب بود که از پرهیزکار یک اسطوره درست شد و خیلی های دیگر نیز همین طور بودند؛ چه قاری و چه حافظ. پدر و مادرها از این فرصت ها، از این دوران، از این عمری که مثل برق و باد می گذرد، استفاده کنند و خودشان را ثروتمند کنند؛ ثروت معنوی. فرزندانی را تربیت کنند که برایشان باقیات الصالحات باشند. این خواهشی بود که بنده از اولیای محترم دارم.
شما در بین صحبت هایتان اشاره داشتید که مقام معظم رهبری مشوق شما در امر قرائت بوده اند، می شود توضیح بیشتری بدهید؟
بنده قبل از انقلاب در جلسات قرآن شرکت می کردم. همه در این جلسات سنتی می خواندند، ولی ما جزء سنتی خوان ها نبودیم و با نوارهای مصری کار می کردیم. اولین بار مقام معظم رهبری را در سال 52 در مسجد کرامت مشهد زیارت کردم و در محضر ایشان قرآن خواندم. ایشان خیلی تشویق کرد و گفت شما آینده خوبی داری. بعد از آن هم همین طور تشویق می کردند؛ نه تنها بنده را، بلکه می بینید سیل عظیم قرایی را که در اول ماه مبارک رمضان هر سال به حسینیه ایشان می آیند و در آنجا در برنامه مفصل چهار پنج ساعته قرآن شرکت می کنند. همه را آقا تشویق کند و زیربال و پر همه را می گیرد.
اگر این طور نبود ما الان هزاران هزار قاری و حافظ نداشتیم و ان شاءالله در آینده ای نزدیک به آن ده میلیون حافظی که آقا گفتند دسترسی پیدا می کنیم. این ده میلیون که آقا فرمودند، روی شواهدی است که موجود است. ما الان تعداد حفّاظ کل قرآنمان از شمارش خارج شده اند. جامعة القرآن الکریم، بیش از 400 شعبه فقط در تهران دارد، این 400 تا مرتب دارند به خانم ها و آقایان حفظ قرآن می آموزند و حافظ کل تربیت می کنند. ببینید! تنها این یک مرکز 400 شعبه دارد. هزاران هزار حسینیه و هیئت و مرکز و تکیه و دارالقرآن و مدرسه قرآن و دبیرستان و دانشگاه است که دارند حافظ قرآن تربیت می کنند. طولی نمی کشد که به این ده میلیون حافظ کل دسترسی پیدا می کنیم. بایدحتماً برای این مسئله تسهیلاتی را قائل شوند؛ مانند معافیت از خدمت سربازی یا مثلاً اعطای لیسانس و فوق لیسانس. کسی که حافظ کل قرآن می شود لیاقتش را دارد که این قدمها را برایش بردارند و حتماً هم برمی دارند.
پایان پیام/
نظر شما