نقشه اي از جزيره خضرا / وقتی کشیش های انگلیسی منبع معارف مهدوی می شوند

خبرگزاری شبستان: جمعى ثقه به ولايت واقعه در تحت حكم آن حضرت(عج)كه در جزائر مغرب واقع است و اولاد آن حضرت در آن حاکم اند، رفته و از آن خبر داده ‏اند. سكنه آنجا مسلمانانند و پادشاه آنجا را داعى مي گويند.

 خبرگزاری شبستان: محل و مکان زندگی امام زمان حضرت مهدی علیه السلام از جمله سوالاتی است که معمولا در بین اقشار مختلف جامعه بخصوص جوانان مطرح می شود و اتفاقا از آن دسته مسایلی محسوب می شود که برای همه جذابیت دارد و شاید به همین دلیل است که در اکثر آثار و تالیفات مربوط به مباحث مهدوی و در بین اغلب شبهات مطرح در این زمینه می توان نشانی از این سوال و پاسخ های مختلف و متفاوت نسبت به آن را ملاحظه کرد.

 

همین جذابیت داشتن مسئله و واکنش نشان دادن مخاطب نسبت به آن، موجب شده که گمانه زنی های زیادی در این عرصه وجود داشته باشد و گاه به افسانه سرایی برسد و یا برخی افراد با جهت گیری های خاص، از این حس کنجکاوی نسبت به مکان زندگی امام(عج)، سوء استفاده کنند.


یکی از موارد خرافی در پاسخ به این سوال، ادعای زندگی امام(عج) در جزیره ای خاص بنام جزیره خضراء است که بیشتر به افسانه شباهت دارد و در واقع نیز افسانه ای بیش نیست. اما جای تعجب دارد که امروز نیز در این عصر انفجار اطلاعات و با وجود دسترسی به انواع اطلاعات و آگاهی بخشی در زمینه مهدویت به شکل خاص، هنوز هم برخی افسانه جزیره خضراء را دنبال می کنند و چنین تصور می کنند که واقعا امام عصر حضرت بقیه الله علیه السلام دور از هیاهوی دنیایی انسان ها، در این جزیره زندگی می کنند.   

 

متن پیش رو، یادداشتی است از استاد رسول جعفریان، از کارشناسان و صاحبنظران تاریخ اسلام که در آن به موضوع نقشه جزیره خضراء اشاره کرده و میزان صحت و سقم منابع مربوط به این ادعا را بررسی کرده است. وی در این یادداشت می نویسد:


 
«علاقه علمای اخباری به برخي از روايات و تطبيق تاريخي و جغرافيايي آن در اوائل قرن سيزدهم نكته جالبي است. اين روزها درباره ميرزا محمد اخباري (مقتول به سال 1232 به فتواي علماي نجف) كه از علماي مشهور اخباري و داراي زندگي پرتلاطم و شگفتي است مرور مي كنم. كتابي با نام تحفه الامين [يا امير] از وي در اختيار صاحب روضات بوده است. اين كتاب در پاسخ دوازده پرسش بوده كه پرسش پنجم آن در باره امام زمان عليه السلام بوده است.

 

ميرزا محمد ضمن شرحي در اين باره، اشارتی به جزيره خضراء دارد. اما مهم تر آن كه وي با يك كشيش فرنگي در ارتباط بوده كه او نقش آن مناطق را در اختيار وي گذاشته است. اين چند سطر نكات مختلفي را براي اهل فن نشان مي دهد:

 

... و جمعى ثقه به ولايت واقعه در تحت حكم آن حضرت(عج) كه در جزائر مغرب واقع است و اولاد آن حضرت(عج) در آن حاکم اند، رفته و از آن خبر داده ‏اند. و اين خاكسار ذكر جزيره خضراء را إجمالا در كتاب قاموس و كتاب أنساب سمعانى ديده‏ ام، و به تفصيل در مجلّد سيزدهم كتاب «بحار الانوار» در باب معنون «من رآه عليه السّلام قريبا من زماننا» مذكور است.

 

و از پادرىّ يوسف‏ مسيحى انگريزى كه أعلم نصارى بود نظر به قرب ولايت فرنگ به آنجا تحقيق نمودم (منظور این است که با توجه به نزدیکی محل زندگی این فرد به جزیره خضراء، از او درباره آنجا سوال کردم)، وی به تفصيل بيان آن نمود و گفت سكنه آنجا مسلمانانند و پادشاه آنجا را داعى مي گويند و يوسف جوان فرنگی صورت (نقشه) آن جزائر را به اين خاكسار بر سبيل ارمغان داد، (نقشه را به عنوان هدیه به من داد) اكنون در نزد اين خاكسار موجود است.»  (روضات الجنات، ج‏7، ص 137‏)

 

استاد جعفریان در ادامه می نویسد: «ارزش اين خبر درباره تماس هاي علمی علما، با فرنگی ها به ويژه گرفتن یک نقشه جغرافيايی در اوائل قرن سيزدهم است. من لينك اين متن را براي همكار و دوست عزيزم دكتر صفت گل فرستادم. ایشان اين يادداشت را فرستادند:

 
«خبري فوق العاده است. به احتمال زياد اين جناب يوسف پادري همان هنري مارتين است كه در عهد فتحعلي شاه به ايران آمد و با رديه اي كه نوشت خشم علما را برانگيخت و موجي جديد از رديه نويسي قاجاري را ايجاد كرد.

 

مفتون دنبلي در شرح اقدامات قايم مقام براي تدوين رسايل جهاديه اشاره مي كند كه: «و يوسف نام پادري از اهالي فرنگستان بود. به اصفهان آمد و نزد علماي آنجا تحصيل كرد و مهارتي تمام در خط و علم مسلماني از فضلاي كرام به هم رسانيد. از غايت خبث طينت و فساد طويت در درد نبوت ختم رسالت و انكار اعجاز قرآن به براهين و ادله سخيفه خود سخنان گفت و نوشت. بعضي از فضلای عراق و فارس جواب مختصري نوشتند غير اقناعي. در اين اثنا پادري را مرگ دريافت.»

 

سپس ادامه مي دهد كه قايم مقام درصدد برآمد تا رديه اي بنويسد و نوشت. دنبلي از رديه او ستايش مي كند و مي نويسد كه از رديه بعض علما هم بهتر بود. (مآثر السلطانيه چاپ سنگي ص 145و146 مكرر) زنده ياد حايري ، نخستين ...ص 526 به كوتاهي به همين موضوع اشاره كرده است.

 

نكته قابل توجه اين است كه از خبر مورد اشاره شما مشخص مي شود كه در مناظره اصولي - اخباري عهد فتحعلي شاه، در حالي كه مجتهدان از ميرزا محمد اخباري ناخشنود بودند، اگر يوسف مورد اشاره او همان هنري مارتين باشد، چنين بر مي آيد كه مارتين با او رابطه اي دوستانه داشته است جالب است در عهدي كه همه علما مارتين را كافري هتاك مي دانستند كه مسلمات اسلام را مورد تشكيك و ابطال قرار داده بود، اينگونه از او ستايش كند.


كاش مي شد اين بحث گسترده تر بررسي شود و مخصوصا بايد ديد كه آن نقشه مورد اشاره ميرزا محمد كجاست؟»

 

کد خبر 594236

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha