به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، با توجه به انتخاب عنوان «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» برای سال 96 از سوی مقام معظم رهبری، ضرورت ها، بایدها و نبایدهای این اقتصاد را از نظر کارشناسان که در همایش ملی «اقتصاد مقاومتی، پیوند فرهنگ، سیاست و اقتصاد» مطرح شده است را به بحث و بررسی گذاشته ایم که از نظرتان می گذرد:
موسی نجفی، رئیس پژوهشکده فرهنگ، انقلاب و تمدن اسلامی با بیان اینکه بحث اقتصاد مقاومتی ما را به فضیلت فراموش شده در تاریخ متوجه کرده است، اظهار کرد: نهضت بیداری اسلامی سه مرحله نهضت، نظام و تمدن دارد، اگر اندیشه تحریم در مرحله جنبش، ریشه اقتصاد مقاومتی است در مرحله سیاسی، اقتصاد مقاومتی با بُعد اثباتی باید تعریف شود.
وی افزود: متاسفانه، بحث اقتصاد مقاومتی دو آسیب دارد: یکی چشم انداز چپ، سوسیالیستی و حالت ریاضتی و دیگری چشم انداز لیبرال؛ اما... قرائت ما بدون این افراط و تفریط است و سعی می کنیم در چشم انداز بیداری اسلامی و تمدن اسلامی به آن نگاه کنیم.
نجفی تاکید کرد: اقتصاد مقاومتی از صبغه فرهنگ و تعلق تمدنی اسلامی برخوردار است. این ویژگی ممتازی است که فقط با بیانیه های رسمی و شعارها محقق نمی شود.
رئیس گروه نظریهپردازی انقلاب اسلامی موسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: بحث اقتصاد مقاومتی ما را وارد ماجرای بزرگتری که ماجرای دیروز، امروز و فردای ماست، می کند. در ضمن اقتصاد مقاومتی یک ظرفیت سازی است برخلاف عده ای که می گویند محدودیت سازی است؛ لذا می تواند ظرفیت های زیادی را برای ما آزاد کند، مثل بحث آزادی معنوی است.
وی تاکید کرد: برای اینکه اندیشه اقتصاد مقاومتی وارد زندگی روزمره مردم شود باید فرهنگسازی، مقدس سازی و هنر را به کار بگیریم. برای فرهنگسازی رشته های مختلف علوم انسانی هم در حوزه و هم در دانشگاه باید وارد میدان شوند. به نظر من مساله اقتصاد مقاومتی همان مساله «ما می توانیم!» و «استقلال اقتصادی» است که خود زیرمجموعه ای از استقلال فرهنگی محسوب می شود.
اشتباه بزرگ ما!
این گزارش می افزاید: دکتر قاسم پورحسن، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) گفت: وضع ما در ایران کنونی خوب نیست، ما همچنان در ذیل غرب می اندیشیم، تاریخ و مفاهیم ما غربی است، متفکران ما توجیه می کنند که هیچ راهی به جز غرب نداریم، تلقی من این است که ما اشتباه کردیم که به مواریث مان هیچ وجه انتقادی نداشتیم.
وی تاکید کرد: آنچه که در باب اقتصاد مقاومتی وجود دارد به نام چرخش یا گسست معرفتی بنیادین در جامعه ما شکل نگرفت به همین دلیل وقتی کسی از اقتصاد مقاومتی سخن می گوید به ذهن اش قطع رابطه با دنیا یا ملامت هایی که ناشی از تمدن مغرب زمین است، می رسد، در حالی که چنین نیست.
پورحسن ادامه داد: تا زمانی که نخبگان را به تفکر دعوت و آنها را سهیم نکنیم، دغدغه ها و مشکلات مان سرجایش باقی خواهد بود، راهی نداریم جز اینکه نخبگان را دعوت کنیم که به پرسش به طور بنیادی توجه کنند، بحث اقتصاد مقاومتی صرف نیست بلکه بحث فرهنگ قدرت است، در دانشکد های سیاسی قدرت را به مثابه چیرگی تلقی می کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در پایان یادآور شد: گسست بینشی می تواند خطر را تبدیل به فرصت کند، وضعیت کنونی ما برخلاف تصوری که می گوید ما از اقتصاد دنیا کناره گیری می کنیم، است. متفکران و اندیشمندان ایرانی آگاهی یافته اند که چه طور می توان خطر را به فرصت تبدیل کرد. طرح پرسش نظریه بدیلی را سامان می دهد که بخشی از آن در اقتصاد مقاومتی به سان یک تفکر می تواند شکل گیرد.
بدون پیوند با قرآن و عترت(ع) بی هویتیم
بنابر این گزارش، دکتر عادل پیغامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نیز در این باره گفت: نقطه محوری و اصلی همه آنچه که در حوزه انقلاب اسلامی، نهضت ها و بیداری ها محل بحث ماست را شاید در کلمه «هویت» بتوان گنجاند. دغدغه ما در اقتصاد اسلامی مقوله هویت است. اگر هویت ما الهی نباشد، اگر هویت ما قرآنی نشود و با سنت و سیره نبوی و معصومین علیهم السلام گره تاریخی نخورد، اگر با بزرگان تاریخ و اندیشه و با اشتباهات تاریخی خودمان گره نخوریم، بی هویت هستیم.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: آنچه که امروز در حوزه اقتصاد وجود دارد مساله بی هویتی است، امروز ما در عرصه اقتصاد حتی در سطح کلیدواژه ها نیز بی هویت هستیم، یعنی وقتی صحبت از مصرف می شود، نمی دانیم این کلیدواژه یعنی چه و طبعا انسان در شرایط بی هویتی باقی نمی ماند و این ظرف خالی با فضاهای برهم ریخته غیربومی و خارجی پُر می شود.
ساختارهای اقتصادی ما بی روح است
پیغامی ادامه داد: دغدغه ما در اقتصاد مقاومتی و هسته سخت و اصلی اقتصاد مقاومتی و نقطه اهرمی مقاوم سازی آن چیزی جز هویت مان نیست، آنچه که موجب آسیب پذیری اقتصاد ما می شود، بی روح بودن رفتارها و ساختارها و نهادهای اقتصادی کشور ما است، روح و جان آنها، آن طور که ما می خواهیم و آن طور که سازگار با انقلاب اسلامی باید باشد، نیست که نگران شدیم و صحبت از اقتصاد مقاومتی می کنیم.
وی تاکید کرد: الگوی مصرف ما در خانواده ها حتی با مصرف پدران و پدربزرگان ما ربط تاریخی و هویتی پیدا نکرده است، رابطه کار و کارفرمای ما و هرجای این فهرست را جلو برویم، مشکل داریم. فهرستی از پیوند های افق و عمومی و عرضی و طولی را باید به عنوان آسیب شناسی مقوله اقتصاد مقاومتی داشته باشیم و به آنها بپردازیم.
پیغامی خاطرنشان کرد: سوال آن است که چه قدر دانشجویان ما آماده می شوند برای مطالعات چندرشته ای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن هم به طور همزمان؟ چرا در دانشگاه های خارجی رشته ترکیبی فلسفه –اقتصاد -سیاست مطرح می شود؟ چرا آنها به ابعاد ترکیبی توجه دارند و ما نداریم، وقتی سیاست زدگی وارد این مباحث می شود، نخبگان اقتصادی ما با مباحث سیاسی آشنا نیستند.
اقتصاد مقاومتی نیازمند سنجش و ارزیابی است
علاوه بر این، دکتر مسعود درخشان، استاد دانشگاه نیز گفت: همبستگی متقابل نظام های سیاسی و اقتصادی ایجاب می کند که اسلام به عنوان نظام جامع به شرطی بتواند از کارایی لازم برای رشد درون زا و مقابله با تهدیدها برخوردار باشد که اولا نظام های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اش در تعادل پویا با هم باشند به گونه ای که رشد هر یک از آنها تقویت کننده رشد دیگری باشد و ثانیاً به نحوی باشد که ثمره آن در شاخصه های تعادل عمومی و عدم تعادل کل نظام شناسایی شود.
درخشان تصریح کرد: به عبارت دیگر چون نظام های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ذاتاً با یکدیگر همبسته هستند، اتخاذ سیاست برای مدیریت هر کدام از این نظام ها آثار مطلوب یا نامطلوب خود را بر دیگر نظام ها ظاهر می کند؛ لذا راهکار مناسب در اقتصاد مقاومتی نه تنها نیازمند ملاحظات و تدابیر اقتصادی است که مستلزم ارزیابی و سنجش نیز است.
وی تصریح کرد: مهمترین موانع در تحقق سیاست های بهینه اقتصاد مقاومتی در نظام جمهوری اسلامی، تعارض مبنایی بین پویایی نظام های اقتصادی و سیاسی کشور ما خواهد بود. نظام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا به درستی این حقیقت را دریافته است که برای ایجاد عدم تعادل عمومی در نظام اسلامی باید نظام اقتصادی را هدف قرار دهد تا با ایجاد عدم تعادل بخشی در اقتصاد بتواند به تدریج به عدم تعادل های موردنظر در نظام های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی دست یافته و نظام حکومت اسلامی ما را با عدم تعادل عمومی مواجه کند.
استاد دانشگاه تاکید کرد: مقام معظم رهبری(مدظله العالی) با طرح رهنمودهایی چون اصلاح الگوی مصرف و سبک زندگی، تکیه بر کار و سرمایه ایرانی، مدیریت و کار جهادی، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و اقتصاد مقاومتی نه تنها پرچم مبارزه با دشمن را در این جبهه برافراشتند بلکه زمینه مناسبی را برای تبدیل تحریم های اقتصادی به فرصت های مناسبی برای سازندگی فراهم کردند.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه بسیاری از دولتمردان، دستگاه های برنامه ریزی و نهادهای اجرایی ظرفیت های لازم برای اجرا این رهنمودها را نداشتند، سوال می کنم آیا در سال های گذشته الگوی مصرف اصلاح شده است؟ آیا سبک زندگی تغییر کرده است؟ آیا تکیه بر کار و سرمایه ایرانی دوچندان شده یا ما شواهدی برعکس آنها می بینیم، به عنوان مثال در حساس ترین و مهم ترین بخش اقتصادی کشور که نفت و گاز است از شرکت های خارجی دعوت کرده ایم که در حوزه هایی اقدام و عمل کنند که به جز موارد بسیار معدود، همگی در تخصص و توانمندی و ظرفیت اجرایی و دانش و توان مهندسان ایرانی است.
نظر شما