خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "روزمرّگیها و پیرایهها ما را از خود اصیل باز داشته است و ناخود را در ما خود كرده است، پیامبر(ص) آمدند كه انسان خود را خود كند و از ناخودِ خود آزاد گردد. همه بیقراریها در انسانها به جهت آن است كه به خود واقعیشان دست نیافتهاند و لذا به هر جمعیتی نالان میشوند تا به خود واقعی دست یابند و به اصل خود برسند. بیقراریها به جهت آن است كه غنای ذاتی و برگشت به خود اصیل را از دست دادهاند، آن خودی که بتواند از نسیمهای قدسی ملائکه برخوردار شود و جانش به صحنة دلگشای عالم غیب و معنویت سیر کند. صلوات بر پیامبر و آل او(ع) چنین نیازی را جبران میکند. در روایت از رسول اکرم(ص) داریم: " مَنْ صَلَّی عَلَیَّ ،صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ، وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُقِلَّ وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُكْثِر/ هر كه بر من درود بفرستد خدا و فرشتگان بر او درود می فرستند. پس هر كه خواهد كمتر و هر كه خواهد بیشتر درود بفرستد."
آنهایی که میفهمند صلوات خدا و ملائکه بر جان انسانها به چه معنی است و چه غوغایی در جانها بهپا میکند و چه شهوداتی به همراه دارد، متوجه هستند روایت فوق چه رمز و رازهایی را برای انسانها میگشاید. در همین راستا در روایت داریم" عن ابیعبد الله(ع) قال؛ قال رسول اللَّه(ص): مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِی مَجْلِسٍ فَلَمْ یَذْكُرُوا اللَّهَ وَ لَمْ یُصَلُّوا عَلَی نَبِیِّهِمْ إِلَّا كَانَ ذَلِكَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً وَ وَبَالًا عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ/ هر گروهی كه در مجلسی اجتماع كنند و نام خدا را نبرند و بر پیامبر خود درود نفرستند، آن مجلس مایة وبال و حسرت آنان خواهد شد. "
صلوات آشناترین و در دسترس ترین دعایی است که همه ما مسلمان ها هر روز با آن سر و کار داریم، در نماز و غیر نماز در مناسبت ها و غیر مناسبت ها حتی در عادی ترین رخدادهای روز وقتی در حرم شلوغی پیش می آید کسی می گوید صلوات بفرستید وقتی نزاع و جر و بحثی در جایی پیش می آید کسی می گوید صلوات بفرستید و تمام کنیسد اما به واقع کم تر کسی در میان ماست که بداند صلوات چه گنجی است و ما در کنار چه گنجینه معنوی قرار گرفته ایم که به واقع خیلی وقت ها عبیار آن را نمی دانیم. کتاب ارزشمند "صلوات بر پیامبر(ص)؛ عامل قدسی شدن روح" تألیف محقق گرانمایه و پژوهشگر دینی اصغر طاهرزاده تلاشی محققانه مبتنی بر آیات و روایات است تا به واسطه این غواصی در آیات و روایات به ارزش حقیقی صلوات به مثابه یکی از عظیم ترین دعاهای انسان برسد. آنچه در ادامه می آید فرازهایی از مباحث این کتاب است.
قبلة واقعی جان انسانها کجاست؟
مقام پیامبر(ص)، مقام انسانالكل است، مقام جوهره انسانیت است. انسان اگر به همه ابعاد ممكنة وجودِ خود معرفت پیدا کرد و خواست همه منزلهایی را كه باید طی كند، بپیماید، و همه قوّههایش به فعلیت برسد، و همه مدارج ممكنه را بهدست آورد، این انسان، قبلة جان خود را رسول خدا(ص) و آل او(ع) میبیند.
مقام پیامبر (ص) اصل هر انسان و مقصد هر انسانی است. در واقع اصل هر انسان، فطرت هر انسان است، فطرت هر انسان، مقام عهد اَلَسْت است، مقام عهد الست، مقامی است كه انسان، آزاد از همة غفلتها، با خدا روبهرو شده و شنید و دید كه حق از جان او میپرسد: «اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟/ آیا من پروردگار شما نیستم؟" با تمام وجود، همه به عنوان یک حقیقت واحد گفتند: آری! میبینیم که چنین است. «قَالُوا بَلَی شَهِدْنَا» یعنی نه تنها میدانیم تو ربّ ما هستی، بلكه میبینیم كه ربّ ما هستی، هم «بَلی» را گفتیم و هم "شَهِدْنَا" را. هم میفهمیم که تو ربّ ما هستی، و هم میبینیم؛ هم در عالم عقل، و هم در عالم قلب، هم در عالم فهم، هم در عالم شهود. این اقرار و رؤیتِ ربوبیت حق، قصة اصل جان هر انسانی است و مقام پیامبر(ص) جلوة بالفعل و تعینیافته اقرارِ مقام «اَلَسْتِی» هر انسانی است كه در جمال منوّر آن حضرت به فعلیت درآمده و ظهور كرده است. پس اشتیاق هر انسان به پیامبر(ص)، یعنی اشتیاق به خود برین خودمان، و هر كس شوق بر پیامبر(ص) ندارد، خود را گم كرده و از جنبة کمالی خود غافل شده است، و لذا صلوات بر پیامبر(ص) یعنی متذکرشدن نسبت به خود اصیلِ خودمان.
هرکس نظر به پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نداشته باشد و هنگام یاد آنها از صلوات بر آنها غفلت کند، عملاً راه بهشت را گم کرده است.
ای رهیده جان تو از ما و من
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ إِذَا صَلَّی أَحَدُكُمْ وَ لَمْ یَذْكُرِ النَّبِیَّ وَ آلَهُ(ص) فِی صَلَاتِهِ یُسْلَكُ بِصَلَاتِهِ غَیْرَ سَبِیلِ الْجَنَّةِ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَّ دَخَلَ النَّارَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ وَ قَالَ(ص): وَ مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَنَسِیَ الصَّلَاةَ عَلَیَّ خُطِئَ بِهِ طَرِیقَ الْجَنَّة / حضرت صادق (ع) فرمود: هر گاه یكی از شماها نماز بخواند و در نماز خود نام پیغمبر(ص) و آل او را نبرد، با این نماز به راهی غیر از راه بهشت میرود. و رسول خدا (ص) فرمود: هر كس كه من نزد او نامم برده شود و بر من صلوات نفرستد به دوزخ رود، پس خدا او را از خود دور كند. و فرمود(ص): و هر كس كه من نزدش نام برده شوم و صلوات بر من را فراموش كند از راه بهشت به خطا رفته است.
زیرا بهشت محل تجلی اسماء عالیة الهی است، حال وقتی نظر انسان از نور رسول خدا(ص) که مقصد اصلی و فطرت متعین انسانها است منصرف شود، عملاً از بهشت دور شده است.
خوارزمی در مناقب از ابوعلقمه نقل کرده که روزی پیامبر(ص) نماز صبح را با ما گزارد و بعد رو به ما کرد و فرمود: «ای یاران! من دیشب عموی خود حمزه و برادرم جعفر را در خواب دیدم، از ایشان پرسیدم؛ فدایتان شوم کدام اعمال را برتر یافتید؟ گفتند: بهترین اعمال را در سه چیز یافتیم؛ صلوات بر شما، آبدادن به تشنگان و دوستی علیبن ابیطالب(ع)
لذا میگوییم: صلوات بر پیامبر، هم به معنی اشتیاق به كلیت وجود مان است، و هم به مفهوم از قوّه درآمدن مركز عقل و روح و قلب است به سوی فعلیت.
پیامبر(ص) انسانِ مجسّم است بدون هیچ عیب و نقصی، شوق و اشتیاق به پیامبر(ص) یعنی اشتیاق و شوق به خود برتری كه از پستیها و پیرایهها آسوده و آزاد شده است. لذا در خطاب به او عرض میکنیم:
ای رهیده جان تو از ما و من
ای لطیفه روح اندر مرد و زن
مرد و زن چون یک شود، آن یک تویی
چون که یک جا محو شد، آنک تویی
اشتیاق به پیامبر(ص) یعنی اشتیاق به انسانالكل، كلیت همة انسانها یك حقیقت است و اگر همه بخواهند از دریای انسانیت محروم نمانند، باید شوق به پیامبر(ص)داشته باشند و شوق به پیامبر(ص) از طریق صلوات بر او محقق میشود، به همین جهت میگوییم: توجه به پیامبر(ص) یعنی رجعت به مبدأ و اصلی كه ما در نهاد خود داریم، و آسودن در مثال اعلای وجود خود، یعنی آسودن در صورت «الستی» و خداسیمایی خود، پس پیامبر(ص) نه فقط انسان كامل است، بلكه انسانالقدیم است و بنیاد و بنیان هر انسان.
بازگشت به خودِ گمشده با درک حقیقت صلوات
روزمرّگیها و پیرایهها ما را از خود اصیل باز داشته است و ناخود را در ما خود كرده است، پیامبر(ص) آمدند كه انسان خود را خود كند و از ناخودِ خود آزاد گردد. همه بیقراریها در انسانها به جهت آن است كه به خود واقعیشان دست نیافتهاند و لذا به هر جمعیتی نالان میشوند تا به خود واقعی دست یابند و به اصل خود برسند. بیقراریها به جهت آن است كه غنای ذاتی و برگشت به خود اصیل را از دست دادهاند، آن خودی که بتواند از نسیمهای قدسی ملائکه برخوردار شود و جانش به صحنة دلگشای عالم غیب و معنویت سیر کند. صلوات بر پیامبر و آل او(ع) چنین نیازی را جبران میکند. در روایت از رسول اکرم(ص) داریم: " مَنْ صَلَّی عَلَیَّ ،صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ، وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُقِلَّ وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُكْثِر/ هر كه بر من درود بفرستد خدا و فرشتگان بر او درود می فرستند. پس هر كه خواهد كمتر و هر كه خواهد بیشتر درود بفرستد."
آنهایی که میفهمند صلوات خدا و ملائکه بر جان انسانها به چه معنی است و چه غوغایی در جانها بهپا میکند و چه شهوداتی به همراه دارد، متوجه هستند روایت فوق چه رمز و رازهایی را برای انسانها میگشاید. در همین راستا در روایت داریم" عن ابیعبد الله(ع) قال؛ قال رسول اللَّه(ص): مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِی مَجْلِسٍ فَلَمْ یَذْكُرُوا اللَّهَ وَ لَمْ یُصَلُّوا عَلَی نَبِیِّهِمْ إِلَّا كَانَ ذَلِكَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً وَ وَبَالًا عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ/ هر گروهی كه در مجلسی اجتماع كنند و نام خدا را نبرند و بر پیامبر خود درود نفرستند، آن مجلس مایة وبال و حسرت آنان خواهد شد. "
آیا حسرتی بالاتر از آنکه انسان راه ارتباط با عالم قدس و معنویت را گم کند؟ انسانهایی که راه هدایت را گم کردهاند، ناخودهای خود را «خود» به حساب میآورند و از خودِ واقعی که انگشت اشاره به افق برتر انسانیت است، محروم میشوند. پیامبر(ص) همان مظهری است كه اگر انسان بخواهد خودش را بیابد و به آن آرامش و قرار حقیقی كه در اثر خودیابی نصیبش میشود برسد، باید به پیامبر و ائمه معصومین(ع) نظر كند. اشتیاق به پیامبر(ص) یعنی اشتیاق به خودی برین كه بیقراری را به قرار، و ناخودی را به خود تبدیل میكند.
به عبارت دیگر نظر به پیامبر و آل او (ع)، نظر به هزاران نیازی است که جان ما به دنبال آن است تا با برآوردهشدن آنها، از نقص رو به کمال رود. در روایت داریم: قال رسول(ص): «مَنْ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِائَةَ مَرَّةٍ قَضَی اللَّهُ لَهُ مِائَةَ حَاجَة/ هر كس بر محمّد و آل محمّد صد بار درود بفرستد، خداوند صد حاجت او را بر می آورد."
نظر به ذوات مقدس پیامبر و آل او(ع)، نظر به فطرت بالفعل هر انسانی است، به همین جهت برکات آن بسیار زیاد و چندین برابر عمل ما خواهد بود.
نظر شما