به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر محمد عاملی، جامعهشناس عصر دیروز در نشست تخصصی " تطورات اجتماعی زبان فارسی " که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: تطور زبانی مربوط به حوزه ادبیات است و اینکه چطور با جامعه مربوط می شود، باید گفت که یک حلقه واسطی دارد. کارکرد زبان عینیت بخشی به امور اجتماعی است. منظور از عینیت بخشی این است که چیزی در ذهن کنشگران وجود دارد و آنها از طریق آگاهی باید ارتباط میان فردی برقرار کنند. ابزار ارتباطی در اینجا زبان است. اگر با هم رابطه داریم به خاطر زبان است. تعامل با محیط فیزیکی هم با میانجیگری زبان اس.، زبان باعث می شود همدیگر را بفهمیم و با هم ارتباط داشته باشیم.
دکتر عاملی با بیان اینکه زبان طبیعی در زیست بوم زبان شکل می گیرد، عنوان کرد: زبان طبیعی وابسته به تجربه زیسته افراد است. این زبان در زندگی روزمره در تعامل کنشگران با هم و در یک فضای معنایی شکل گرفته است. سعی می کنیم از زبان طبیعی به عنوان فضای نمادین برای کنش مشترک استفاده کنیم. ما زیست بوم زبان ملی و زبان محلی داریم. در هر جغرافیای خاص یک نظام زبانی به وجود می آید. زیست بوم مرتب در معرض تغییر است. زبان طبیعی و زیست بوم زبانی مدام در حال تغییر است. این مسئله به ما کمک می کند که تطورات زبانی را پیگیری کنیم.
وی تصریح کرد: زبان طبیعی می تواند به صورت شفاهی و هم نوشتاری پدیدار شود. تطور در زبان نوشتاری کند است. ما امروز شعر شاعرانی که هزار سال پیش شعر گرفتند را می فهمیم اما اگر یک تهرانی به شیراز برود و آنجا با لهجه شیرازی صحبت کنند، متوجه نمی شود. زبان شاعران زبان طبیعی و رسمی بوده است. زبان رسمی تغییر نمی کند و این یکی از شگفتی های زبان فارسی است. زیست بوم زبان یکی از کانون های تغییر زبان است.
این جامعه شناس با طرح این سوال که با ورود ما به دنیای مدرن زبان چه تغییری کرده است، بیان کرد: برای پاسخ به این پرسش تغییر در مناسبات اشیا و همچنین تغییر در مناسبات واژگان باید بررسی شود. با ورود جامعه ایران به دنیای مدرن شاهد ظهور اشیا و واژگان جدید در فرهنگ مان هستیم. حضور اینها بدون تنش نبوده است .به عنوان مثال ورود اشیایی همچون دوش حمام، پریز و لامپ به فرهنگ ما همراه با تنش بوده است. اشیای جدید از طریق پزشکی و ارتش وارد ایران شدند و بسیاری در مقابل این اشیا مقاومت نشان دادند.
دکتر عاملی در مورد نظم افقی اظهار داشت: وقتی در زبان کلمات با نظم در کنار هم قرار می گیرند قابل فهم می شوند. این مسئله در مناسبات اشیا هم وجود دارد. وقتی معماری نوین وارد جامعه ما شد چون خاستگاه اش متفاوت از نظام فکری ما بود با آن مشکل داشتیم. ظهور اشیای جدید به تبع خود مشکلاتی در نظام ادراکی ما به وجود می آورند. اشیا به طور افقی نظم معنادار دارند. عین این در نظام زبانی هم وجود دارد. اتفاقاتی در زبان گفتاری و نوشتاری هم رخ داد و آن بر هم خوردن سلسله مراتب واژگان است. مقاومت زبان رسمی تا اوایل مشروطه ادامه داشت. زبان رسمی زبان عامیانه را طرد می کرد. قبل از جنگ واژگان غریبه و بومی، جنگ واژگان فاخر ادبی با واژگان عامیانه یا وحشی داشتیم.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه مقاومت زبان فارسی از دوران مشروطه شکسته شد، بیان کرد: کم کم شاهد این هستیم که تک جملات و شعرهایی وارد زبان ما می شود و اقتدار زبان فارسی را برهم می زند. پا به پای ورود زبان عامیانه به زبان فارسی رسمی شاهدیم که آرام آرام سر و کله واژگان فرنگی هم پیدا می شود. رابطه عمودی بین زبان عامیانه و زبان رسمی فارسی وجود دارد. نیما یوشیج سعی کرد قالب زبان فارسی را بهم بریزد و واژگان عامیانه وارد زبان فارسی کند.
دکتر عاملی خاطرنشان کرد: با ورود ما به دنیای مدرن زبان طبیعی ما دچار دگرگونی می شود. زبان طبیعی را در زندگی روزمره به کار می بریم. ما با این زبان زندگی می کنیم. زبان طبیعی زبانی است که در خانواده وجود دارد. نیما یوشیج، ترقی، فروغ فرخزاد و احمد شاملو از جمله کسانی بودند که سعی کردند واژگان عامیانه را وارد زبان فارسی کنند. واژگان فرنگی از طریق نهادها وارد زبان فارسی شدند. یکی از تنش های زبان فارسی در صد سال اخیر همین واژگان بوده است. این واژگان از طریق پزشکی، علوم طبیعی، ارتش و دانش مهندسی وارد جامعه ما می شود.
دکتر عاملی یادآور شد: سعی اهالی اندیشه این بود که زبان فارسی را فاخر کنند و بسط دهند. ایده شکل گیری فرهنگستان همین بود. خود فرهنگستان این را نشان می دهد که زبان فارسی سعی می کند با موج تحولات جدید خود را منطبق بکند. برخی از دانش ها از بیخ و بن جدیدند مثل عکاسی و سینما. ما با این دانش ها مشکل نداریم. مواجهه سنت فلسفی ما با دنیای غرب یک مسئله است. ما در شعر صاحب سبک و سنت هستیم اما در عرصه هایی مثل فلسفه دچار تاخیر شدیم. فلسفه به روایتی دقیق ترین شکل زبان است.
وی اظهار داشت: این مهم است که بدانیم اولین مواجهه سنت فلسفی ما با سنت فلسفی غرب کی بوده است. اولین مواجهه زبان فارسی با فلسفه غرب ترجمه کتاب حکمت ناصریه بود. فلسفه دکارت پاسخ به بحران هایی است که در فلسفه غرب ایجاد شده است. آقای مجتهدی که استاد فلسفه هستند، معتقدند ترجمه کتاب دکارت در بهترین حالت یک اثر ادبی است. گویی حفره هایی برای جذب فلسفه دکارت در زبان فارسی تعبیه نشده است. این کتاب اثری روی ساختار زبانی و نظام فکری ما نداشت. تنش های زبانی در حوزه تفکر، شعر و مناسبات افقی اشیا هنوز در جامعه ما ادامه دارد.
این جامعه شناس با بیان اینکه نظام های زبانی ما جنبه طبقاتی هم دارد، گفت: برخی طبقات بیشترین مقاومت و برخی طبقات کمترین مقاومت را در برابر تطورات زبانی داشتند. بیشترین مقاومت را زبان دینی ما داشته است. چون واژگان در زبان دینی تقدس دارند، کمترین تغییر را در برابر تطورات زبانی پذیرفته ان.د نظام دینی ما سره مانده است.
نظر شما