روایتی از امام باقر(ع) بر عظمت دعای سحر و سرعت استجابت آن تأکید دارد

سیدبن طاووس روایتی به این مضمون نقل می‏ کند: اگر مردم عظمت این دعا (دعای سحر) در نزد خدا و سرعت استجابت این دعا برای کسی که آن را می‏خواند، می دانستند، برای به دست آوردنش بر روی هم شمشیر می کشیدند.

خبرگزاری شبستان//کرمان

 

مقدمه:

 

شرح دعای سحر از امام خمینی(ره) عنوان یکی از 85 اثر به یادگار مانده از ایشان است و در کنار مصباح‏الهدایه، شرح حدیث جنود عقل و جهل، آداب الصلوة، سرالصلوة و تفسیر سوره حمد از مهم ترین آثار عرفانی بجا مانده از ایشان است.

 

این اثر به زبان عربی نوشته شده است و مباحث مطرح شده در آن به گونه ای است که آشنایان با اصطلاحات فلسفه و عرفان می‏توانند از آن استفاده کنند.

 

ترجمه این کتاب به همراه شرح مختصر برخی از مباحث مطرح در کتاب پس از انقلاب اسلامی توسط سید احمد فهری از شاگردان امام(ره) صورت پذیرفته‏است.

 

حضرت امام(ره) در این کتاب از اسرارالصلاة حاج میرزا جواد ملکی و تعلیقه آقا محمدرضا قمشه ‏ای بر شرح فصوص قیصری و شرح اسماء حاجی سبزواری و فتوحات محیی الدین و تأویلات عبدالرزاق کاشی و شرح قیصری بر فصوص و شرح مفتاح‏الغیب فناری و قبسات میرداماد و اسفار ملاصدرا و برخی کتاب های فیض و نیز کتاب الهیئة والاسلام مرحوم سید هبة ‏الله شهرستانی یاد و مطلب نقل می ‏کند که این آخری نشان می‏دهد که امام کتاب های جدید را هم می‏خواندند.


انگیزه‏ تألیف‏ شرح دعای سحر

 

حضرت امام(ره) غرض از تدوین کتاب را چنین بیان مى‏دارند: «...از آنجایى که یکى از بزرگترین نعمت‏ها بر بندگان و رحمت گسترده در میان اهل شهرها، دعاهایى است که از گنجینه‏هاى وحى و شریعت و حاملان دانش و حکمت نقل شده.

 

زیرا همین دعاهاست که رابطه‏ى معنوى میان خالق و مخلوق و رشته‏ى پیوند میان عاشق و معشوق است، و وسیله‏اى است براى درآمدن به اندرون قلعه‏ى محکم، و چنگ زدن به آن دستاویز استوار و ریسمان پرتوان...پس خواستم که آن را از بعضى جهات به مقدار آمادگى خویش، با توانى اندک و آگاهى ناچیزى که دارم شرح کنم.»

 

اولین اثر امام در 27 سالگی

 

کتاب «مختصر فی شرح الدعاء المتعلق بالأسحار» که با ترچمه آقای فهری به‏نام «شرح دعای سحر» معروف شد اولین تألیف امام خمینی(ره) می‏باشد و تألیف آن به سال 1347 هجری قمری یعنی وقتی که از عمر امام(ره) فقط بیست وهفت بهار می‏گذشت برمی‏گردد.

 

فیلسوف معاصر مرحوم جلال الدین آشتیانی در مقدمه‏اش بر کتاب مصباح‏الولایة در مورد کتاب‏های عرفانی امام با نام‏بردن از سرالصلوة، شرح دعای سحر و مصباح الهدایة به این نکته اشاره می‏کند که امام این آثار را به زبانی تألیف نموده‏اند که به تعبیر ایشان جز خامه کمل از ارباب عرفان هیچ قلمی را توانایی آن نیست که این چنین آثاری که حق مطلب را ادا نماید، به وجود آورد.

 

این نکته در زندگی امام جای تأمل جدی دارد که ایشان سال ها پیش از آن‏که وارد مبارزه سیاسی شوند و حتی قبل از آن‏که به طرح مباحثی مانند ولایت فقیه بپردازند شرح دعای سحر را می نویسند. تغییر و تحولات اساسی‏ای که در عالم خارج به تعبیر خود ایشان با انفجار نور انقلاب اسلامی در دنیای خارج محقق شد، سال‏ها قبل و در شروع نهضت و در اوان جوانی ایشان در وجودشان محقق شده بود.

 

مجاهدت در جوانی

 

این مشی عملی امام در توجه به خودسازی در ایام جوانی موضوعی است که ایشان بعدها مکررا در توصیه‏ها و دستورالعمل‏های اخلاقی عرفانی‏ای که دیگران از ایشان می‏خواستند به آن توجه می‏دادند.

 

در نامه ای که به فرزندشان حاج احمد آقا می‏نویسند، در مورد چگونگی استفاده از دوران جوانی، چنین سفارش می‏فرمایند: «عزیزم! از جوانی به اندازه ای که باقی است، استفاده کن در پیری همه چیز از دست می رود؛ حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکرهای بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر می دهد و تا لحظه آخر با وعده های پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می دارد تا مرگ برسد و در آن حال، ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، می گیرد».

 

و در جای دیگری در چهل حدیث می‏فرمایند: « تأثر قلبی و تصور باطنی در ایام جوانی بهتر حاصل می‏شود، زیرا که قلب جوان لطیف و ساده است و صفایش بیشتر است...پس شدیدالانفعال و کثیر القبول است.» و در سرالصلوة در این‏باره می‏گویند:« از مکائد بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوان را وعده اصلاح و اصلاح در زمان پیری می‏دهد تا جوانی با غفلت از دست برود و به پیران وعده طول عمر می‏دهد و تا لحظه آخر با وعده‏های پوچ انسان را از ذکر خداوند و اخلاص برای او باز می‏دارد تا مرگ برسد...پس در جوانی که قدرت بیشتر داری به مجاهدت برخیز»


امام و آیت الله شاه آبادی

 

در بررسی آثار و اندیشه‏های عرفانی امام به نام استاد عرفان ایشان آیت‏الله شاه آبادی می‏رسیم به گونه‏ای که برخی بزرگان شخصیت جامع امام را در سه بعد فقهی، سیاسی و عرفانی به ترتیب تحت تأثیر سه شخصیت معاصر ایشان یعنی آیت‏الله حائری، آیت‏الله مدرس و آیت‏الله شاه آبادی می دانند.

 

آیت‏الله شاه‏آبادی کسی است که امام در کتاب‏هایشان با تعبیر روحی له الفداء از او یاد می‏کنند و در مورد ایشان می‏فرمایند: هیچ کس به اندازه من ایشان را نشناخته است، ایشان استاد بلامنازع این علم (عرفان) بود.

 

و در جایی دیگر می‏گویند: شیخ بزرگوار ما حقا حق حیات روحانی به اینجانب داشت که با دست و زبان از عهده شکرش برنمی‏آیم. کتاب شرح دعای سحر در همان سالی تألیف شده‏است که مرحوم شاه‏آبادی به قم آمدند و نوشتن این کتاب در اولین سال آشنایی امام با ایشان نشان می‏دهد که امام قبل از آیت‏الله شاه‏آبادی فلسفه و عرفان خوانده بودند و استاد دیده بودند.


ساختار کتاب‏


کتاب شرح دعای سحر بر محور فصل‏بندى و ابواب خاصى تنظیم نشده است بلکه بر اساس جملات دعاى سحر تدوین یافته، و در ذیل هر یک از 22 فقره‏اى که نام‏هاى خداوند بیان شده است شرحى پیرامون آن جملات به نگارش در آمده است مثلا در ذیل فقره اول دعا سرفصل‏های زیر آمده است:


« اللهم إنی أسألک من بهائک بأبهاه... »
- جامعیت انسان همه‏ى عوالم را
- سر ابتداء به «اللهم» در أدعیه‏
- حقیقت اخلاص‏
- طریقه‏ى سلوک شیخ الأنبیاء
- فرق میان بهاء و جمال‏
- فرق میان صفت جلال و جمال‏
همان‏گونه که قبلا هم اشاره شد، اندیشه‏هاى امام(ره) در کتاب مزبور شامل نکات عمیق فلسفى و عرفانى است و به تعبیر دیگر این کتاب اثری است که مخاطب خاص دارد و خود، نیازمند تبیین و شرح اصطلاحات و مفاهیم است.
به عنوان حسن ختام فرازی از کتاب در ذیل فقره اللهم أنی أسئلک من جمالک بأجمله... را می‏آوریم.


در عالم آخرت کثرت تزاحمات نیست


از یکی از مشایخ ارباب معرفت رضوان‏الله علیه شنیدم که می‏فرمود: جرعه آبی که در بهشت نوشیده می‏شود همه لذت‏ها را داراست. از لذت‏هایی که به گوش درک می‏شود، مانند انواع موسیقی و آهنگ‏های دلنشین، و لذت‏هایی که با چشم درک می‏شود، از دیدن صورت‏های زیبا و سایر رنگ‏ها و شکل‏ها و بقیه حواس نیز به همین قسم بهره‏مند می‏شوندو لذت می‏برند، حتی شهوت مقربت و همبستر شدن را نیز در نوشیدن آب احساس می‏کند، به طوری‏که هریک از این لذت‏ها به طور جداگانه‏ای درک می‏شود.


و از یکی از اهل نظر رحمةالله علیه شنیدم که می‏گفت مقتضای این که ملکات در نشئه آخرت مجسم شود و بروز نماید، آنست که بعضی از مردم به صورت‏های گوناگون محشور می‏شوند و در عین حال که مثلا به صورت خنزیر است، به صورت موش و سگ نیز هست و پیداست که این امور به واسطه آنست که ظرف وجود به واسطه نزدیک بودنش به عالم وحدت و تجرد و منزه بودنش از تزاحم عالم طبیعت و هیولی، وسعت بیشتری دارد.
 

وقتی حضرت امام خمینی قدس سره در سال 1340 از اراک به قم قدم نهاد جوانی 27 ساله، پرنشاط، کوشا و در پی خودسازی و اخلاق و عرفان بود، از الطالف الهی درباره ایشان اساتیدی هم چون آقا میرزا جواد آقا ملکی، استاد اخلاق و آیة الله میرزا محمدعلی اصفهانی معروف به شاه آبادی است، که در آن برهه از تهران به حوزه علمیه قم آمده و در طول هفت سال اقامت در این حوزه مبارک به پرورش اهل معرفت پرداخته بود.


روحیات و آثار عرفانی حضرت امام راحل -ازجمله همین اثر- کاملاً تحت تأثیر تعلمیات مرحوم شاه آبادی است. امام راحل قدس سره از وی در کمال احترام و با عباراتی مانند «شیخناالعارف الکامل الشاه آبادی مدظلّه» و «شیخی العارف» نام برده است.


شرح دعای سحر هم چنان که از نامش پیدا است شرح عرفانی دعای معروف "مباهله"است که از ائمه اطهار علیهم السلام رسیده و امروزه جزو معروف ترین دعاهای ماه مبارک رمضان است. حضرت امام قدس سره در شأن آن می نویسد: علیای ربوبی است و اسم اعظم و تجلی اتم و اقدم در آن است.


درباره اهمیت شرح دعا در مقدمه چنین آمده است:


از بزرگ ترین نعمت های الهی بربندگان و [نشانه] رحمت واسعه او، دعاهایی است که از معصومان (ع) -که خزائن وحی و شریعت و حَمله علم و حکمت هستند- رسیده است. زیرا همین دعاها رابطه معنوی خالق و مخلوق، خط اتصال عاشق و معشوق، و وسیله ورود در حِصن حصین الهی و تمسک به عروة الوثقی و حبل اللّه متین است و بدیهی است که به این اهداف نمی توان رسید مگر باتوجه به معانی آنها و حضور قلب، از این رو به شرح این دعا پرداختم.


الف) آغاز و انجام دعای سحر با اسم «الله» است. در فلسفه این آغاز، نکاتی بیان شده است از جمله در سر آغاز اکثر دعاها با «اللّهم» می فرماید:
 

... سالکی که با قدم معرفت، گام بر می دارد، در سلوکش به سوی خدا، بسان مسافری است که در راه تاریک و وحشتناکی به طرف دوست، در سفر است و شیطان در این راه، دزد و قاطع طریق است. و خداوند با اسم جامع و محیطش [اللّه] حافظ است، پس چاره نیست، جز توسل و تضرع سالک و داعی، به درگاه حافظ و مربی خود، با واژه «اللّهم» یا «یاالله».


فَأجبنی یا الله


و چون تمامی اسمای الهی، جزو مظاهر اسم اعظم هستند-که آن به همه محیط است و به نحوه وحدت و بساطت، همه را در بردارد و بر همه سیطره و غلبه و فرمانروایی دارد- ازاین رو، وقتی آن بر قلب سالکی که به مقام اسم اعظم فعلی رسیده منکشف و هویدا شود، می بیند که در حقیقت پاسخ دهنده اش، همان اسم اعظم است که در آغاز، با مظاهرش و در پایان، خودش پاسخ می دهد. لذا عرض می کند: «اللّهم انی اسألک بماتُجیبُنی حین اَسأَلُک»


یعنی از سایر اسماء، که زیر مجموعه اسم اعظم هستند و به همین جهت در پایان عرض شده: «فأجبنی یاالله»و اجابت از اسم اعظم درخواست شده است، زیرا که همان اسم اعظم است که مجیب، حافظ مراتب، مانع از رهزنان و وسوسه گران است و برای اشاره به این که اسم اعظم الهی به همه اسماء دیگر، محیط است و همان است در اوّل و آخر و در ظاهر و باطن، افتتاح دعا با «اللّهم» و اختتام آن هم با «الله» شده است.


همراهی صفات جمال و جلال در ادعیه


حالات و روحیات قلبی و استعدادهای اولیای الهی- به جز حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله که مظهر اسم جامع الهی است- یکسان نیست. و خدا برای هر کدام، با اسم و صفتی که متناسب با حال همان ولی است، تجلی می کند...
 

مثلاً برای حضرت یحیی علیه السلام -که دارای قلبی خاشع و خاضع و منقبض بود- پروردگار با صفت جلالش تجلی نمود و عظمت، کبریا، قهر و سلطنت خود را به او نشان داد. از این رو حکمت او مختص است به جلالیه، ولی تجلّی خدا برای حضرت عیسی (ع) با صفات جمالش بود.


روزی حضرت عیسی (ع) می خندید، یحیی (ع) به او اعتراض و عتاب کرد که: گویا از عذاب و مکر الهی در امانی! عیسی علیه السلام جواب داد: «گویا تو از فضل و رحمت الهی نا امید و مأیوسی!»


پس به آن دو وحی شد: «أحبُّکما إلیّ أحْسنکما ظنّابی» دوست داشتنی ترین شما کسی است که خوش گمان تر باشد به من.


پس خداوند برای یحیی (ع)-به تناسب روحیات و حالات قلبیش- با صفت قهر و سلطنت تجلی کرد و لذا به عیسی اعتراض و عتاب کرد. و برای عیسی علیه السلام به تناسب نحوه نشو و نمایش و مقامات قلبیش با لطف و مهربانی تجلی کرده و به همان جهت آن چنان جواب داد و آن وحی الهی که هرکدام خوش گمان ترید نزدم محبوب ترید به مناسبت سبق رحمت برغضب و ظهور محبت الهی در مظاهر جمالش در اولین مرحله است. چنان که رسیده است: «یامن سبقت رحمته غضبَه)».


اسم اعظم خدا در این دعاست

 

دعای سحر یا به بیان امام خمینی در شرح دعای سحر « دعای مباهله » از ادعیه ایست که از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده‏است. سیدبن طاووس در کتاب اقبال پس از نقل این دعا از قول امام باقر (ع) روایتی به این مضمون نقل می‏نماید: اگر مردم عظمت این دعا در نزد خدا و سرعت استجابت این دعا برای کسی که آن را می‏خواند، می دانستند، برای به دست آوردن آن بر روی همدیگر شمشیر می کشیدند!

 

و در روایت دیگری از قول ایشان نیز این‏چنین نقل می‏کند: اگر سوگند یاد کنم که اسم اعظم خدا در این دعاست، سوگندم درست است. پس هرگاه دعا کردید در دعا کوشش کنید که این دعا از علوم پنهانی است. پس آن را پنهان کنید مگر از اهلش. منافقان و تکذیب‏کنندگان و انکارکنندگان از اهل این دعا نیستند و این دعا دعای مباهله است؛ می‏گویی: اللهم إنی اسئلک من بهائک بأبهاه....

 

 

 

منابع:
شرح دعای سحر/امام خمینی(ره)
مصباح‏الهدایة/امام خمینی(ره)
چهل حدیث/امام خمینی(ره)
سرالصلوة/ امام خمینی(ره)
در طواف خورشید(زندگینامه آیت الله شاه آبادی)/محمدرضا رمزی

 

پایان پیام/

کد خبر 60070

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha