فضای مجازی موثر است، فضای مجازی ملی موثرتر/ نهایتا چند صباح می توانیم در مخفیگاه باشیم و فرار کنیم

خبرگزاری شبستان: فضای مجازی به مثابه یک اقیانوس است. باید فضای پاک و مجمع الجزایر و ظرفیت های محتمل را برای نجات دادن افرادی که در آن ورود می کنند، داشته باشیم لذا وقتی سخن از اینترنت ملی می شود به معنای محدودیت نیست.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: بصیرت بخشی در هر جامعه ای به مثابه کاشت درختی است که تا سال ها همگان می توانند از برکات آن بهره مند شوند و در سایه اش بنشینند. نسل در نسل آدمی به دنبال یافتن حق و حقیقت بوده است و این مهم میسر نشده است جز با بصیرت بخشی، کاری که بسیاری از اندیشمندان و رهبران جوامع درصدد ایجاد آن بوده اند ولی با ورود اندیشه وارداتی از سایر ممالک بعضا ناموفق عمل کرده اند حال آنکه در ایران اسلامی در شرایطی که مفهوم و نگرش دینی به دست فراموشی سپرده شده بود، با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی، بصیرت به معنای واقعی شکل گرفت. امروز نیز دستاوردهای بصیرانه انقلابی است که توانسته جامعه ما را در مقابل آماج حملات و خطرت مصون کند.

 

از این رو، و به مناسبت فرا رسیدن روزن هم دی ماه، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت بر آن شدیم با حجت السلام صادق گلزاده، معاون فرهنگی مجمع تقریب مذاهب اسلامی به گفت وگو بنشینیم که حاصل آن را می خوانید:

 

بصیرت به ویژه نوع سیاسی آن در سبک زندگی چه کارایی و کاربردی دارد؟

 

برای پاسخ به این پرسش باید مقدمه ای را بیان کنم. ما مسلمان هستیم و بر مبنای فرامین الهی زیست می کنیم. زندگی و معیشت ما بر مدار دین بوده و استراتژی و اصول حاکم بر زندگی مان«دینی» است.

 

در آیاتی نظیر «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» و «... أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ...» و بسیاری دیگر از آیات شبکه حرکت امت اسلامی و شبکه امت و امامت را معرفی می کند.

 

این شبکه یا سیستم نظام اسلامی امت و امامت یا مردم سالاری دینی این اقتضا را دارد که ما تحقیقاً بصیرت را از منابع دینی و از مسیر ولی امر مسلمین به عنوان هادی امت و به عنوان امام امت دریافت کنیم. بصیرت عمق بخشیدن به دانسته های تاثیرگذار در زندگی به حسال می آید و حرکت ساحت سیاسی از برجسته ترین ساحت هایی است که باید بصیرت باید در آن به حداکثر وجه ممکن برسد.

 

وقتی در قانون اساسی جنگ و صلح و  مسایل کلان نظام را در حوزه وظیفه ولی امر مسلمین و ولی فقیه به شمار آمده است طبیعتا نقش هدایت گری و بصیرت افزایی را باید برای او در حرکت نظام سیاسی به جد لحاظ کنیم؛ معنای این سخن آن است که دولتمردان، قوای سه گانه و مجمع تشخیص مصلحت  و ظرفیت های کلان نظام باید به مواضع، اندیشه و دیدگاه های ولایت فقیه و ولی امر مسلمین نزدیک و نزدیک تر بشوند تا آن سیستم حکومتی و دموکراسی دینی و صیانت از آرای مردم به درستی اتفاق افتد.

 

به دیگر بیان اگر بصیرت سیاسی و همراهی با ولایت امر نباشد در واقع عدم همراهی با امت در آرایی است که آنان به صندوق ریختند چون امت بر مدار دین و قانون اساسی است که دست به انتخاب می زند و اصول حاکم بر این انتخاب اصول دین، اصول قانون اساسی و ظرفیتی است که روح و روانش تاکید بر بصیرت افزایی دارد. برای مثال مقام معظم رهبری در مذاکرات برجام بارها و بارها بصیرت افزایی کردند و فرمودند به این دشمن نمی شود اعتماد کرد، بنابراین اعتماد کردن خطاست.

 

اگر به اقتضای کار می خواهیم حرکتی داشته باشیم که نقد در قبال نقد و نسیه در قبال نسیه باشد یعنی اگر تعهدی را می دهید با تعهد طرف مقابل تحقیقاً پایاپای یا همزمان باشد یا شما مقدم باشید از این جهت که امکان بازگشت و جبران و امکان ملاحظات دیگر را داشته باشید.

 

 این مقدمه در مورد جایگاه بصیرت در زندگی سیاسی است. اما اسلام همواره نسبت به مساله بصیرت در ساحات مختلفی توجه کرده است.

 

اسلام تعلیم و تربیت و تعلیم و تزکیه را با هم آورده است، معنای این سخن اسلام آن است که ما به اقتضای هر مقطع و سنی باید دانش های مقدماتی لازم را که در سطوح بالاتر با استفاده از آن ظرفیت علمی و تربیتی به دست آورده بتواند تصمیم گیری کند. برای مثال ما در دوره مقطع تحصیلی ابتدایی مولفه هایی چون جمهوری اسلامی، قانون اساسی، ولایت فقیه، عقاید حاکم و ... را به فرزندان مان یاد می دهیم که او در حد سن اش به بصیرت مورد نیاز این مقطع سنی برسد. وقتی او به مقطع راهنمایی گذشته و متوسطه امروز وارد می شود دایره اطلاعات او را گسترش می دهیم و مثلا می گوییم ولایت فقیه چه طور در امتداد جریان امامت می تواند هدایت امت را داشته باشد.

 

اما در دوران جوانی که مقطع متوسطه دوم و در واقع دانشگاه و فضای دیگر مرتبط با این دوران آغاز می شود بصیرت افزایی در امور سیاسی قاب متفاوتی پیدا می کند و در قالب پاسخ به پرسش، شبهه، نقد و نظر، آزاداندیشی و تضارب آرا و ساحت های گوناگونی که به ظرفیت علمی این حوزه مرتبط می شود نمود می یابد و در امتداد این حرکت قاعدتا پختگی فرزندان و محصولات منابع انسانی میهن اسلامی را داریم که عملا به سوی کارگزار نظام بودن، نقش آفرین در نظام بودن، تاثیرگذار در نظام بودن و هزاران نقش دیگر وارد عرصه می شوند و محصول و ثمره ای که از آنان به دست می آید همان بصیرت عملی و در عمل تبعیت پذیری داشتن و التزام عملی داشتن به اضافه توسعه اندیشه و فکر و در بعد محتوایی و نظری است.

 

آیا سیطره افکار وارداتی و وادادگی مقابل اندیشه های غربی مانع بصیرت است؟ چگونه؟

 

ورود افکار وارداتی را به مثابه ورود به میدان جنگ می دانم. ورود به میدان بدون اسلحه و ایستادن در مقابل دشمن تا دندان مسلح. در این شرایط چه می توان کرد؟! نهایتا چند صباح در مخفیگاه قرار گرفتن و فرار کردن.

 

می خواهم بگویم کسانی که با شعار آزادی، سر بشر را زیر آب می کنند، عوام فریبی مدرن قرن بیست و یکم را مشق کرده اند؛ به این معنا تازه زمانی که در مورد افکار و اندیشه های بومی خود ممهز شویم می توانیم در مورد اندیشه دیگران به درستی رو به رو شویم و در این شرایط است که تضارب آراء شکل می گیرد.

 

وقتی شنا بلد باشیم دل به دریا زدن معنا می یابد. وقتی تیراندازی یاد گرفتیم و توانمند شدیم ورود به عرصه کارزار و جنگ معنا می یابد، اینکه بگویند ورود افکار بیگانه نیاز است در واقع نادیده گرفتن داشته های خودمان است. در عین اینکه دین مبین اسلام صاحب و حامی آزادی و حاکمیت آحاد بشر است و به یک رنگ بودن و اتحاد امت در اندیشه و عمل تاکید دارد.

 

چه قدر می توان به ظرفیت فضای مجازی در بصیرت آفرینی اتکاء کرد؟ و چه قدر این فضا می تواند آثار مخرب در بصیرت بخشی به جامعه داشته باشد؟

 

قطعا فضای مجازی موثر است و زمانی تاثیر آن بیشتر می شود که بتوانیم فضای مجازی ملی و پاک را ارایه کنیم. فضای مجازی به مثابه یک اقیانوس است. باید فضای پاک و مجمع الجزایر و ظرفیت های محتمل را برای نجات دادن افرادی که در آن ورود می کنند، داشته باشیم. وقتی سخن از اینترنت ملی می شود به معنای محدودیت نیست، بلکه اطلاعات کاربران کشور حفظ و فرهنگ و اندیشه خودی ترویج می شود. در نتیجه اندیشه و فرهنگ خودی است که بصیرت ایجاد می شود.

ما ایرانی و مسلمان هستیم و این دو قید حاکم یعنی ایرانی بودن که ناظر بر تمامیت ارضی ماست و مسلمان بود که ناظر بر عقیده ماست مواردی را تشکیل می دهند که می تواند رکن اول بصیرت زایی را شکل دهد. وقتی صحبت از اینترنت ملی می شود ملاحظه قید مسلمانی خود را کرده ایم.

 

کد خبر 597114

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha