کربن با مفهوم تاریخ مندی به معنای هگلی دشمن است

خبرگزاری شبستان: کربن در تمام زندگی خود در مورد تاریخ اندیشه کار کرده اما رویکردش تاریخی نیست؛ تاریخ می تواند به معنای علم به احوال گذشتگان باشد و رویکرد دیگر بر اساس جریان و تاریخ مندی باشد. کربن با مفهوم تاریخ مندی به معنای هگلی هم دشمن است.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: هشتمین همایش «آنان که می اندیشند» عصر شنبه، 30 بهمن ماه در تالار دکتر سید جعفر شهیدی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با موضوع «بررسی و نقد آراء و اندیشه‌های هانری کربن» برگزار شد.

 

در اولین روز از این همایش دوروزه دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر محمدمنصور هاشمی، حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا و دکتر الکساندر واسیلینوف سخنرانی کردند.

 

بنابر این گزارش، دکتر محمدمنصور هاشمی، پژوهشگر برجسته فلسفه در این نشست طی سخنانی اظهار کرد: به نظرم بهترین مدخل برای ورود به بحث توضیح این تعابیر است؛ کربن شرق شناس معمولی نیست اما بین شرق شناسان استثنا است به این معنا که کربن فقط در مورد تاریخ اندیشه فلسفی کار نمی کند بلکه او موضع فلسفی دارد.

 

وی ادامه داد: شرق شناسی که می تواند به کربن نزدیک و تحت تاثیر او باشد، ایزوتسو است، او موضعی شبیه به موضع کربن دارد و کتابی که می نویسند نوعی کشف یا همدلی است ولی آثار کربن اینگونه نیست. آثار کربن موضع و حتی در برخی موارد لحن پرخاشگر دارد، بنیان موضع گیری های کربن فلسفی است.

 

هاشمی با بیان اینکه کربن تاریخ فلسفه اسلامی را می دانست، تصریح کرد: کربن در تمام زندگی خود در مورد تاریخ اندیشه کار می کرده و رویکردش تاریخی نیست بلکه او دشمن تاریخ است به این معنا که خواهم گفت، تاریخ می تواند به معنای علم به احوال گذشتگان باشد و رویکرد دیگر بر اساس جریان و تاریخ مندی باشد. کربن با مفهوم تاریخ مندی به معنای هگلی هم دشمن است.

 

وی افزود: روش کربن مقابل این روش است یعنی پدیدارشناسی و هرمنوتیک است و موضوع کربن این است که پدیدارشناسی یعنی کشف المحجوب یعنی کاری که عرفای ما می کردند و وقتی عرفا با یک متن مواجه می شدند به دنبال فهم باطن آن بودند. کُربَن، هرمنوتیک را به معنای تاویل به کار می برد یعنی من حقیقت متن را کشف می کنم و از ظاهر متن به باطن آن می رسم.

 

هاشمی گفت: فلسفه کربن می خواهد از محدودیت هایی که فلسفه جدید کشف کرد فراتر رود لذا او مفهوم فراتاریخ و تاریخ قدسی را می سازد. ممکن است بگوییم جای این تاریخ قدسی در عالم کجاست؟ کربن برای پاسخ راه حل پیشنهاد می دهد و از سنت ما آن را می گیرد و معادل لاتین برایش می سازد و عالم خیال و عالم مثال را به عنوان آن مرتبه ای از عالم واقع می گیرد که انصاف به آن من را از تاریخ روزمره منفک سازد و مرا به تاریخی ورای تاریخ معمول ببرد و آنجاست که من با اندیشمندان و عارفان هم افق می شوم.

 

وی در ادامه با اشاره به اهمیت فلسفه تطبیقی در اندیشه کربن، تصریح کرد:  او اندیشه خودش را دارد و تحت تاثیر فیلسوفان معاصر نیست. کربن حتی زمانی که مسیحیت کاتولیک را نقد می کند از جنبه تاریخی به نقد می پردازد.

 

این پژوهشگر تاکید کرد: جواب های کربن پیش رس است اما با این حال جواب های پیش رس او در آن زمان اروپا تاثیری نداشت. کربن در آثار خود جا به جا در مورد تشیع حرف می زند. آیا این عجیب نیست که او در مورد تشیع کار کرده باشد ولی در آثارش اسم متکلمان شیعه نباشد؟ او به سید مرتضی، سید رضی، کاری ندارد و تنها نامی که از آنها آمده در تاریخ فلسفه اش است آن هم فقط نام برده است. به هرحال این از کاستی های نگاه او بوده است ولی اینکه اکنون من تصور کنم آن نگاه برای من راهگشاست برخلاف تفکر فلسفی است.

 

 

کد خبر 611048

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha