سبک زندگی پیامبر(ص) شاهراه وحدت آفرینی است

خبرگزاری شبستان: عقد اخوت میان سرمایه دار و فقیر، مکی و مدنی، مهاجر و انصار وحدت آفرین بود، تاسی به این سنت نبوی ما را مصداق آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» می کند.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن ایام ولادت پیامبر اکرم(ص) و هفته وحدت و با توجه به ضرورت مسئله وحدت و همگرایی مسلمانان در شرایط امروزی که جوامع اسلامی در آتش جنگ و تفرقه می سوزد، با حجت الاسلام دکتر عزالدین رضانژاد، عضو هيئت علمي و ريیس پژوهشكده علوم اسلامي پژوهشگاه بين المللي المصطفی(ص) نشسته ایم تا مولفه های وحدت آفرینی در  سیره و سبک زندگی پیامبر(ص)‌ را بررسی کنیم. آنچه درا دامه می آید مشروح این گفت وگو است:

 

چه جنبه هایی از زندگی پیامبر(ص) می تواند وحدت آفرین باشد؟ مقصود ما ایجاد وحدت بین الادیانی است نه فقط وحدت میان مذاهب اسلامی.  

 

جنبه هایی که می توان از سیره و سخن پیامبر بزرگوار اسلام(ص) برای وحدت جامعه دینی در نظر گرفت در چندین نکته قابل بررسی است. مقصود من از جامعه دینی پیروان ادیان آسمانی است.

اولین نکته این است که طبق تعالیم قرآن کریم، پیامبر(ص) ما همانند پیامبران دیگر از طرف خداوند مبعوث شده است. به عبارت دیگر نبوتی که پیامبر اکرم(ص) دارند همان نبوتی است که پیامبران دیگر داشتند. این همسانی مقام نبوت و رسالت که در میان انبیای گذشته تا پیامبر اسلام(ص) وجود داشته می تواند از محورهای وحدت ادیان به شمار آید.

 

نکته دوم این است: پیامبر اسلام(ص) همچون سایر پیامبران اولوالعزم(ع) کتاب آسمانی داشتند، ماموریتی که پیامبر(ص) در جهت بخشی وحدت میان ادیان و البته سایر پیامبران یافت، مشترک بود. یعنی همه مامورند که به تمامی کتاب هایی که از طرف خداوند بر پیامبر اسلام(ص) و پیامبران قبل نازل شد ایمان بیاورند. به همین دلیل است که خداوند در آیه 4 سوره مبارکه بقره می فرماید: «وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛ و آنان كه بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مى آورند و آنانند كه به آخرت يقين دارند»

 

این دستور که ایمان به آنچه خداوند به پیامبر اسلام(ص) نازل کرد و ایمان به آنچه که بر پیامبران دیگر نازل شد از ضروریات دین اسلام است، خود بهترین جنبه وحدت آفرینی بین دین اسلام و ادیان آسمانی دیگر است.

نکته سوم آن است که میان ادیان آسمانی مشترکات اعتقادی وجود دارد؛ اساسا اهمیت به اشتراکات و مطرح کردن آنها می تواند وحدت امت دینی را بهتر و بیشتر کند. از جمله مشترکات این است که همه ادیان آسمانی به خداوند متعال و هدایت انسان ها توسط پیامبران، فرجام شناسی نسبت به زندگی پس از دنیا اشتراک نظر دارند، یعنی ما در سه اصل دینی که توحید، نبوت و معاد باشد با دیکر ادیان آسمانی مشترک هستیم. تاکید بر این اشتراکات، وحدت آفرینی را در میان جامعه دینی بیشتر می کند.

 

نکته چهارم جمله ای است که خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) و سایر پیروان ادیان آسمانی می فرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا؛ بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم»؛ بنایراین، وحدت و پرستش پیروان ادیان آسمانی از مهمترین آموزه های وحدت دینی است که در قرآن کریم تاکید شده است.

لذا وقتی قرآن به مسلمانان و اهل کتاب اعم از یهودیان، مسیحیان و کسانی که معتقد به ارسال کتاب آسمانی از سوی خداوند هستند سفارش می کند که ما بیاییم و غیر از خدا کسی دیگر را به عنوان خالق پرستش نکنیم، در واقع نقطه اتکایی بر وحدت میان ادیان است.

 

البته جز آن چه ذکر شد پیامبر اسلام(ص) سعی کرده است که در زندگی با حفظ ارتباط مطلوب با پیروان ادیان آسمانی همه آنها را دعوت به وحدت ایمنی در برابر مشرکان و بت پرستان کند که نمونه هایی از آنها را در رفتار پیامبر(ص) با مسیحیان و یهودیان آن زمان مشاهده می کنیم و همچنین نامه ها و پرسش و پاسخی که میان پیامبر(ص) و پیروان ادیان آسمانی در آن زمان دیده می شد.

 

آیا می توان بر توان نخبگان جوامع اسلامی به عنوان گروه های مرجع و اثرگذار برای وحدت آفرینی در جهان اسلام اتکاء کرد؟

 

 اساسا نخبگان جامعه دینی به ویژه جامعه اسلامی نقش مهم و بسزایی در ایجاد وحدت اسلامی دارند. برخی از وظایف و مسئولیت هایی که می تواند در راستای تحقق این مهم بر عهده نخبگان باشد به این شرح است:

 

نکته اول در «شناخت و درک آموزه های دینی و مذهبی یکدیگر» است. به این معنا که در وحدت میان پیروان ادیان، نخبگان دینی تلاش کنند تا آموزه های دینی خودشان را به درستی به رقبا و پیروان ادیان دیگر انتقال دهند و دیگران هم وقتی می خواهند نسبت به یک دین قضاوتی داشته باشند ابتدا به افراد مطلع و کسانی که درک درستی از آن دین دارند مراجعه کنند و سپس قضاوت کنند. این از نکات مهمی است که امروز را به عنوان عصر اطلاعات با عصرهای گذشته متفاوت می کند.

ما نمی توانیم در خلاء فکر کنیم، باید آنچه که در مورد واقعیات ادیان و مذاهب مطرح است را بشناسیم به ویژه در بخش مذاهب اسلامی. با کمال تاسف مجموعه کتاب هایی که در ملل و نِحَل، فِرَق، مذاهب نوشته شده اکثرا همراه با سوءگیری و جهت گیری ویژه بوده است لذا حتی مذاهب اسلامی آنگونه که هستند یکدیگر را به درستی نشناخته اند و این بر عهده نخبگان و عالمان دین است که اطلاعات دقیق از یک مذهب داشته باشند و حرف های مخالفان یک مذهب را به عنوان دیدگاه آن مذهب تلقی نکنند.

 

نکته دوم اینکه به نظر می رسد نخبگان هر مذهب و دین باید نسبت به برخی از اعتقادات و افکار نقدپذیر، تجدیدنظر کنند و اشکلاتی که بر اعتقادات آنها وارد می شود را برطرف یا اعتقادات شان را تصحیح کنند و بر اعتقادات و افکار باطل تعصب نورزند.

 

نکته سوم اینکه بر اساس اصل همزیستی مسالمت آمیز، ادیان توحیدی مجموعه آموزه های خودشان را تنظیم کنند و اگر ما بر اساس دلایل عقلی صرف به مساله وحدت نگاه کنیم عقل اعم از نظری و عملی به ما می آموزد که باید در جامعه با حفظ احترام متقابل زندگی کنیم و از این نظر نباید زندگی مسالمت آمیز را به قهر، غلبه، دشمنی و کینه تبدیل کنیم.

 

نکته چهارم این است که نخبگان باید توجه بیشتر داشته باشند که پیروان ادیان و مذاهب، دشمنان مشترکی دارند؛ برای مثال ملحدان و کافران و بی دین ها در عالم علیه دینداران و خداپرستان فعالیت می کنند، یا مخالفان اسلام برای تشدید اختلاف میان جوامع اسلامی نسبت به پیروان مذاهب اسلامی توطئه ها و دسیسه هایی را انجام می دهند، نخبگان جامعه دینی و جامعه مذهبی و جامعه ای که مذاهب گوناگون اسلامی در آن زندگی می کند باید توجه داشته باشند که دشمن مشترک ادیان و مذاهب، علیه آنها سرمایه گذاری نکنند و سوءاستفاده از برخی از آموزه ها و جریان های دینی و مذهبی نداشته باشند.

 

نکته پنجم اینکه در فرآیند یک دین و مذهب، چه بسا تغییر و تحولاتی هم صورت گیرد، تفسیرهای جدید، افزودن مباحث نو به نحوه برداشت از کتاب مقدس و متون دینی و بسیاری موارد دیگر که همه آنها چه بسا در یک دین یا یک مذهب دارای فراز و نشیب باشد. نباید به افکار و عقایدی که فقط نقدپذیر هستند، بسنده کنیم بلکه در وهله اول باید به افکار و عقاید مشترک اهتمام داشته باشیم و سپس نقد کنیم آنچه را که پیروان این ادیان و مذاهب در زمان گذشته به آن اعتقاد داشته اند ولی در گذر زمان از آن دست کشیده اند. برای مثال اگر کلیسای قرون وسطا اعمال و رفتار ناپسندی داشت همه آنها را به کلیسای فعلی تعمیم ندهیم یا در میان مذاهب اسلامی اگر یک مذهب عالمانی داشته است که برخی مباحث نادرست را به عنوان آموزه های آن مذهب جلوه می دادند ولی در زمان های بعد عالمان دیگر آن مذهب آمدند و تصحیح کردند، تاکید کنیم به آنچه که عالمان مذاهب و ادیان در عصر حاضر به آن اعتقاد دارند و اگر اعتقدات فعلی شان مورد نقد و اشکال است، نقد و اشکال همین اعتقادات را مطرح کنیم.

 

نکته ششم آنکه بر عهده نخبگان است که روشنگری علمی داشته باشند. این قشر باید حق را به درستی بشناسند و بپذیرند. اگر نخبگان توجه به این داشته باشند که به دور از تعصب مذهبی و دینی، آموزه های غلط و اشتباه شان را تصحیح کنند بسیاری از گرفتاری های مذهبی و دینی حل می شود.

 

نکته هفتم آن است که در هر جامعه دینی و مذهبی، افراط و تفریط از سوی پیروان آن دین و مذهب وجود دارد، بر عهده نخبگان است که اولا خودشان از افراط و تفریط پرهیز کنند و ثانیا افراد جامعه را از انجام کارهای جاهلانه نسبت به دین و مذهب دور کنند.

به نظر می رسد اگر نخبگان به این وظایف عمل کنند مجموعه جامعه دینی و مذهبی با وحدت و سازش و زندگی مسالمت آمیز مواجه خواهد شد.

 

با توجه به اینکه در ایام هفته وحدت قرار داریم و مهمترین رویداد این دوره ولادت پیامبر اعظم(ص) است، کمی فضای بحث را به این سو ببریم. برای مخاطبان ما بفرمایید در جامعه امروز بیشتر باید روی چه جنبه از زندگی پیامبر(ص) تمرکز کنیم؟

 

رفتار پیروان حضرت رسول(ص) بر اساس این آیه شریفه است که می فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا » .

 

بر اساس این آیه پیامبر(ص) دو ویژگی را نسبت به افراد جامعه ارایه کردند: یک ویژگی آن است که امت اسلامی با هم رحیم و مهربان باشند. نکته دیگر آن است که در برابر مخالفان بایستد. (مخالفان یعنی منکران حق و حقیقت، که هر کس حق را پوشانید در اصطلاح قرآن به او کافر می گویند. باید در برابر اهل باطل و کسانی که حق و حقیقت را می پوشانند با قاطعیت برخورد کرد که مبادا باطل جای حق را بگیرد).

پیامبر(ص) برای اینکه همه مسلمین را در مورد مساله یادشده توجه دهد و از سوی دیگر به این موضوع معطوف کند که به اصطلاح امروزی سبک زندگی شان را تنظیم کنند، کار مهمی را در سیره خود انجام دادند بر این مبنا که با همه اقوام، رده های مختلف جامعه دیدی، رده های زبانی اعم از عرب و عجم، عقد اخوت دینی ایجاد کردند.

 

ایجاد عقد اخوت میان سرمایه دار و فقیر، بین قبیله عربی و غیر عربی، میان قبیله مکی و مدنی، مهاجر و انصار، انصار با یکدیگر از هر طبقه و جناح و طیفی سبب شد وحدت ایجاد شود.  این رویکرد حضرت(ص) می تواند درسی باشد برای همه مسلمانان که اگر اقوام در سرزمین های گوناگون هستند و تفاوت های قومی و قبیله ای و لهجه و زبان دارند می توانند به عنوان یک اصل این مساله را در ایجاد وحدت در امت مدنظر قرار دهند، چنانچه در قرآن کریم می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».

 

این هم برای امروز ما لازم است که همه مسلمانان به این سیره و سنت پیامبر(ص) اهتمام ببخشند، در مقابل این عقد اخوت دینی همه مسلمانان باید بر اساس آیه شریفه ای که به آن اشاره داشتم نسبت به کافران، طاغوت ها، استعمارگران، ظالمان، قوی و محکم باشند تا مبادا ظلم و چهره باطل در جامعه اسلامی خود را نشان دهد.

 

 

 

 

کد خبر 594026

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha