خبرگزاری شبستان /قم
جبرییل نام "حسن" را برای این امام بزرگوار انتخاب کرد و از پیش از ولادت، خلق نیکوی آن حضرت را بشارت داد، ولادت امام حسن(ع) تداوم نسل پیامبر اکرم(ص) را به طور عملی اثبات کرد و ابتر بودن آن حضرت را در هم شکست.
این امام بزرگوار اجازه شکل گیری خشم درونی در وجودشان نمی دادند و در برابر حوادث تلخ به صبر و بردباری می پرداختند و با مشاهده جنگ های مختلف و ناجوانمردی ها همواره حلیم بودند.
امام حسن(ع) کریم اهل بیت(ع) در طول عمر گرانقدر خود به پذیرش مهمان ها و اقشار آسیب پذیر جامعه می پرداختند؛ این امام بزرگوار منشا خیرات و برکات فراوانی بودند و اطعام و اکرام ایتام در ماه رمضان به نوعی ترویج دهنده سیره حسنی است.
اسلام نهایت کوشش و تلاش خود را به خرج می دهد که در تمام جامعه اسلامی حتی یک فقیر و نیازمند هم پیدا نشود، توجه به امور معیشتی فقرا و نیازمندان جامعه در سیره پیشوایان معصوم جایگاه ویژهای دارد، حضرت علی(ع) حمایت از اقشار محروم و درمانده جامعه را جزو برنامههای اصلاحی خویش قرار داده بود، آن حضرت(ع) در عهدنامه خویش به "مالک اشتر نخعی" مأموریت می دهد که هیچ گاه از اقشار محروم غفلت نورزد و نیازهای آنان را تأمین کند.(نامه 53نهج البلاغه)
اما حد مطلوب بهره مندی و استفاده از نعمتهای الهی آن است که همراه با رعایت اعتدال و به قدر کفاف باشد، از جمله آموزههای سیره معصومین(ع) این است که انسان تولید و انفاق زیاد داشته باشد ولی در مصرف شخصی به حداقل قناعت کند. روحیه تولید و تلاش در سیره آن بزرگواران چنان است که تولید را برای ارتقای سطح معیشت مردم میخواستند.
اجرای عدالت اقتصادی
پیشوایان معصوم برای زدودن شرایط ناعادلانه زندگی و دستیابی به عدالت اقتصادی آن هم با توجه به بی عدالتی جامعه آنان، شعار عدالت اقتصادی را مطرح می کردند و در راه تحقق آن سیاست هایی را در پیش می گرفتند.
خداوند در آیه 195 سوره بقره می فرماید:" وانفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین؛ و در راه خدا انفاق کنید و [با ترک این کار پسندیده، یا هزینه کردن مال در راه نامشروع] خود را به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که یقینا خدا نیکوکاران را دوست دارد." این آیه بیانگر یک حقیقت کلی و اجتماعی است و آن اینکه، ترک انفاق، هلاکت جامعه را به دنبال دارد. یعنی میان ترک کمک های مادی از سوی افراد جامعه و نابودی جامعه رابط تنگاتنگی وجود دارد.
امام حسن(ع) بارها تمام دارایی و اموال خود را انفاق کرد، در جود و بخشش امام حسن(ع) داستان ها گفته اند از جمله اینکه مردى به عثمان در حالیکه درب مسجد نشسته بود گذشت و از او عطا و بخششى درخواست کرد، عثمان فرمان داد که 5 درهم به او بدهند. آن مرد گفت: مرا به کسى راهنمایى کن که از این بیشتر چیزى ببخشد، عثمان گفت: نزد جوانمردانى که در گوشه مسجد نشسته اند برو. آنان امام مجتبى(ع) و امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفربن ابى طالب بودند. مرد نزد آنان رفت و سلام کرد و درخواست بخشش کرد.
امام مجتبى(ع) به او فرمود: اى مرد، درخواست عطا و بخشش حلال و روا نیست مگر در یکى از سه مورد: براى دادن خون بها، براى پرداخت قرض و بدهکارى، در فقر و تهیدستى که موجب خفت و خوارى است. مرد گفت: به خاطر یکى از همین سه امر دست سؤال دراز کرده ام. حضرت مجتبى(ع) فرمان داد که 50 دینار به او بدهند. امام حسین(ع) نیز به تبعیت و احترام آنحضرت 49 دینار و عبدالله نیز به تبعیت و احترام آن 2 بزرگوار 48 دینار به وى عطا کرده اند.
همچنین آورده اند که یکى از کنیزان او، دسته گلى خوشبوى به تحفه، پیشکش کرد. امام (ع) در مقابل او را آزاد فرمود و چون پرسیدند:"چرا چنین کردید؟" فرمود:"خدا ما را چنین تربیت کرده است و این آیه را باز خواندند:"و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها ; یعنى چون به شما هدیه اى دادند، به نیکوتر، پاسخ گویید."
روزى مردى در برابر امام حسن(علیه السلام) ایستاد و گفت: اى پسر امیر المؤمنین! به خدائى که به تو نعمت بخشیده است قسم می دهم که حق مرا از دشمنم بگیرى که بسیار مستبد و ظالم است، نه به پیر مرد احترام می گذارد و نه به کودک رحم می کند.
امام حسن(علیه السلام) که تکیه داده بود با شنیدن سخنان او از جا حرکت کرد و گفت:" دشمن تو کیست تا حقت را از او بگیرم"؟ آن مرد گفت: فقر.
امام حسن(علیه السلام) مدتى سر به زیر انداخت، آنگاه سرش را بسوى خادم خود بلند کرد و به او فرمود:"آنچه پول نقد هست بیاور. خادم پنجاه هزار درهم آماده کرد".
امام حسن (علیه السلام) فرمود: "همه را به آن مرد بده، سپس به او فرمود:" به همان قسم هایى که به من دادى قسمت می دهم که هرگاه دشمن ظالم تو دوباره آمد به نزد من آیى."
پایان پیام/
نگارنده: بیت اله احمدی
نظر شما