به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر از روز اول اردیبهشت ماه با نمایش ۱۴۰ فیلم سینمایی و کوتاه کار خود را آغاز می کند که در بخش های رقابتی، ۱۵ فیلم سینمایی در بخش جلوه گاه شرق، ۱۵ فیلم بلند در بخش سینمای سعادت، ۱۵ فیلم کوتاه در بخش مسابقه بین الملل یا سینمای سعادت و ۱۵ فیلم کوتاه در بخش جلوه گاه شرق به رقابت می پردازند.
بر این اساس، ۱۵ فیلم بلند در بخش رقابتی سینمای سعادت (مسابقه بینالملل) این دوره جشنواره برای رقابت به نمایش درمیآیند که ۳ فیلم ایرانی «نگار»، «خانه یا ائو» و «پایان رویاها» و ۱۲ فیلم خارجی هستند و عبارتند از:
فیلم لهستانی «کوری» (Blindness) به کارگردانی ریشارد بوگایسکی، «مادر» (Mother) ساخته ریری ریزا از اندونزی، «تبعیدی» (Exiled) به کارگردانی داویس سیمانیس از لتونی، فیلم بلغارستانی «گلوری» (Glory) ساخته کریستینا گروزیوا و پِتار والچانوف، فیلم کلمبیایی «گناهکاران» (Guilty Men) به کارگردانی ایوان دی گائونا، فیلم روسی«ایوان» (Ivan) ساخته آلیونا داویدووا، فیلم چینی «آقای بیدردسر» (Mr. No Problem) به کارگردانی فنگ می، «بالهای پدرم» (My Father’s Wings) ساخته کیوانچ سِزار از ترکیه، فیلم فرانسوی «پاریس سفید» (Paris La Blanche) به کارگردانی لیدیا تِرکی، فیلم اسپانیایی «کواترتندتا» (Quatretondeta) ساخته پول رودریگز، «سوفیچکا» (Sofichka) به کارگردانی از روسیه، فیلم آرژانتینی «شب دراز فرانسیسکو سانکتیس» (The Long Night of Francisco Sanctis) ساخته فرانسیسکو مارکس و سه فیلم ایرانی «نگار» (Negar) به کارگردانی رامبد جوان، «پایان رؤیاها» (The End of Dreams) ساخته محمدعلی طالبی و «خانه/ ائو» (Home) به کارگردانی اصغر یوسفینژاد، رقابت میکنند.
در خلاصه داستان فیلم «کوری» آمده است: بخش مبهم و تیرهوتاری از زندگی جنایتکاری در دوران استالین با نام جولیا بریستایگر که به «لونای خونخوار» شهرت دارد چون در جریان بازجوییهایش، زندانیان را با نهایت بیرحمی شکنجه میکرد.
ریشارد بوگایسکی کارگردان «کوری» در اواسط دهه ۱۹۷۰ به «استودیوی ایکس» آندری وایدا ملحق شد. وقتی در سال ۱۹۸۲ فیلم او با عنوان «بازجویی» توقیف شد و پلیس مخفی به آزار و اذیت او پرداخت، بوگایسکی به کانادا مهاجرت کرد و در سینما و تلویزیون آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۹۵ به لهستان بازگشت و فعالیتهای سینماییاش را در زادگاهش از سر گرفت. «کوری» جدیدترین فیلم بوگایسکی است که سال گذشته در بخش سینمای جهان معاصر در جشنواره بینالمللی تورنتو روی پرده رفت.
در خلاصه داستان فیلم «مادر» میخوانیم: وقتی پای زن دیگری به زندگی شوهر اتیرا باز میشود او زندگیاش را تباهشده میبیند. اتیرا که در زمانه و فرهنگی به سر میبرد که تعدد زوجات پذیرفته شده است، بهتنهایی با غم و اندوه و احساس حقارتش سر میکند.
ریری ریزا با فیلم «مادر» که آن را بر اساس یک داستانی حقیقی ساخته است، پیش از این به جشنواره فیلم اندونزی ۲۰۱۶ و جشنواره بینالمللی فیلمهای سینمای آسیا وِزول (شهری در فرانسه) ۲۰۱۷ رفت و با جوایز مختلفی به خانه بازگشت. ریزا این فیلم را ادای احترامی به زنان مقتدر و قوی میداند که به خانواده ایمان دارند و آن را به مادر تازه درگذشتهاش تقدیم کرده است.
«تبعیدی» درباره اولریش جراح ارتش آلمان است که در آخرین سال جنگ جهانی اول برای بازدید به آسایشگاهی دورافتاده در لتونی فرستاده میشود؛ آسایشگاهی که در آن از مجروحان جنگی نگهداری میشود و هدفش بهبودی وضعیت روانی سربازانی است که مدت طولانی را در میدان جنگ گذرانده و دچار آسیبهای روحی شدهاند. در این میان، اولریش با پسری جنگلی روبهرو میشود و میکوشد او راا هم درمان کند، اما شرایط سختتر از آن چیزی است که در ابتدا به نظر میرسد.
«تبعیدی» اولین فیلم داستانی داویس سیمانیس است که فعالیتهای کارگردانیاش را از سال ۲۰۰۶ با مستند کوتاهی با عنوان «Version.LNO» آغاز کرد و پس از آن، چهار مستند بلند را به کارنامهی فیلمسازیاش افزود. «تبعیدی» با بودجهای چهارصد هزار یورویی تولید شده است. «تبعیدی» در بخش مروری بر سینمای منطقه بالتیک جشنواره جهانی فجر نیز روی پرده میرود.
«گلوری» درباره یک کارگر گوشهگیر راهآهن در بلغارستان است که میلیونها پول نقد پیدا میکند و آنها را به پلیس تحویل میدهد. وقتی یولیا استایکووا از وزارت ترابری تصمیم میگیرد از او به عنوان ابزاری برای گریز از رسوایی فسادش بهره ببرد، زندگی ساده کارگر قربانی هرجومرج دیوانسالاری میشود.
«گلوری» سومین فیلم بلند کریستینا گروزیوا و پِتار والچانوف است که پیش از این با دیگر فیلمهای بلند و کوتاه و مستندشان به جشنوارههای متعددی راه پیدا کرده و بسیار مورد تحسین قرار گرفتهاند. این فیلم دومین قسمت از سهگانهی «بریدههای جراید» این زوج موفق فیلمساز است که با رویکردی واقعگرا و اجتماعی در بلغارستان معاصر به بررسی مضامینی چون فساد، اختلافهای طبقاتی و تقسیمات شهری/ روستایی میپردازد. «گلوری» که با بودجهای ۲۶۰ هزار یورویی ساخته شده، تا امروز به جشنوارههای متعددی، از جمله لوکارنو، لوگزامبورگ، مینسک، دوبلین و… رفته و در اغلب آنها جوایزی برای سازندگانش به ارمغان آورده است.
در خلاصه داستان فیلم «گناهکاران» آمده است: ماریانا که ویلینگتن دلباخته اوست، در حال تدارک ازدواجش با رنه، پسرعموی نامزد سابقش، است. ویلینگتن میکوشد دوباره قلب ماریانا را به دست بیاورد و همزمان شایعههایی درباره دزدی به گوش میرسد که منجر به مرگهای خشونتباری در شهر شده است.
ایوان دی گائونا (که پیش از این سه فیلم کوتاه ساخته و در تلویزیون هم فعال بوده) عقیده دارد اولین تجربه کارگردانیاش محصولی از عشق است و به زمانی برمیگردد که شیفتگی او به سینما از آن آغاز شده است. از قرار معلوم زمانی که او در رشته مهندسی راه و ساختمان تحصیل میکرده، باشگاه فیلمی را با هدف آشنایی با دختری راهاندازی میکند که دوستش داشته است. دختر او را ترک میکند ولی عشق ایوان به سینما باقی میماند و گروهی از دوستان، که با کمک آنها ساختن ویدئوکلیپ و فیلمهای کوتاه را آغاز میکند.
«ایوان» درباره مردی به نام ایوان است که در شهر کوچکی در روسیه زندگی میکند و راننده آمبولانس است. زندگی او با زندگی اطرافیانش تفاوتی ندارد و او هم مثل خیلی از همنسلیهایش مدتهاست که تغییر خود یا وضع موجود کشورش را فراموش کرده است. ایوان روزی دختری را ملاقات میکند که امید تغییر را در او زنده میکند.
آلیونا داویدووا که متولد ۱۹۷۷ و فارغالتحصیل مدرسه سینمایی گراسیموف مسکو در سال ۲۰۰۷ است، با فیلم «ایوان» اولین اثر بلند کارنامهاش را تجربه کرده است. این فیلم اولین نمایش آسیاییاش را در جشنواره بینالمللی فیلم فجر تجربه میکند.
در خلاصه داستان فیلم «آقای بیدردسر» میخوانیم: دینگ وویوآن مدیر مزرعهی شوهوآ است که خارج از شهر قرار دارد و مشترکاً به اعضای خانوادهی ژو تعلق دارد. وویوآن قراردادی یک ساله دارد که شش ماه از آن گذشته است اما مزرعه همچنان ضرر میدهد و شایعههایی شنیده میشود که وویوآن دستمزد کارگران را هم پرداخت نکرده است.
فنگ می که فیلمنامهنویس صاحبنامی است با درام ۱۴۴ دقیقهای «آقای بیدردسر» که سیاهوسفید است، در مقام کارگردان هم شروعی کاملاً متفاوت را برای خودش رقم زده است. او سال گذشته با «آقای بیدردسر» به جشنواره فیلم اسب طلایی رفت که در نهایت جوایز بهترین بازیگر مرد (وی فان) و بهترین فیلمنامهی اقتباسی (فنگ می و شی هوآنگ) را برای سازندگانش به ارمغان آورد.
«بالهای پدرم» درباره یک کارگر ساختمان سنوسالدار است که پس از شناسایی یک تومور بدخیم، مجبور میشود بر خلاف تمام همقطارانش قید همه برنامههایش برای آینده را بزند.
کیوانچ سِزار کارگردان فیلم «بالهای پدرم» ابتدا مهندسی خواند ولی بعد به ایتالیا رفت و به عنوان تدوینگر وارد عرصه فیلمسازی شد. او در سال ۲۰۰۹ به ترکیه برگشت و تدوینگری آثار تلویزیونی و مستندها را در کشور خودش ادامه داد. او که پیش از این چند فیلم کوتاه و مستندی با عنوان «بچههای تورابدین» (۲۰۰۹) را در کارنامه دارد، با اولین فیلم بلند داستانیاش به جشنوارههای پرشماری رفته و از بعضی دست پر بازگشته است، از جمله پنجاهویکمین جشنواره بینالمللی کارلووی واری، چهلمین جشنواره بینالمللی سائو پولو و…
«پاریس سفید» درباره ریکیا است که در هفتاد سالگی تصمیم میگیرد دهکدهاش در شمال الجزایر را ترک کند و به پاریس برود. او بهتنهایی عازم سفری در دریای مدیترانه میشود تا شوهرش را به خانه برگرداند. او که چیزی جز آدرس یک هتل ندارد با کمک دوستان جدیدش در نهایت شوهر را در حومهی شهر پیدا میکند. اما قهرمان او به یک غریبه بدل شده است.
لیدیا تِرکی که فیلمنامهنویس و کارگردانی از نژاد الجزایری است، پیش از نشستن روی صندلی کارگردانی، سمتهای مختلفی را در پشت صحنه و فیلمسازی تجربه کرده است. «پاریس سفید» اولین فیلم بلند داستانی تِرکی است که پیش از این، یک فیلم کوتاه و دو مستند ساخته است. او سال گذشته با این فیلم در بخش رقابتی فیلمهای اول جشنواره شبهای سیاه تالین (در استونی) حاضر شد.
در خلاصه داستان فیلم «کواترتندتا» میخوانیم همسر توماس میمیرد ولی به او اجازه نمیدهند که جسم همسرش را به خاک بسپارد چون خانواده زن میخواهند او در زادگاهش پاریس دفن شود. از این رو توماس جسد را میدزد تا بتواند طبق خواسته همسرش، وی را در کواترتندتا دفن کند که دهکده کوچکی در منطقهی آلیکانتهی اسپانیا است.
پول رودریگز که پیش از این در پروژههای سینمایی مختلفی دستیار اول کارگردان بوده، با «کواترتندتا» اولین فیلمش را در مقام نویسنده و کارگردان تجربه کرده است. این فیلم در جشنواره فیلم اسپانیایی مالاگا، تندیس بهترین فیلمبرداری را برای کارلس گوسی به ارمغان آورد.
در خلاصه داستان فیلم «سوفیچکا» آمده است: سوفیچکا پس از بیست سال غیبت به روستای زادگاهش در آبخاز گرجستان برمیگردد. دیدار دوباره خانه و ملاقات با اهالی روستا، مجموعهای از خاطرات و زندگی گذشته را در مقابل چشمان سوفیچکا قرار میدهد؛ از ازدواجش با روفوس، خیانت همسایه، سالهای سخت جنگ، تبعید به سیبری و… اما با وجود همهی این تجربههای طاقتفرسا، سوفیچکا هنوز بهه آدمها و زندگی باور دارد و خاطرهی همسر جوانمرگشدهاش را زنده نگه داشته است.
اولین فیلم بلند کارنامه کایرا کووالِنکو درامی نوستالژیک است در ستایش زندگی و امید و عشق. اثری که فیلمنامهاش بر اساس داستانی از فاضل اسکندر و با مشارکت دو فیلمنامهنویس دیگر علاوه بر خود کووالنکو نوشته شده است.
داستان «شب دراز فرانسیسکو سانکتیس» سال ۱۹۷۷ در بوئنوس آیرس روی میدهد. فرانسیسکو سانکتیس مرد خانوادهای است که زندگی آرام و بیدردسری دارد. او روزی از مأموریت آدمربایی سربازان دیکتاتوری حاکم باخبر میشود و در مدت زمان کوتاهی که باقی مانده است باید مهمترین تصمیم زندگیاش را بگیرد: آیا او باید زندگی خودش را به خطر بیندازد تا زندگی آدمهای بیگناهی را نجات دهد؟
اولین فیلم بلند داستانی کارنامه فرانسیسکو مارکس (که پیش از این دو فیلم کوتاه و یک مستند بلند ساخته) و آندرئا تِستا (که پیش از این سه فیلم کوتاه را کارگردانی کرده) موفقیتهای قابل توجهی را به دست آورده است. «شب دراز فرانسیسکو سانکتیس» پس از نمایش در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ و رقابت برای تصاحب دوربین طلا و جایزه بخش «نوعی نگاه»، به جشنوارههای هامبورگ و همپتنز رفت و دستآخر چهار جایزه از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد را از جشنواره بینالمللی سینمای مستقل بوئنوس آیرس دریافت کرد.
«نگار» داستان نگار، دختر خانوادهای نیمهمرفه و اصیل است. پدر لوطی او در یک معامله اقتصادی شکست میخورد و به دلیل فشارهای زیاد میمیرد. البته این تحلیل پلیس از مرگ پدر است و نگار آن را باور ندارد. از این رو او تصمیم میگیرد روزهای پایانی زندگی پدرش را مرور کند تا شاید به اصل ماجرا پی ببرد.
جوان که پیش از این فیلمهای «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «پسر آدم، دختر حوا» و «ورود آقایان ممنوع» را در کارنامه دارد، اولین نمایش جهانی فیلمش را در جشنواره بینالمللی فجر پشت سر خواهد گذاشت. نگار جواهریان، محمدرضا فروتن، مانی حقیقی و آتیلا پسیانی از بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان فیلم «پایان رؤیاها» آمده است: پسربچهای که با خانوادهاش در یکی از روستاهای شمالی کشور زندگی میکند، علاقهی شدیدی به اسبی پیدا میکند که تازه وارد خانهشان شده است. اشتباهی از پسر سر میزند و مشکلی به وجود میآید اما او مشکل را از خانوادهاش پنهان میکند و همین موضوع باعث گسترش گرداب دردسرها میشود.
محمدعلی طالبی فیلمساز کهنهکاری است که بیشتر با آثارش درباره کودکان و نوجوانان شناخته میشود. او که فعالیتهای هنریاش را از سال ۱۳۵۶ با دستیاری کارگردان در تلویزیون و مستندسازی آغاز کرده است تا امروز فیلمهایی مانند «چکمه»، «کیسه برنج»، «تیکتاک»، «تو آزادی»، «باد و مه»، «دیوار» و… را ساخته و به جشنوارههای جهانی مهمی مانند برلین، مونترال، تورنتو، توکیو، لندن و… رفته و جوایزی را هم به دست آورده است.
در خلاصه داستان «خانه/ ائو» میخوانیم: مردی از دنیا رفته است و همه دور جسدش جمع شدهاند. متوفی وصیت کرده است جسدش را در اختیار دانشکده پزشکی به منظور استفاده علمی قرار دهند اما دخترش بهشدت مخالف است.
اصغر یوسفینژاد (متولد ۱۳۴۸) که کارش را از فعالیتهای مطبوعاتی و مجلههای سینمایی بهخصوص ماهنامه «فیلم» آغاز کرد، در این سالها چند فیلم کوتاه، یک مجموعهی مستند و فیلمی با عنوان «باران رؤیاها را نمیشوید» را در مقام فیلمساز ساخته است.
فیلم های بلند جلوه گاه شرق/ رونمایی از «خانه کاغذی» در جشنواره فجر
در بین فیلم های بلند در بخش جلوه گاه شرق، نام سه فیلم سینمایی «آپاندیس» به کارگردانی حسین نمازی، «خانه کاغذی» به کارگردانی مهدی صباغ زاده و «برگ جان» ساخته ابراهیم مختاری به چشم می خورد. علاوه بر این سه فیلم، فیلم های «وصیت پدر»(A Father’s Will) به کارگردانی باکیت موکول از قرقیزستان، فیلم سنگاپوری «کارآموز» (Apprentice) ساخته جانفنگ بو، «خانه دیگران» (House of Others) به کارگردانی روسودان گلوریدزه از گرجستان، فیلم چینی «چاقو در آب پاک» (Knife in the Clear Water) ساخته وانگ ژوبو، «بازآمده» (Reurnee) به کارگردانی سابیت کورمانبکوف از قزاقستان، فیلم هندی «پیهو» (Pihu) ساخته وینود کاپری، «رئوف» (Rauf) به کارگردانی باریس کایا از قراقستان، فیلم ژاپنی «بذرافشان» (The Sower) ساخته یوسوکه تاکوچی، «میز» (The Table) به کارگردانی کیم جونگکوان از کره جنوبی، «گرگ و بره» (Wolf and Sheep) ساخته شهربانو سادات از افغانستان، فیلم بنگلادشی «بی نام و نشان» (Unnamed) به کارگردانی تاکور احمد و «مادر» (The Mother) ساخته اِردِنِتسِتسِگ بازاراگچا از مغولستان، فیلمهای بلند بخش جلوهگاه شرق هستند.
«وصیت پدر» درباره آزات است که پس از پانزده سال زندگی در آمریکا به قرقیزستان و دهکده خانوادگیاش برمیگردد. علت بازگشت او وصیت پدرش است که یک سال پیش در آمریکا درگذشته است. آزات باید خواستهی زمان مرگ پدر را برآورده کند و پولی را برگرداند که او به روستاییها بدهکار است. «وصیت پدر» اولین تجربه نویسندگی و کارگردانی باکیت موکول (که بازیگر بوده و عضو اتحادیه فیلمبرداران است) وو دستان ژاپار اولو است. آنها پیش از این با فیلمشان به سه جشنواره دیگر هم رفتهاند که مهمترینشان جشنواره جهانی مونترال بوده که جایزه زنیت طلایی بهترین فیلم اول داستانی را برایشان به ارمغان آورده است.
«کارآموز» درباره اِیمن یک افسر 28 ساله دارالتأدیب است که به زندان بزرگسالان منتقل میشود. او در آنجا با رحیم دوست میشود که مأمور اعدام اصلی زندان است و در کارش یکی از پرکارترینهای جهان به شمار میرود!
«کارآموز» تولید مشترک سنگاپور، آلمان، فرانسه، هنگ کنگ و قطر است. این فیلم اولین بار ماه مه 2016 در بخش نوعی نگاه جشنواره کن نمایش داده شد و سال گذشته نماینده سنگاپور در بخش اسکار فیلم خارجیزبان بود.
جانفنگ بو (متولد 1983) کارگردان «کارآموز» یکی از خوشآتیهترین فیلمسازان جوان سنگاپور است که در مدارس سینمایی کشورش و اسپانیا تحصیل کرده است. او که فیلمهایش اغلب بر مضامینی چون هویت، خاطره و جنسیت تمرکز دارند، از سال 2005 با فیلمهای کوتاهش به جشنوارههای جهانی متعدد و معتبری رفته است. اولین فیلم بلند او با عنوان «قلعه شنی» در بخش هفته منتقدان بینالمللی جشنواره کن به نمایش درآمد.
«خانه دیگران» داستان خانوادهای است که به یک خانه بزرگ روستایی نقل مکان میکند که در آرامش کوهستان فرو رفته است و یک باغ بزرگ لیمو در پس پنجرهاش دیده میشود. این طور به نظر میرسد که همهی عناصر لازم برای یک زندگی شاد یک جا جمع شدهاند. اما اوایل دهه 1990 در آبخاز است و فقط مدت زمان کوتاهی از جنگ خونین و هراسناک گرجستانیها و آبخازیها میگذرد که قبلاً همسایگانن خوبی بودند.
روسودان گلوریدزه که در دانشگاه دولتی تفلیس، زبان و ادبیات فرانسه خوانده و در انستیتو فیلم و تئاتر دولتی گرجستان در رشتههای فیلمنامهنویسی و کارگردانی تحصیل کرده است، سال گذشته با «خانه دیگران» به جشنوارههای مختلف رفت، از جمله جشنواره فیلم کارلووی واری که در بخش مسابقه شرق غرب برنده جایزه بهترین فیلم شد.
داستان «چاقو در آب پاک» در کوهستانهای دوردست استان نینگشیا روی میدهد. ما زیژان سالخورده با پسرش سوگواری برای همسرش را آغاز میکند. پسر میخواهد تنها گاوشان را برای چهلمین روز ناپدید شدن مادر قربانی کند ولی پدر دچار تردید است تا اینکه یک روز صبح، حیوان دست از خوردن و آشامیدن میکشد.
وانگ ژوبو کارگردان «چاقو در آب پاک» متولد دسامبر 1984 است. او فعالیت در عرصهی فیلمسازی را با تهیهکنندگی آغاز کرد. «چاقو در آب پاک» اولین تجربه او در مقام کارگردان است که شش سال زمان برد تا به سرانجام برسد. ژوبو این فیلم را به دلیل پرداختن به مردمان هوئی (جامعهی مسلمان چینیها) اثری منحصربهفرد میداند.
در خلاصه داستان فیلم «بازآمده» آمده است: خانواده ساپارکول به زادگاه تاریخیاش برمیگردد؛ پس از عبور از پست مرزی ترکمنستان و تمام تشریفات همیشگی و معمول؛ و پس از گوش دادن سرود ملی قزاقستان و اشک ریختن از ورود به سرزمینی آزاد.
سابیت کورمانبکوف، فیلمساز، نویسنده، کارگردان هنری و بازیگری است متولد 1960 در دهکدهای در منطقهی قرهبولاق قزاقستان. او در سال 1980 از رشته طراحی دانشکده هنر آلما آلتا فارغالتحصیل شد و در ادامه به تحصیل در انستیتو سینمایی گراسیموف پرداخت.
«پیهو» درباره پیهوی دو ساله است که در اولین ساعتهای صبح میکوشد مادر بیمسئولیتش را از خواب بیدار کند. او که ناامید شده است، به سیاحت در آپارتمان بزرگی میپردازد که به خاطر مهمانی تولد شب گذشته حسابی بههمریخته است.
وینود کاپری که متولد سال 1972 است، 23 سال به عنوان ژورنالیست با نشریهها و شبکههای خبری تلویزیون همکاری کرده است. او در سال 2014 با مستند «دیگر نمیتوانم این افتضاح را تحمل کنم» خودی نشان داد و یک جایزه ملی را هم به دست آورد. کاپری که اولین فیلم داستانیاش را در سال 2015 با عنوان «Miss Tanakpur Haazir Ho» ساخت، پیش از این با «پیهو» به جشنوارههای ونکوور و پام اسپرینگس رفته است.
«رئوف» درباره رئوف پسری یازده ساله است که در دل تباهی و تاریکی جنگ و شرایط جانفرسای آن درگیر عشقی افلاطونی میشود و برای اینکه دختر مورد نظرش را از دنیای سیاه پیرامونشان جدا کند، همه جا به دنبال گلهای صورتی میگردد.
باریس کایا (که پیش از این دستیار کارگردان بوده و ویدئوهای تبلیغاتی تحسینشدهای ساخته) و سونر کانر (که کارگردان هنری موفقی بوده) با «رئوف» به جشنوارههای ویژه آثار کودکان بسیاری رفتهاند و جوایز متعددی را به دست آوردهاند.
در خلاصه داستان فیلم «بذرافشان» آمده است: میتسوئو که از دیدار برادرش یوتا و برادرزادهاش چیه خوشحال شده است، در اولین فرصت، چیه و دیگر برادرزادهاش ایتسوکی را به شهربازی میبرد، اما اتفاقهای وحشتناکی روی میدهد که در نهایت به کشته شدن ایتسوکی منجر میشوند.
یوسوکه تاکوچی که فارغالتحصیل انستیتو فناوری شیبورا است و در فرانسه نقاشی آموخته است، با «بذرافشان» اولین فیلم بلندش سال گذشته به جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی رفت و در نهایت جوایز بهترین کارگردان و بهترین بازیگر زن را برنده شد.
در خلاصه داستان فیلم «میز» میخوانیم: زوجی سر میز در حال صحبتاند؛ مرد ظاهراً از اروپا برگشته است و زن ناراحت است که او پس از چنین مدت طولانی وی را میبیند. گفتوگویی که به نظر میرسد هر لحظه ممکن است به پایان برسد با نشستن لبخند بر چهرهی زن ادامه پیدا میکند.
کیم جونگکوان کارگردان «میز» که فیلمکوتاهساز پرکار و تحسینشدهای است و برای قالبهای روایی خلاقانهاش شناخته میشود، سال گذشته دو فیلم بلند اول و دومش را پشتسرهم کارگردانی کرد. نخستین فیلمش با نام «بدترین زن» برای اولین بار در هفدهمین جشنواره بینالمللی جئونجو به نمایش درآمد و جایزه فیپرسی سیوهشتمین جشنواره بینالمللی مسکو را برنده شد.
«گرگ و بره» داستان مردم قصهگوی منطقهای روستایی در افغانستان است که برای یکدیگر داستانهایی پر رمز و راز و خیالانگیز تعریف میکنند، داستانهایی که دنیای پیرامونشان و سرزمینی را شرح میدهد که در آن زندگی میکنند.
شهربانو سادات یک فیلمنامهنویس و کارگردان افغان جوان است که در کابل و یک کارگاه فرانسوی با سینمای مستند آشنا شد. اولین فیلم کوتاه داستانی او با عنوان «در جهت مخالف» در بخش دو هفتهی کارگردانان جشنواره کن 2011 به نمایش درآمد. او در سال 2013 کمپانی تولیدیاش با نام «وولف پیکچرز» را در کابل راهاندازی کرد. شهربانو سادات نگاه سینماییاش را چنین توضیح میدهد: «من به تصویر دقیقتری از افغانستان علاقهمندم و با جستوجوی این هدف در زندگی معمولی و روزمرهی افغانها به فیلمسازی بیگانه بدل شدهام! این موضوع دیگر مرا آزار نمیدهد و میخواهم از شر تمام کلیشهها در خصوص فرهنگ غنی این سرزمین خلاص شوم و تصویر تازهای را ترسیم کنم.»
در خلاصه داستان فیلم «بی نام و نشان» آمده است: پسر کیفایِت آدین شش ماه پیش به خارج از کشور سفر کرده و حالا یک ماه است که هیچ خبری از او نیست. خبر مرگ کارگری به آدین میرسد و او برای شناسایی جنازه میرود. اما در نهایت مشخص میشود که پسر با گذرنامه جعلی به کشور دیگری قاچاق شده است و حالا جنازه دیگری در تابوت قرار دارد که هویتش مشخص نیست.
تاکور احمد کارگردان «بی نام و نشان»، معمار و بازیگری است که با ایفای نقشهای رمانتیک در دهه 1980 کارش را آغاز کرد و سپس کارگردان شد. او که تا امروز چهار فیلم بلند ساخته، بهتازگی کار روی جدیدترین فیلمش را هم به پایان رسانده است. احمد با «بی نام و نشان» به سه جشنواره کمتر شناختهشده رفته و از هر سه دست پر (با جوایزی در رشتههای کارگردانی و فیلمنامهنویسی) بازگشت. «بی نام و نشان» به عنوان نماینده بنگلادش به بخش اسکار بهترین فیلم خارجیزبان هشتادونهمین دوره مراسم آکادمی معرفی شد.
داستان فیلم «مادر» در سال 1984 روی میدهد. مادر تنهای 69 سالهای در استان اووس مغولستان زندگی میکند که تنها پسرش به خدمت سربازی رفته است. اتفاق ناخوشایندی روی میدهد و پسر به قتل محکوم میشود. مادر سفر طولانی را تحمل میکند تا با تکتک نفسهایش برای نجات تنها فرزندش تلاش کند.
جمله تبلیغاتی فیلم، جالب توجه است: «تو نمیتوانی بمیری در حالی که مادرت زنده است...» «مادر» اولین تجربه کارگردانی اِردِنِتسِتسِگ بازاراگچا است که فعالیتهایش در عرصهی فیلمسازی را با بازیگری آغاز کرده است.
«آپاندیس» اولین فیلم بلند کارنامه حسین نمازی که مدرک کارشناسی سینما دارد و پیش از این چند فیلم کوتاه ساخته است. آنا نعمتی، امیرعلی دانایی، رضا اکبرپور، پردیس منوچهری، مرجان مؤمنی و محمدعلی کیانی از بازیگران درام 844 دقیقهای «آپاندیس» هستند که در خلاصه داستان آن آمده است: یک عمل جراحی آپاندیس انجام و در نتیجه آن رازهای چند نفر برملا میشود
«خانه کاغذی» داستان پدر و دختر روزنامهنگاری است که همپای یکدیگر کار میکنند و هیچکدام به خاطر دیگری ازدواج نکردهاند. دختر در یک نشریه کار میکند و پدر هم بعد از مدتی دوباره دست به قلم شده است. پرویز پرستویی، تینا پاکروان، ستاره اسکندری، مهدی پاکدل، علیرضا کمالی، حسین پاکدل، ثریا قاسمی، محسن قاضیمرادی، ارد زند و شقایق فراهانی از بازیگران این فیلم هستند. مهدیی صباغزاده (متولد اول تیر ۱۳۳۰ در مشهد) کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و تدوینگری است که فعاليت هنري را با تئاتر و شركت در سينماي آزاد و فيلمسازي تجربي آغاز كرد. «آفتابنشینها»، «سناتور»، «خانه خلوت» و «صبحانهای برای دو نفر» از جمله فیلمهای صباغزاده در مقام کارگردان هستند.
در خلاصه داستان فیلم «برگ جان» آمده است: کارگردانی با سهلانگاری در حال ساختن فیلمی گزارشی از کاشت و برداشت زعفران در شهرستان است. او این کار را برای تأمین کسری پول خرید خانه پذیرفته است ولی از سوی دیگر، قیمت خانهها در حال بالا رفتن است و... «برگ جان» با الهام از ماجراهای پشت صحنهی مستند «زعفران» (1369) خلق شده است و مهدی احمدی، سعید پورصمیمی، مریمم مقدم و سحر سلحشور از بازیگران آن هستند.
ابراهيم مختاري که متولد بابل است و فارغالتحصيل مدرسه عالي تلويزيون و سينما، مستندسازی را از سال 1351 در تلویزیون آغاز كرد و اولین فیلم سینماییاش با نام «زینت» در سال 1994 در بخش دوهفتهی منتقدان جشنواره کن به نمایش درآمد. پس از آن مختاری به چهرهنگاری در سینمای مستند روی آورد و سه فیلم «ملاخدیجه و بچهها»، «مکرمه: خاطرات و رؤیاها» و «زینت: یک روز بهخصوص» را ساخت که در چند جشنواره به نمایش درآمدند. در سال 1376 جشنواره لايپزيك بزرگداشتی برای او برگزار کرد.
رقابت ۳ فیلم کوتاه ایرانی در مسابقه بین الملل
بر این اساس، در بخش سینمای سعادت یا مسابقه بین الملل، ۱۵ فیلم کوتاه شامل ۳ فیلم ایرانی و ۱۲ فیلم خارجی حضور دارند که رقابت می کنند.
«موقعیت» (A Place)
کارگردان: ایوان فرناندز دی کوردوبا
کشور: اسپانیا
خلاصه داستان: یک مهاجر عرب باید با نامهربانیها و تعصبهای یک خانوادهی اروپایی کنار بیاید و بر آنها چیره شود تا بتواند ماشینش را دوباره راه بیندازد و راهی مقصدش شود.
«آمالیمبو» (Amalimbo)
کارگردان: خوان پابلو لیبوسارت
کشور: سوئد
خلاصه داستان: تیپوانا که فقط پنج سال دارد، پس از مرگ پدرش میکوشد تا وارد دنیای دیگر شود؛ این کار باعث میشود او برزخ را تجربه کند.
«به خاطر عشق» (Because of Love)
کارگردان: ام. عبدالغفور شاهین
کشور: ترکیه
خلاصه داستان: اِمره مسئول نگهداری تنها دام خانواده است. او همچنین عاشق بهار، دستیار مادرش در کلاسهای گلدوزی است. امره روزی گاو را در علفزار گم میکند و اوضاع پیچیده میشود.
«آن سوی مرز» (Beyond the Border)
کارگردان: دانیله لوکا
کشور: سوییس
خلاصه داستان: سه ایتالیایی بیپول با موفقیت سرقتی را در کشور همسایه، سوییس، انجام میدهند اما کمتر از انتظار نصیبشان میشود. سفر بازگشت آنها به ایتالیا، خود واقعیشان را نمایان میکند.
«حمله به اژدها» (Charge The Dragon)
کارگردان: یان بوبنیچک
کشور: جمهوری چک و اسلوواکی
خلاصه داستان: سه داستان کوتاه درباره یک اژدها و یک شوالیه که همگی با مرگ به پایان میرسند. شوالیه به قدری از شکستناپذیریاش مطمئن است که بدون ترس به رویارویی با اژدها میرود.
«حراج رؤیاها» (Dreams on Sale)
کارگردان: ولاد بوزیانو
کشور: رومانی
خلاصه داستان: در دنیایی که آدمها میتوانند رؤیاها را ضبط و خرید و فروش کنند، خیلیها قابلیت رؤیابینی را از دست میدهند. رؤیاها به قالب جدیدی از هنر بدل میشوند و متاعی برای طبقهی مرفه.
«خانه» (Home)
کارگردان: ایرینا تسیلیک
کشور: اوکراین
خلاصه داستان: وقتی راه امن خانه از بین میرود و برای نجات جان باید از دست دشمنان گریخت، تمام کاری که باقی میماند این است که خانه را در قلبتان نگه دارید.
«غیرانسانی» (Inhuman)
کارگردان: دانیل دیمیدوف
کشور: روسیه
خلاصه داستان: سیارهای زیبا و دوستداشتنی به دست موجوداتی مزاحم به نام انسانها میافتد و بهتدریج از بین میرود.
«روزهای آخر» (Last Days)
کارگردان: آرتورو لئون لیرنا
کشور: پرو و اسپانیا
خلاصه داستان: رامون خیاط کهنهکاری است که چند دهه لباسهای مردانهی استادانه دوخته است، اما در سالهای اخیر کاروکاسبیاش کساد شده چون انگار دچار یک نابههنگامی تاریخی است و در دوره و زمانه دیگری قرار گرفته است.
«مسخ» (Metamorphosis)
کارگردان: آدریان آرسه
کشور: مکزیک
خلاصه داستان: سد گوادالوپ واقع در شمال شرقی مکزیکو سیتی منطقهای با تنوع زیستی فوقالعاده است؛ منبعی برای اکسیژن، آب آشامیدنی، چوب، غذا، گیاهان دارویی و...
«زمزمههای باد» (Wind’s Whispers)
کارگردان: لوئیک ژونه
کشور: فرانسه
خلاصه داستان: پیرزنی در یک خانهی بزرگ جنگلی تنها زندگی میکند. او بهواسطه حضور آدمهای ناشناس در آستانه گرفتن دشوارترین تصمیم زندگیاش قرار میگیرد.
«سکوت» (The Silence)
کارگردان: علی عسگری و فرنوش صمدی
کشور: ایتالیا و فرانسه
خلاصه داستان: فاطمه و مادرش پناهندههای کُردی هستند که در ایتالیا زندگی میکنند. آنها دکتر میروند ولی دختر به جای ترجمه حرفهای دکتر برای مادرش، سکوت میکند.
«آگهی فروش» (Online Shopping)
کارگردان: قصیده گلمکانی
کشور: ایران
خلاصه داستان: دنیا دختری است که میخواهد برای تحصیل به خارج از کشور برود. او پیش از ترک ایران میکوشد وسایل خود را به صورت آنلاین بفروشد.
«تناوب» (Periodicty)
کارگردان: علی خوشدونیفراهانی
کشور: ایران
خلاصه داستان: زندانی در مجاورت یک زمین بازی کودکان قرار گرفته است.
«پیشخدمت» (The Servant)
کارگردان: فرنوش عابدی
کشور: ایران
خلاصه داستان: برخورد یک نویسنده با یک حشره غولپیکر زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد.
به گزارش شبستان، ۱۵ فیلم کوتاه دیگر نیز برای نمایش در بخش جلوهگاه شرق (پانورمای فیلمهای کشورهای آسیایی و اسلامی) انتخاب شدند که ۳ فیلم ایرانی و ۱۲ فیلم خارجی هستند و عبارتند از:
«پرسه در گذر آفتابگردان» (A Stroll Down Sunflower Lane)
کارگردان: می زاید
کشور: مصر
خلاصه داستان: یک پدربزرگ، دختر کوچولویی که نوه اوست، و یک خانهی قدیمی؛ و در این بین خاطراتی که برای دختر شکل میگیرند و از ذهن پیرمرد محو میشوند.
«امل» (Amal)
کارگردان: هانی القطان هانی
کشور: ایالات متحده
خلاصه داستان: خانواده مسلمانی مهاجرت میکنند که تنها دخترشان با نام امل، در پی شهادت پدرش ضربهی روحی سختی خورده است.
«بوبو» (Bobo)
کارگردان: ماذن کمال و مونس رشید
کشور: پاکستان
خلاصه داستان: مادر تنهایی از حقیقتی پیرامون بوبو، دوست خیالی دخترش، باخبر میشود.
«کاپیتان عادل» (Captain Adel)
کارگردان: امیر البصری
کشور: عراق
خلاصه داستان: پسر کوچکی به تیمی ملحق میشود تا رؤیای برنده شدن جام تحقق یابد.
«مامان بزرگ لولنگ» (Grandma Loleng)
کارگردان: چه تاجیامون
کشور: فیلیپین
خلاصه داستان: زن جوانی به زادگاهش در حومه شهر برمیگردد و در آنجا یک بار دیگر با مامان بزرگ لولنگ دیدار میکند که برای خودش یک پا هنرمند است.
«بزرگراه» (Highway)
کارگردان: سی وی آ
کشور: مالزی
خلاصه داستان: پسر دانشجویی با ماشین دنبال مادرش میرود تا با هم به یک جشن عروسی بروند، اما در ترافیک گیر میکنند و بحثی میانشان درمیگیرد.
«من قلم میزنم» (I Engrave)
کارگردان: ریم فلکناز
کشور: امارات متحده عربی
خلاصه داستان: هر سال غلام محمد عندلیب از افغانستان به دوبی میآید و در یک دوره چهار ماهه، هنرش را در معرض دید بازدیدکنندگان دهکده جهانی قرار میدهد.
«در هیچستان» (Into the Void)
کارگردان: فردی آنگ، مین تو آنگ، زون مومو
کشور: میانمار
خلاصه داستان: وقتی دختربچهای که تنها همدم پدر جوانش است ناگهان مریض میشود و بهبودیاش امکانپذیر نیست، مرد جوان آشفته میشود و دیگر چیزی برای از دست دادن برایش باقی نمیماند.
«موشک کاغذی» (Paper Plane)
کارگردان: رائد الطوالبه
کشور: اردن
خلاصه داستان: دختری اهل خاورمیانه به دست برادرش کشته میشود چون او فکر میکند خواهرش عاشق کسی شده است.
«مرتد» (Renege)
کارگردان: توبی اوگونانده
کشور: نیجریه
خلاصه داستان: بمبگذار انتحاری جوانی تصمیم میگیرد بر خلاف مأموریتی عمل کند که برای او در نظر گرفته شده است.
«قطب جنوب» (South Pole)
کارگردان: امین آکپینار
کشور: ترکیه
خلاصه داستان: محسن یک مرد ساده و بازنشسته است که در یک خانهی قدیمی با همسرش زندگی میکند. او روزی عکس خودش را به عنوان سرکردهی گروهی تروریستی در اخبار تلویزیون میبیند.
«کیف مدرسه» ( The School Bag)
کارگردان: دیراج جیندال
کشور: هند
خلاصه داستان: فاروق در شهر کوچکی از پیشاور پاکستان دوست دارد یک کیف مدرسهی جدید برای تولدش هدیه بگیرد، اما چیز دیگری در انتظار اوست.
«هیچکس» (Nobody)
کارگردان: الهام طرقی
کشور: ایران
خلاصه داستان: گربهای سفید در شهری با ساکنان سیاه زندگی میکند. او برای دستیابی به غذا بسیار تلاش میکند اما هیچیک از ساکنان شهر به او توجه نمیکنند و حتی همنوعانش نیز او را آزار و اذیت میکنند.
«هنوز نه» (Not Yet)
کارگردان: آرین وزیردفتری
کشور: ایران
خلاصه داستان: مادر و پدر هستی میخواهند تولد او را که خارج از ایران زندگی میکند از طریق اسکایپ به او تبریک بگویند.
«کنج» (Solitude)
کارگردان: چاووش هنرآموز
کشور: ایران
خلاصه داستان: یک بازیگر پیر ایرانی به نام آقای کرمانی در تنهایی و افسردگی زندگی میکند. او فکر میکند فراموش شده است و شانس دیگری برای بازیگری ندارد.
نظر شما