دیدار با خانواده شهید مدافع حرم"اصغر فلاح پیشه"

خبرگزاری شبستان:کارکنان فرهنگسرای رضوان، درآستانه سالروز تولد شهید مدافع حرم" اصغرفلاح پیشه " دوشنبه یازدهم بهمن ماه میهمان خانواده معظم این شهید جاویدالاثر بودند.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رضوان؛ شهید مدافع حرم اصغر فلاح پیشه متولد 13 بهمن ماه 1345 در نبرد با نیروهای تکفیری داعش ، بهمن ماه 1394 در سوریه به درجه رفیع شهادت نایل شد.

 

همسر شهید فلاح پیشه این روزها به همراه 2 دختر و یک پسرش بی تاب دوری حاج اصغر فلاح پیشه هستند. او درباره آشنایی و ازدواجش با شهید می گوید: «ازدواج ما سال 1367 صورت گرفت. خانواده او همسایه ما بودند و حاج اصغر هم با برادرهایم در جبهه همرزم بودند. وقتی به خواستگاری من آمدند، به خاطر شخصیت، ایمان و شخصیت اخلاقیشان جواب مثبت دادم. حاج اصغر آن زمان در سپاه پاسداران مشغول فعالیت بود. چون جانباز بود پیش از موعد در سپاه بازنشسته شدند ولی در بسیج ادامه فعالیت داشت. این اواخر هم نیرو های مقاومت بسیج را بهدر قالب کاروان راهیان نور به مناطق جنوبی کشور می برد.

 

همسر شهید فلاح پیشه درباره سوریه رفتن همسرش می گوید: « همسرم یک روز به من گفت"بچه ها می خواهند به سوریه بروند من هم پنجشنبه و جمعه می روم پادگان کنارآنها باشم تا با هم باشیم. همسرم رفت و ساعت چهار بعد از ظهر به منزل برگشت. پرسیدم" شما که گفتی در پادگان  می مانی ؟گفت:" آمده ام پاسپورت ببرم. ظاهرا برای رفتن به سوریه به او هم پیشنهاد داده بودند و او هم استقبال کرده بود.

 

همسر بزرگوار این شهید جاوید الاثر اینگونه ادامه داد: سالگرد فوت مادر شوهرم بود و من از همسرم خواستم برای این برگزاری این مراسم حتما باشد و بعدا برود.او هم در جوابم گفت که می رود و 10 روزه بر می گردد.

 

چون از دوران دفاع مقدس به رفتن و برگشتن همسرم عادت داشتم، برای رفتن او زیاد نگران نبودم. فقط به خاطر نبودنش در مراسم سالگرد مادرش راضی نبودم برود. روز یکشنبه رسید ، ساکش را بست و رفت."

 

او  دربار زمان و چگونگی شنیدن خبر شهادت همسرش می گوید: «نوزدهم بهمن سال 94 بود که تلفنی با منزل تماس گرفت و بعد از آن تماس دیگر هیچ خبری از او نداشتم. اما زمانی که دخترکوچکم عکس آقا رضا فرزانه را دیده بود گفت که او شهید شده است. چون آنها با هم بودند ما هم گفتیم هر اتفاقی برای او بیفتد برای همسرم هم می افتد. وقتی دیدم بچه ها خیلی بی قراری می کنند با سردار بهشتی تماس گرفتم و خواستم خبری از او بگیرم. آنها هم اظهار بی اطلاعی کردند. بعد ازظهرهمان روز برادرم به خانه ما آمدند وگفتند که ما فقط دیدیم که حاج اصغر تیرخورده است و دیگر از او خبری نداریم.حدود دو  ماه و نیم انتظار کشیدن برایم خیلی سخت بود چون ما امیدوار بودیم که زنده باشد و شاید هم اسیرشده باشد و بر می گردد. شانزدهم  فروردین ماه بود که خبر قطعی شهادت همسرم را دادند ولی هنوز پیکرش به وطن برنگشته است ..»

 

در مصاحبه با "مرضیه"دختر شهید فلاح پیشه عنوان شد:

در حرم بی بی زینب (س)آرام گرفتم

داغ از دست دادن پدر برای مرضیه دختر بزرگ شهید فلاح پیشه هنوز هم سنگین است و مرضیه  درباره شهادت پدرش می گوید: «من و خواهر و برادرم فقط پدرمان را از دست ندادیم. ما دوست و همراهمان را هم از دست دادیم. او همیشه سعی می کرد فاصله سنی اش را با ما کم کند و مثل یک دوست رفتار کند وقتی خبر مجروحیت پدرم را شنیدم تا 16 فروردینماه هنوز امید به بازگشت او داشتیم . من به تازگی عقد کرده ام و برای یک دختر همیشه یک آروزی بزرگ است که با اجازه و حضور پدرش در مراسم  عقد "بله بگوید. درست است که  پدرم  سر سفره عقدم نبود اما حضورش را با تمام وجودم حس می کردم و اجازه ام را هم از او گرفتم.»

 

گویا مرضیه در خواب  زیاد پدر را می بیند. و در این باره می گوید:: « اولین بار بعد از شنیدن خبر مجروح شدن پدرم، خواب دیدم به خانه آمده است. مجروح شده بود و همه به دیدنش آمده بودند. اما او می گفت من باید بروم.  بعد از آن همه ما خواب می دیدیم که پدرم می گوید من جایی اسیر هستم و نمی توانم پیش شما بیایم. بی تابی ما زمانی تسکین یافت که به زیارت حضرت زینب (س) رفتیم ودر حرم حضرت بی بی زینب (س) بود که ما تازه فهمیدیم چرا پدر و مدافعین حرم از خانه و خانواده هایشان می گذرند و به سوریه می روند.غربت حرم خیلی برای ما سنگین بود.درآنجا بود که سرم را با افتخار بالا گرفتم وخدا را شکر کردم که انسان هایی مثل پدرم ، هستندکه حرمت این حرم را حفظ کنند."

در مصاحبه با"محدثه"دخترکوچک شهید فلاح پیشه عنوان شد:

کادوی تولد پدر، دستم ماند

 

محدثه هم مثل خواهرش غم از دست دادن پدر برایش خیلی سنگین است. ولی از اینکه برای گرامیداشت سالروز تولد پدرش رفته بودیم خوشحال است.او می گوید: «خیلی خوشحالم که امسال هم برای سالگرد تولد پدرم جشن گرفتیم. ما همیشه برای جشن تولدهای پدر؛ سعی می کردیم او را غافلگیر کنیم. یادم هست  سالی که او به سوریه رفت درخانه کیک پختیم و بدون حضور او برایش جشن تولد گرفتیم. من هم برای روز پدر و هم برای جشن تولدش هدیه خریده بودم. اما او هیچ وقت برنگشت تا کادوهایش را بدهم...»

گفتنی است؛ تکریم و بزرگداشت خانواده معظم شهدا به منظور پاسداشت آرمان های اصیل انقلاب اسلامی همچون (ایثار، شهادت و مقاومت)، ثبت و ضبط خاطرات و زندگینامه شهدا با تاکید برسبک زندگی اسلامی و ایرانی،آشنایی نسل امروز با سیره اخلاقی شهدا و باز تولید خاطرات در قالب گزارش های تصویری، خبری، بروشور و کتاب از اهداف برگزاری ویژه برنامه« به تماشای سرو» است .

علاقمندان جهت بهره مندی از برنامه های فرهنگسرای رضوان می توانند به نشانی: بهشت زهرا(س)، ورودی گلزار مطهر شهدا، مقابل جایگاه جلوس امام خمینی(ره) مراجعه کرده؛ یا برای کسب اطلاع بیشتر با شماره تلفن: 55202218 تماس بگیرند.

 

کد خبر 607973

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha