حجت الاسلام عباس خادمیان، نویسنده و کارشناس مهدوی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در بیان افق های هماهنگ در حکومت علوی و دولت مهدوی اظهار کرد: امیرالمومنین امام علی علیه السلام و همه ائمه (ع) از جمله حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه، هم به لحاظ وجودی، هم به لحاظ نظری و هم از نظر اهداف و آرمان ها، یک هدف و یک نظر و یک نوع قضاوت واحد داشتند. همان وجود نورانی را که امام علی علیه السلام داشتند امام مهدی علیه السلام نیز دارند و اگر این وحدت را در نظر بگیریم به این نتیجه می رسیم که امام زمان (عج) در جامعه حاضر می شوند برای اینکه کار ناتمام امیرالمومنین علیه السلام را به اتمام برسانند که همان هدایت مردم بود و بخشی از آن توسط رسول گرامی اسلام (ص) و بخشی نیز توسط ائمه معصومین (ع) انجام شد اما کمال نیافت.
وی افزود: امام مهدی علیه السلام می آیند تا کار ناتمام حکومت علوی را به اتمام برسانند و این مسئله از چند جهت قابل دقت است. امیرالمومنین علیه السلام به دنبال آن بودند که جامعه را از جهالت دنیاگرایی، بداخلاقی و … نجات دهد، از اینکه هوس ها و شهوات حیوانی و نفسانی در جامعه غالب شود، پرهیز دهند. امام مهدی علیه السلام نیز اینچنین هستند.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به برخی رویدادهای انسانی عصر ظهور بیان کرد: اتفاق بزرگی که در حکومت حضرت حجت علیه السلام رخ می دهد که در حکومت امیرالمومنین علیه السلام واقع نشد این است که جامعه به جایگاهی می رسد که در تشخیص خود دچار اشتباه نمی شود. خواصی که در زمان امام مهدی علیه السلام گردانندگان جامعه حول محور امامت هستند، از علم و معرفتی برخوردار هستند که اشتباهات خواص دوران امیرالمومنین امام علی علیه السلام تکرار نمی شود.
این نویسنده و فعال فرهنگی عرصه مهدویت تصریح کرد: اتفاق بزرگ پس از ظهور آن است که عقل، فهم و معرفت مردم کامل می شود. کما اینکه در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم ؛ چون قائم ما قیام کند خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان گذارد پس عقولشان را جمع کند تا پیروى هوس نکنند و با یک دیگر اختلاف نورزند و در نتیجه خردشان کامل شود» به نظر می رسد بزرگترین رویداد عصر ظهور این است که مردم، «عقل خداپسند» و «عقل کمال گرا» پیدا می کنند و در انتخاب خود دچار لغزش نمی شوند. در انتخاب بین امام و معاویه، در انتخاب بین امام و انحرافات خوارج. بنابراین، معرفت و عقل مردمان جامعه به مرحله ای می رسد که انتخاب شایسته خواهند داشت.
حجت الاسلام خادمیان در ادامه بیان کرد: مشکل جدی و آسیب برای حکومت علوی این بود که مردم از میزان شناخت کافی برخوردار نبودند. شناخت به دور از تردید و شک نداشتند، هرچند عبادت می کردند، اهل نماز و قرآن بودند و...اما نمی توانستند خود را از لغزش ها حفظ کنند. هنگامی که بین خدا و هوای نفس، بین امیرالمومنین علی علیه السلام و هوای نفس می ماندند درگیر نفس می شدند. و نتیجه ی این تردیدها وقوع جنگ جمل، جنگ نهروان و در مجموع پیاده نشدن اهداف امیرالمومنین علیه السلام در جامعه اسلامی بود.
وی با اشاره به داستان معروفی از امیرالمومنین علیه السلام گفت: نقل شده است شبی حضرت(ع) همراه با کمیل در حال بازگشت از مسجد کوفه بودند و در آن نیمه شب صدای تلاوت قرآن زیبایی کمیل را متعجب کرد. حضرت (ع) خطاب به کمیل فرمودند: «ای کمیل! بدان که بسیاری از قرآن خوانان اهل جهنم هستند»؛ حتی کمیل با آن مقامات عالی، از سخن امیرالمومنین علیه السلام تعجب کرد. اما نتیجه ی این تردید را در نهروان مشاهده کرد. هنگامی که پس از پایان نبرد امیرالمومنین علیه السلام با نشان دادن بدن بی جان فردی به او اشاره کردند و فرمودند: «این فرد را می شناسی؟؟ این همان کسی است که در دل شب قرآن تلاوت می کرد و امروز در مقابل امام خود ایستاد و جنگید.»
کارشناس مرکز تخصصی مهدویت تاکید کرد: آنچه در حکومت مهدوی رخ می دهد عدم این تردیدها است. اتفاق بزرگ دوران ظهور، دوری یاران و خواص از لغزش است به خاطر معرفتی که پیدا می کنند. یعنی کمال اتفاق می افتد. درباره یاران امام زمان علیه السلام توصیفاتی داریم و کلماتی درباره آنها از ائمه معصومین(ع) نقل شده است که نمی توان آنها را برای یاران امام علی علیه السلام لحاظ کرد. هرچند شخصیت های انگشت شماری چون عمار، مقداد، مالک اشتر، ابوذر و … بودند که امام علی (ع) را در همه حال یاری می کردند اما در زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه این افراد مسلما بیشتر هستند.
حجت الاسلام خادمیان در ادامه با اشاره به برخی صفات اصحاب امام زمان (عج) تصریح کرد: یاران مهدی علیه السلام کسانی هستند که خدا را می شناسند اما چه نوع شناختی؟ «حق معرفته» یعنی حق این شناخت را ادا می کنند. چیزی که در حکومت علوی اتفاق نیفتاد این بود که بشریت، شیعه و مومنین به حق معرفت نرسیدند. چه کسانی این معرفت را درک می کنند؟ «وهم انصار المهدی فی آخرالزمان» یاران امام مهدی علیه السلام. آنها به این درجه می رسند که میان «امام» و «هواها» امام (عج) را انتخاب می کنند و تردیدی هم در قلب هایشان نیست.
وی ضمن بیان روایتی از امام صادق علیه السلام گفت: حضرت (ع) در این رابطه می فرمایند: «رجال کانه قلوبهم زبر الحدید؛ مردانی که قلب های آنها همچون پاره های آهن است» یعنی به گونه ای است که هیچ شکی در ذات الهی ندارند. نظام واره ی ولایت الهی را درک می کنند. باور دارند که این جهان خالقی دارد که حکیم ترین و عالم ترین موجود متعالی است که بر عالم احاطه دارد و همین خدای خالق، پیامبر و امامی برای بشر قرار داده است.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: شیعه معتقد است که سیستم ولایت، الهی است و طبق حقیقت بشری، انسان ها دچار نقصان و خطا در انتخاب می شوند. انسان ها نیاز به امام دارند و این امام برای آنها فرستاده شده و در غدیر به وضوح معرفی شده است. این شناخت روزی به جایی می رسد که در حکومت مهدوی این امام (ج) غریب نمی ماند. در حالی که در حکومت علوی، امام غریب ماند. امیرالمومنین در جمع فرماندهان و یاران خود غریب بود. ریزش و لغزش خواص و کسانی که اهل نماز، ذکر و قرآن و نماز شب بودند، درد امیرالمومنین علی علیه السلام بود. او از دشمنان آسیب نخورد؛ افرادی همچون معاویه و خوارج و یهودیان و … که تکلیف شان مشخص بود.
حجت الاسلام خادمیان گفت: هدفی اصلی از حکومت و حاکمیت الهی که قرار است ایجاد شود، این است که اخلاق و تربیت الهی فراگیر شود. سایر اهداف، اهداف میانی هستند و همه آنها زمینه و مقدمه ای بیش نیستند. عدالت، اخلاق، معرفت و ...همه زمینه ای هستند که انسان به عقل و معرفتی برسد که خدا، عبودیت و لقا الله را انتخاب کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اینجاست که می بینیم پیامبر خداصل الله علیه و آله فرمودند:«عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ؛ علي با حقّ است و حق با علي. هر کجا علي باشد، حق هم آن جاست. حق به دورعلي ميگردد»، همه ائمه (ع)چنین ویژگی ای دارند که مع الحق هستند. این قدرت فهم، درک و تشخیص حقایق را مردم زمان علی علیه السلام و خواص جامعه آن روز پیدا نکردند و نتیجه ی آن ناکامی در فهم و درگیری های جهالت آور، افرادی مانند شمر و خوارج می شود. بحث کمال گرایی، اخلاق گرایی، عدالت گستری و نظم و انضباط گرایی که در روایات بیان شده است همه برای آن است که انسان به یک رشد عقلی برسد.
نظر شما