به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» مینویسد:
نقش مردم بهطور عام و ياران و ياوران به طور خاص، در زمينه سازي براي ظهور در عرصه اعتقادی، نقشي کليدی و در جهت خودسازي براي توان-مندي ياري حضرت مهدي عليه السلام است.
ب) در عرصه سياسی
اگر چه بهدستآوردن آمادگي در عرصه اعتقادی، عرصه هاي ديگر را نيز در بر داشته و آن ها را نيز به دست ميدهد، اما به جهت زمينه سازي در اين عرصه بايد گفت: مشتاقان برپايي حکومت عدل جهاني ميبايست زمينه هاي سياسي اين اتفاق بزرگ را نيز فراهم نمايند؛ که به نظر مي رسد اين زمينه سازي در دو محور تلاش هاي علمي و عملي صورت پذيرد:
نخست آشنا شدن علاقه مندان آن حضرت(عج) با روش هاي سياسي حضرت مهدي عليه السلام، در برپايي حکومت جهاني و به بيان ديگر، روش سياسي حضرت در عصر ظهور.
و ديگر، آشناکردن ديگران با اين انديشه بلند سياسي که البته بيرونآوردن اين انديشة سياسي از بين روايات در دست، کاری شدني، اما سخت است که تاکنون آن گونه که شايسته است، صورت نپذيرفته است.
بدون شک با توجه به جهانيبودن حکومت حضرت مهدي عليه السلام، و زمينههای فراهمشده در عرصة بين الملل، امروزه بيش از هر زمان ديگر نيازمند بازشناسي و بازنمايي ابعاد سياسي حکومت جهاني آن حضرت به جهانيان هستيم و اين، خود، مسئوليتي اساسي بر دوش دانشمندان علوم ديني است.
پيوند مستمر با ولايت
حفظ و تقويت پيوند قلبي با امام عصر عجل الله تعالي فرجه و تجديد دائمي عهد و پيمان، يکي از نشانه های آمادگی سياسی در ولايت پذيری آن حضرت هنگام ظهور به شمار می آيد. امام باقر عليه السلام درباره ثابتقدمان بر امر ولايت فرموده است:
زماني بر مردم آيد که امامشان غيبت کند. خوشا بر افرادي که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترين ثوابي که براي آنها خواهد بود، اين است که باري تعالي به آنها ندا کرده و فرمايد: اي بندگان و اي کنيزان من! به نهان من ايمان آورديد و غيب مرا تصديق کرديد؛ پس به ثواب نيکوي خود، شما را مژده ميدهم. شما بندگان و کنيزان حقيقي من هستيد. از شما ميپذيرم و از شما در ميگذرم و براي شما ميبخشم و به واسطة شما باران بر بندگانم ميبارم و بلا را از آنها بگردانم. و اگر شما نبوديد؛ بر آنها عذاب ميفرستادم....
ج) در عرصه اجتماعی
پيش از اين ياد شد، انسان ها، معمار سرنوشت جامعه و تاريخاند. ايشان، محور دگرگوني اوضاع اجتماعي هستند. با خود آنان است كه بتوانند جامعة خويش را از وضع بد و نامناسب به خوب و مناسب برسانند و يا بر عكس.
با دقت در آيات قرآن كريم و بررسي سرگذشت ملتها و امتهای پيشين، به روشني درمييابيم که سنت الهي چنين بوده كه پديدآمدن هر گونه دگرگوني و تحولي براي جامعه هاي انساني، به دست و ارادة خود آنان شدنی است. همان گونه كه سرنوشت يك انسان، در گرو چگونگي رفتار و كارهاي او است، سرنوشت يك جامعه نيز بستگي فراوانی به كاركرد گروهی افراد دارد. خداوند بزرگ در آيه اي تأکيد کرده سرنوشت هيچ قوم و ملتي را دچار دگرگونی نميکند مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است، تغيير دهند و در آيه اي ديگر مي فرمايد: نعمتي را كه به گروه و امتي داده، تغيير نميدهد؛ جز آنكه آنان، خودشان را تغيير دهند.
از واژه هاي «قوم» و «انفسهم» در اين دو آيه، به روشني به دست مي آيد كه خواست گروهیِ جامعه، بسترهاي گوناگوني را فراهم مي سازد که در دگرگونی سرنوشت آن اجتماع، نقش بهسزايي دارد. در واقع، دگرگونی زيرساختهاي ارزشي جامعه، بستر و زمينة مهمي در دگرگوني اوضاع اجتماعي است. اين تغيير از درون انديشه و جان انسانها سر برآورده و آنگاه ارادة اجتماعي نوين هماهنگ با آن انديشه و آرمان را پديد ميآورد و حکومت ها به مثابه بزرگ ترين فرآوردة ارادة اجتماعي، پيرو اين اصل اساسي است.
بنابراين، ضروريترين کار، پيش از سامانيافتن هر نوع حكومتي در جامعه، فراهمكردن زمينه ها و بسترهاي هماهنگ با آن حكومت، جهت پذيرش مردمي است؛ چرا كه ساختار حكومت مطلوب مردم، در جامعه به گونهای شكل ميگيرد كه خرد گروهیِ اجتماع، تحمل پذيرش آن را داشته باشند.
نظر شما