تحول  پایان معضلات نیست/استخراج علم از متون دینی تخصص می خواهد نه هیاهو!

خبرگزاری شبستان: اگر تمامی گزاره ها و مولفه های علوم انسانی را هم اسلامی کنید، ولی روش ها و استادان، حاکمیت و مجریان امور آموزشی اهتمام و دید عالی نداشته باشند، قطعاً این رویکرد با چالش های اساسی و بنیادی مواجه خواهد شد.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، نگاه و دیدگاه و برداشت های متفاوت در باب مسائل و مقتضیات و احکام فقهی و واکاوی این رویکردها و همچنین بررسی و ارائه راهکارها و مسیرهای صحیح در مواجهه با این اندیشه ها و نیز تحلیل این مقوله که آیا با اسلامیزه کردن مبانی علوم انسانی و شاخه های آن به نقطه پایانی و نهایی ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی و فرهنگی، دست خواهیم یافت یا خیر؟ ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم علیدوست، استاد سطوح عالی حوزه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت وگویی ترتیب دهیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

 

منتقدان اسلامی سازی علوم انسانی معتقد هستند، مسائل مطرح و وارده در موارد فقهی و احکامی، برداشت های شخصی هستند؛ از مباحث و مسائل مربوط به فقاهت، بنابراین این برداشت های شخصی، قابلیت خروج از چارچوب مرزهای فکری ما را نخواهند داشت، تحلیل شما در این باب چیست؟

 

در این باب باید بیان شود؛ این موارد و دیدگاه ها در تمامی دانش ها و مسائل مرتبط با آن می تواند وجود داشته باشد و بیان شود، در مسائل مربوط به علوم مختلف، مانند روانشناسی، حقوق، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد و غیره، طبعاً می بایست برای رفع مشکل و نیز بهره جستن از مسائل مرتبط با آن علم، به متخصص و عالم آن علم مراجعه شود. البته در این مسیر امکان دارد ما با اشخاص ناآگاه و ناآشنا به امور هم برخورد کنیم.

با توجه به ناآگاهی و کم سوادی این چنین افراد قطعاً نظرات و دیدگاه های آنها برای ما قابل اعتنا و استناد نخواهد بود. ولی اگر کسی در این مقوله یا مقولات، به طور مثال در امور فقهی و دینی، به علوم مرتبط با آن علم، مانند علم بیان، منطق، فلسفه و احکام، آشنایی و اشراف داشته باشد، نه تنها کلام و منطق و دیدگاه هایش، درست و حقیقی است و باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد، بلکه  دستاورد های او برای ما و مشکلات جامعه، قطعاً راهگشا و تصحیح کننده مسیر نیز خواهد بود.

البته باید بیان کرد همان گونه که در سایر برداشت ها و تحقیقاتی که نزد سایر دانشمندان و محققان وجود دارد امکان برداشت و تحلیل نادرست می رود، طبعاً امکان برداشت نادرست و مختلف در مسائل و احکام و موارد فقهی نیز وجود دارد.

 

اگر این برداشت ها و تحلیل های بعضاً نادرست، در سایر علوم و شاخه های آنها نیز وجود دارد، پس چرا، اگر چنین اتفاقی در امور فقهی و دینی بیفتند، برای دیگران قابل قبول نخواهد بود؟

 

نکته مهم و اساسی در این مسئله هم این جا است، چطور ما نقایص و برداشت های بعضاً نادرست و نامعتبر سایر متفکرین و دانشمندان علوم مختلف را مانند متفکرین حقوق، مدیریت، فرهنگ، سیاست و اقتصاد را می توانیم نادیده بگیریم، ولی برداشت های اشتباه موردی و بعضاً قلیل، بعضی از فقها و متکلمین را نمی توانیم تحمل و قبول کنیم. در مقوله استفاده از مبانی و مولفه های دینی در فرآیند اسلامیزه کردن علوم انسانی، باید به این نکته و اصل مهم توجه و عنایت داشت که بسیاری از این گزاره ها و شاخصه های واقع شده در مبانی اسلامی و الهی، شاخصه ها و مولفه های انسانی مورد نیاز و احتیاج برای تمام آحاد بشریت هستند، از این جهت برقرار کردن ارتباط و مراوده با دنیای پیرامون، قطعاً کاری ساده و آسان خواهد بود.

 

در اسلام و مبانی توحیدی آن، مولفه ها و شاخصه هایی وجود دارد که، برای تمامی آحاد بشریت، تعریف و تبیین شده است. شما نمی توانید مبانی و مولفه های بارز و وارده در متون الهی و اسلامی، مانند قرآن کریم یا کتاب شریف نهج البلاغه و نامه و امریه معروف حضرت امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر و یا کتاب شریف صحیفه سجادیه را که به طور نمونه در آنها آمده است که «اوفوا بالعقود» یا «اوفوا بالعهد» و یا «لا تعاونو علی اثم و العدوان» و یا «ولا تأکل اموالکم بینکم بالباطل» را فقط مختص و مخصوص جامعه اسلامی خود بدانید و بگویید این معانی، قابلیت تعمیم و تأثیر بر جوامع دیگر را ندارند. چراکه ما در باب قابلیت تعمیم پذیری و مورد قبول واقع شدن مبانی اسلامی و الهی خود در سطوح خارجی و بین المللی، مدعی هستیم.

 ما مدعی هستیم مبانی و گزاره هایی که در مبانی و شاخصه های دین اسلام و در امور گوناگون آمده است، در هیچ اندیشه و مبانی دیگری وجود ندارد.

 

رویکرد مجامع و نهادهای علمی دینی و حوزه های فکری دینی ما در برابر این اندیشه های نامتعارف و معارض، چگونه باید تبیین و تعریف شوند؟

نکته قابل توجه و دقت در حال حاضر این مطلب است که در دنیای موجود و مدرن امروزی، شاهد مسائل مربوط و مطرح، در باب احترام به حقوق بشر و حقوق حیوانات هستیم. این مطالب در حالی بیان می شوند که در مبانی و گزاره های اسلامی و الهی نه تنها حقوق بشر و حقوق حیوانات وجود دارد، بلکه در مبانی و گزاره های اسلامی، حقوق طبیعت و حقوق هستی و حقوق مربوط به محیط زیست نیز وجود دارد. باید به صراحت بیان کرد، این مطلب که عده ای معتقد هستند و عنوان می کنند که مبانی و گزاره های اصولی و اعتقادی اسلامی، قابلیت تعمیم و تأثیر بر جوامع دیگر را ندارند، مطلبی از ذات غیرواقع و نادرست و نامعتبر است.

نکته مهم و قابل طرح دیگر در این مقوله که می بایست حتماً به آن اهتمام داشت این مطلب است که، البته می بایست در راه و مسیر استخراج و استحصال مبانی و گزاره های دینی و اسلامی، از متون و منابع اسلامی و توحیدی، باید حتماً به عالمان و متخصصان این حوزه ها و مبانی مراجعه شود و از تعابیر غیرکارشناسانه و نادرست کسانی که در این امور آگاهی و اشراف ندارند، قطعاً اجتناب کرد، تا بتوان به طور صحیح و اصولی به احکام و مبانی اسلامی و فقهی، احاطه و اشراف پیدا نمود.

 

آیا به نظر شما پروسه اسلامی سازی علوم انسانی می تواند نقطه پایان ناهنجاری ها و معضلات و برگشت رویکرد اخلاق مداری و پاکسازی جامعه از مشکلات رفتاری و اجتماعی باشد؛ یا مولفه های دیگری در این زمینه وجود دارد که همچنان مغفول مانده است؟

 

در مقوله برگشت رویکرد اخلاق مداری و پایان ناهنجاری های اجتماعی، باید توجه کرد که مقوله اسلامی سازی علوم انسانی، تنها یک گزینه، از گزینه هایی است که باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد. در اسلامی سازی علوم انسانی اولین نکته این است که این امر و رویکرد کار هر فرد و شخصی نیست بلکه این امر مختص متخصصین و عالمان این حوزه است. مشکل اساسی و اصلی در حال حاضر که متأسفانه در سطح جامعه دیده می شود این نکته است که همه افراد و اشخاص جامعه، ادعای دانش و اطلاعات دارند و اهتمام دارند که در تمامی امور و صحنه ها وارد شوند و اظهارنظر کنند که این مسئله نکته خوب و مطلوبی نیست. در پروسه اسلامی سازی علوم انسانی باید افراد کاردان و مسلط وارد شوند و نکته دیگر اینکه، در این مسئله نیز نباید با هیاهو و هیجان و قیل و قال بدون فایده وارد شد.

 

در باب این که آیا اسلامی سازی علوم انسانی پایان ناهنجاری ها خواهد بود یا خیر؟ باید بیان شود که بدون تردید اگر شما تمامی گزاره ها و مولفه های علوم انسانی را هم اسلامی کنید، ولی متد و روش ها و اساتید و حتی نظام حکومتی و حاکمیت و مجریان امور آموزشی که می خواهند این دستاوردها را در سطوح آموزشی پیاده سازی کنند، به این مبانی و دستاوردها اهتمام و دید عالی نداشته باشند، قطعاً این رویکرد با چالش های اساسی و بنیادی مواجه خواهد شد.

این کار مانند زراعتی است که توسط کشاورز و دهقانی صورت بگیرد ولی این زارع و کشاورز بعد از کاشتن دانه و بذر بدون توجه به سایر موارد کشاورزی، مانند آبیاری، نگهداری و بخش های دیگر زراعت، بخواهد فقط با بذرپاشی، در انتهای فصل زراعت، محصول برداشت کند که قطعاً با فرا رسیدن فصل برداشت متوجه می شود بذرهای کاشته شده اش که بدون نگهداری رها شده بودند، از بین رفته اند و هیچ محصولی برای او و برداشت وجود ندارد!

 

لذا باید بیان شود که در برگشت رویکرد اخلاق مداری و بازگشت هنجارها و مبانی اخلاقی در جامعه، بی شک گزاره ها و مولفه های مهم و اساسی وجود خواهد داشت که مهمترین آن، رفتار و کردار حاکمیت و اجزای آن است. در بحث حاکمیت باید حتماً توجه داشت که منظور از حاکمیت، فقط قوه مجریه و اجرایی نیست، بلکه تمامی دست اندرکاران و ارکان و کارگزاران نظام و افراد مسئول اجرا و پیاده سازی مبانی اسلامی در شاخه های علوم انسانی، باید به طور قطع و یقین به این باورها و الزامات اعتقاد داشته باشند و در راه و مسیر پیاده سازی این باورها، از هیچ کوشش و اهتمامی مضایقه نکنند.  

 

 

  

 

 

کد خبر 586394

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha