فرازهایی از زندگی حضرت خدیجه، نخستین بانوی مسلمان

حضرت خدیجه(س)، نخستین بانوی مسلمانی بود که به نماز ایستاد و پیشانی بندگی به خاک سائید.

خبرگزاری شبستان//آذربایجان غربی


خدیجه که بود؟؟؟


پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است. تولّد حضرت خدیجه (ع) سال 68 پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد (ص) هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر (ص) و چهل سال از عمر حضرت خدیجه (ع) می‏گذشت.

 

او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر (ص) به پیغمبر نزدیک‏تر است. او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت.

نخستین بانوی مسلمان


حضرت خدیجه (س) نخستین زنی بود که به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان آورد و اولین بانویی بود که همراه امام علی (ع) با پیامبر به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.

 

تاریخ‏نویسان از یکی از همسران پیامبراعظم (ص) نقل کرده‏اند که می‏گفت: من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می‏کرد و اگر گوسفندی می‏کشت، به سراغ دوستان خدیجه می‏رفت و سهمی برای آنها می‏فرستاد.

 

روزی رسول خدا (ص) در حالی که خانه را ترک می‏کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرئت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!» گفتار من چنان رسول خدا (ص) را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد.

 

در این هنگام رو به من کرد و فرمود: «ابدا چنین نیست!... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است. خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می‏بردند.

او ثروت خود را در سخت‏ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد».


خصوصیات حضرت خدیجه (س)


خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می‏رود. او اولین زنی‏بود که به اسلام گروید: چنان که علی‏بن ابی‏طالب (ع) اولین‏مردی بود که اسلام آورد. اولین زنی که نماز خواند ، خدیجه بود.

 

او انسانی روشن بین و دور اندیش بود. با گذشت، علاقه‏مند به‏معنویات، وزین و با وقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به‏اخبار آسمانی بود. همین شرافت‏برای او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت.


خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» می‏گفتند. از نظر عقل و زیرکی نیزبرتری فوق العاده‏ای داشت و مهمتر اینکه حتی قبل از اسلام وی را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» می‏خواندند.


جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) می‏کشید و همیشه از ورقه‏بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه‏های‏نبوت می‏شد. اشعار فصیح و پر معنای وی در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‏کند.


نمونه‏ای از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :
"فلواننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره  * فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره"


"اگر تمام نعمت های دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم‏به چشم تو نیافتند."


دیگر خصوصیت‏خدیجه این است که او دارای شم اقتصادی و روح‏بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود.


البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان‏آن ناتوان است. پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم»


چه می‏توان گفت در شان کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول‏خدا (ص) بود ؟! در تاریخ می‏خوانیم: «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏های ایشان‏محزون و آزرده می‏شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‏کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را می‏دید مسرور می‏شد»


ذهبی می‏گوید: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است; او از جمله‏زنان کامل، عاقل، والا، پای‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت‏بود.

 

پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا می‏گفت‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‏داد و از او بسیار تجلیل می‏کرد. به حدی که عایشه می‏گفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به‏اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد.

 

خدمات حضرت خدیجه به اسلام


حضرت خدیجه (س) در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت‏های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد (ص)، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی‏کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه‏هایی از این خدمات ارزشمند است.

 

حضرت خدیجه (س) پس از ازدواج با پیامبر، دارایی‏اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می‏خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می‏فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه برای من سودمند نبود».


حضرت خدیجه، این بانوی بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی‏ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد.

 

تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت آید، هنگامی که رسول الله(ص) با باری از مصیبت و اندوه به خانه می‏آمد، خدیجه او را دلداری می‏داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می‏زدود.


فرزندان خدیجه(س)


در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است، به‏گفته مشهور، ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه6  فرزند بود.

1- هاشم 2- عبدالله. به این دو «طاهر» و «طیب‏»می‏گفتند. 3- رقیه 4- زینب 5- ام کلثوم 6- فاطمه.


رقیه بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام کلثوم و فاطمه به‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند. پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (ص)، بدرود زندگی گفتند. ولی دخترانش، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند.


گروهی از محققان معتقدند: قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏ به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به‏مدینه هجرت کردند.


خدیجه(س) در دوران جاهلیت


حضرت خدیجه در دوران جوانی با تشکیل کاروان‏های تجاری به کسب درآمد پرداخت. وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود.


تاریخ‏نگاران، بارها از او با عنوان‏هایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل» ‏یاد کرده‏اند.

 

حضرت خدیجه یکی از ثروتمندترین مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه‏اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه‏گاه نیازمندان بود. کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاک‏دامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود. لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان دهنده جایگاه او در میان مردم است.


منزلت حضرت خدیجه نزد پیامبر (ص)


پیامبر پس از خدیجه تا آخر عمر خدیجه را فراموش نکرد و هر از چند گاهی از او تقدیر و تمجید می‏کرد. عایشه گفته است: «رسول خدا(ص) از خانه بیرون نمی‏رفت مگر این که به نوعی از خدیجه یاد می‏کرد و از وی به نیکی ستایش می کرد.

روزی او را به یاد آورد. رشک و حسد وجودم را فرا گرفت. گفتم آیا او بیش از یک پیرزن بود؟ خداوند زن بهتری به تو عطا فرموده است. پیغمبر خشمگین شد. آن گاه فرمود: سوگند به خدا، پروردگار بهتر از او را به من نداد. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردمان به من کفر می‏ورزیدند. و از او به من فرزندانی عطا کرد در حالی که مرا از فرزندانِ دیگر زنان محروم کرد». عایشه گفت: «با خود گفتم دیگر هرگز خدیجه را به بدی یاد نخواهم کرد».


مقام خدیجه(س) در بهشت

 

از فضیلت‏های حضرت خدیجه، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است.

 

پیامبراکرم (ص) نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت می‏داد و می‏فرمود: «در بهشت، خانه‏ای داری که در آن رنج و سختی نمی‏بینی.»

 

امام صادق (ع) نیز می‏فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی‏تابی می‏کرد و گرد پدرش می‏گشت و سراغ مادر را از او می‏گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می‏شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند.

 

فاطمه همچنان بی‏تابی می‏کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: «به فاطمه سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه‏ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی‏تابی نکرد.


وصیت‏ حضرت خدیجه(س)


حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، «اما علمت ان الله‏قد زوجنی معک فی الجنه‏» ; آیا می‏دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟!


آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.


چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چندوصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.


پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به کار بردی. در خانه‏ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.


عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این‏دختر باشید و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد، پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‏ای داشته‏باشد.


اما وصیت‏سوم را شرم می‏کنم برایت‏بگویم. آن را به‏فاطمه عرض می‏کنم تا او برایت‏بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : «نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می‏گوید: من از قبر در هراسم; از تو می‏خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی»


پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه‏فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول‏الله، خداوند به تو سلام می‏رساند و می‏فرماید: «ایشان اموالش‏را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده‏بگیریم .»


وفات خدیجه (س)


خدیجه در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد، پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‏ای که جبرئیل‏از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد، رسول‏خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت.

 

او بر خدیجه اشک‏می‏ریخت، دعا می‏کرد و برایش آمرزش می‏طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون‏» واقع است.


رحلت‏ خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود; زیرا خدیجه‏یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام می‏گذاشتند و از آزار وی خودداری می‏کردند.

 

پایان پیام/

کد خبر 58526

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha