به گزارش خبرگزاری شبستان، در بخشی از این اثر می خوانیم:«دو روز از ماه عسلمان نگذشته بود، خبرمان کردند نیستدرجهان فوت کرده و زود برگردید. برگشتیم. گُلی بدتر از من بود و کارش کشید به فال قهوه و احضار روح. آقاجان آلزایمر گرفته، یک گوشه مینشیند و با نیستدرجهانش حرف میزند. از بچگی اش می گوید تا وقتی که به نیستدرجهان برسد. انگار دنیایش همان جا تمام می شود.
اوایل نمیتوانستم بفهمم آقاجان چه میگوید و چهکار میکند. از در خانه بیرون نمیرفت و فقط به سفیدی دیوار زل میزد. کاغذدیواری همة اتاقها را کندم تا غریبی نکند. ... امروز هم گُلی و دوستهایش رفتهاند دورهمی روح احضار بفرمایند. من حوصلة این بازیها را ندارم. هدست را توی گوشم میگذارم و پوشة آقاجان و نیستدر را باز میکنم و دوباره از سر گوش میکنم. نمیدانم این چه عادت بدی است که من دارم؟ نمیتوانم روی کاری تمرکز کنم...»
از محمد اسماعیل حاجی علیان پیش از نیستدرجهان رمان «اپرای مردان سبیل استالینی» و «اگه زنش بشم میتونم شمرو بقل کنم»، توسط نشر هیلا منتشر شده است.
انتشارات ققنوس کتاب نیستدر جهان را در 296 صفحه چاپ و روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما