به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: هشتمین همایش «آنان که می اندیشند» عصر شنبه، 30 بهمن ماه در تالار دکتر سیدجعفر شهیدی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با حضور اساتید و پژوهشگران حوزه فلسفه اسلامی برگزار شد.
در این همایش حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ابتدای سخنان خود با طرح این پرسش که «معنا و مفهوم کربن امروزه برای ما چیست؟»، اظهار کرد: ما باید پدیده ای به نام کربن را تحلیل فلسفی کنیم و اینکه او برای ایران امروز و فلسفه ایران امروز چه پیامدی دارد.
وی ادامه داد: کربن بر شانه های هایدگر ایستاده است. او با فیلسوف های بزرگ شرق روابط و دوستی نزدیکی داشته و من موافق این نیستم که کربن را به یک فیلسوف تطبیقی کاهش دهیم. کربن یک فیلسوف است، فیلسوفی که آخرین دستاورد فلسفه قاره ای هایدگر را تجربه کرد ولی پاسخ های این فلسفه برای پرسش های کربن قانع کننده نبود و بر اساس روش خود پاسخ را در فلسفه اسلامی یافت.
نیاز امروز فلسفه بافتی از تفکر کربن است
قائمی نیا تصریح کرد: کربن یک فیلسوف بود. او به دنبال مسایل خودش بود و با نگاهی که در فلسفه ایرانی داشت پاسخ هایش را به دست آورد، به دنبال کار آکادمیک نبود. آنچه که امروز فلسفه ما به آن نیاز دارد بافتی از تفکر کربن است. کسی که فلسفه غرب را می شناخت. کربن با آن نگرشی که از هایدگر گرفت فلسفه را از آسمان هفتم به زمین کشید، در عین حال کربن همچنان که هایدگر تاکید می کند دنبال مسایل وجودی است و می خواهد مسایل وجودی که بشر به دنبال آن است را از طریق فلسفه پاسخ دهد یا برایش پاسخ بیابد.
وی با بیان اینکه با مقایسه میان کربن و ایزوتسو، او را متفاوت از ایزوتسو می یابیم، افزود: به نظرم می توان به ایزوتسو شرق شناس گفت ولی کربن اینگونه نیست بلکه او فیلسوف اسلامی است. البته این نظر من به معنای طرفداری از کربن نیست. او یک شروع بی پایان است. او از ظاهر جریان های فلسفی به باطن آنها می رود و فلسفه ای که دنبال می کند یک فلسفه شیعی است. او حل مسایل دنیای امروز را در این مفاهیم می بیند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: کربن را نباید صرفا به فیلسوف تطبیقی کاهش دهیم. او در فضای این اندیشه ها زندگی می کرد. او دنبال زیست جهانی این فلسفه ها بود. برای کربن منش علامه طباطبایی(ره) مهم بود و می گفت انسان را نمی توان صرفا در بسته بندی تاریخی دید، به زعم او انسان جایی باید با ساحت فراتاریخی تلاقی یابد.
مثل ایزوتسو به همه فلسفه ها خوشبین نبود
قائمی نیا اظهار کرد: به اعتقاد کربن دیالکتیک انسان را به حقیقت مطلق می رساند. به زعم او نمی شود انسان را به تاریخیت منوط کرد. پس روشی که کربن دارد یک روش هایدگری است البته هایدگر فلسفه های مختلفی را در زندگی اش رقم زد اما کربن بیشتر متاثر از فلسفه هستی و زمان بود. هایدگر می خواهد تفکری را پایه گذاری کند که صبغه وجودی دارد. در برخی مراحل کربن واقعا متاثر از این فلسفه است.
وی ادامه داد: شرق به نظر کربن چیزهایی دارد که غرب ندارد. او عجین شدن ظاهر و باطن را در شرق می بیند، او مثل ایزوتسو نیست که به همه فلسفه های شرقی خوشبین باشد. به نظر کربن با وجود شروع پدیده جهانی شدن، شرق در خود حقایقی دارد که دست نخورده مانده است. اگر کربن از فلسفه اخیر هایدگر نیز متاثر می شد، شاید می توانست فلسفه متفاوتی را به دست آورد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه مفهوم امامت در دین شناسی کربن مفهومی کلیدی است، تاکید کرد: اما این مفهوم همچنان پشت پرده مانده است.
این گزارش می افزاید: در ادامه این نشست الکساندر (شمس الدین) واسیلینوف، پژوهشگر بلغار که به اسلام تشرف یافته و بر آثار کربن پژوهش کرده است، طی سخنانی اظهار کرد: من سه حرف را از مولانا یاد گرفتم. او گفت سوختم در محبت، در آتش عشق. کربن نیز مثل مولانا از کسانی بود که در آتش عشق سوخت. آنچه که کربن به ما می گوید حق الیقین است. من سال ها آثار کربن را خواندم.
وی یادآور شد: اصل هستی محبت است. ما باید همواره ببینیم کسی که در میدان آمده آیا از رندان خدا بوده است یا خیر؟ کربن بدون شک یکی از مردان خدا و اهل فتوت بود. او از کسانی بود که شأن امیرالمومنین امام علی(ع) را به عنوان امام ازلی می دانست. مسیحی که از ازل یک حرف دارد و آن محبت است. پس اگر بخواهیم کربن را بفهمیم باید نسبت او به این حقیقت ازلی را بررسی کنیم.
نظر شما