به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، انسان همانند گلی است که دشمنان بسیاری او را احاطه کردهاند، یکی از این دشمنان که زیبایی انسان را خدشه دار میکند هوای نفس است، مبارزه با آن بسیار سخت و طاقت فرسا است، اما انسانهایی در لشکر امام حسین (علیهالسلام)حضور داشتند که هوای نفس را کشته بودند که حتی اسیری فرزند، اشکهای همسر، خنکی آب در کمال تشنگی، آنان را فریب نداد .
یکی دستش قطع شده بود، دیگری در پایش جراحت بزرگی ایجاد شده بود، برخی به اسارت رفته بودند، برخی دیگر سختی دوری از زن و فرزند را چشیده بودند، برخی دیگر مرکب سواری خود را از دست داده بودند، خستگی راه و درهای باقی مانده از جنگ آنها را خسته و بی حال کرده بود، ولی از درون خوشحال بودند که دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را انجام داده و در مقابل دشمن متجاوز ایستادگی کرده و به پیروزی رسیده بودند.
وقتی خدمت رسول خدا(ص) رسیدند حضرت(ص) به آنها تبریک و آفرین گفتند و فرمودند: «مرحبا به گروهی که جهاد اصغر را گذراندند، ولى جهاد اكبر همچنان بر عهده آنان باقى مانده است»، عرض شد: اى رسول خدا(ص)! جهاد اكبر چيست؟ فرمودند: «جهاد با نفس» (1)
وقتی که روی کلام رسول خدا(ص) کمی تفکر میکنیم میبینیم که جهاد با هوای نفس به مراتب سختتر از جهاد با دشمن تا دندان مسلحی است که هر لحظه ممکن است با اسلحه خود به زندگی انسان پایان بدهد یا او را برای همیشه از عضوی محروم سازد، اما در صحرای کربلا مردان قهرمانی حضور داشتند که ابتدا در جهاد اکبر پیروز شده بودند و سپس به میدان جهاد اصغر حرکت میکردند و عاقبت شربت شهادت مینوشیدند.
انسانهایی در لشکر امام حسین (علیهالسلام) حضور داشتند که هوای نفس را کشته بودند که حتی اسیری فرزند، اشکهای همسر، خنکی آب در کمال تشنگی، آنان را فریب نداد.
تجلی کامل جهاد با نفس در صحرای کربلا:
1.عشق به فرزند
هوای نفس دشمن سرکشی است که همراه همه انسانها وجود دارد و آنان را به کارهای حرام دعوت میکند، او برای سیاه کردن نامه اعمال بشر از ابزار زیادی استفاده میکند که مال و فرزند یکی از مهمترین آن ابزار است، برخی از انسانها به پیروی از هوای نفس برای تأمین حال و آینده فرزندان خود به سمت کارهای قاچاق، اختلاس، رشوه، حقوقهای نجومی و دزدی میروند و برخی دیگر جنگ با دشمن فاسق را به بهانه محافظت از فرزندان ترک میکنند، خداوند در قرآن کریم انسان را به این گونه حملات هوای نفس که از طریق واسطه قرار دادن فرزندان است آگاه کرده و میفرماید: «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ [تغابن/15] اموال و فرزندانتان فقط وسيله آزمايش شما هستند و خداست كه پاداش عظيم نزد اوست»
چه بسیار انسانهایی که برای راضی نگه داشتن فرزندان خود به کارهای حرام تن داده و یا از شرکت در جنگ طفره رفتهاند، اما یاران امام حسین (علیهالسلام) که پا روی هوای نفس خود گذاشته و تمام دنیا را کنار گذاشته بودند حتی علاقه به فرزند نیز مانع از حضورشان در رکاب فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نبود، به طوری که نقل می کنند در حالی که شب تمام صحرای کربلا را فرا گرفته بود و امام خبر شهادت همه همراهان را داده بود، به محمّد بن بشر حضرمى گفته شد: پسرت در كشور رى اسير شده است، محمد گفت: اجر و ثواب اين موضوع را از خدا میخواهم، در صورتى كه من دوست نداشتم وى اسير گردد و من بعد از او باقى بمانم، هنگامى كه امام حسين (عليهالسّلام) قصه او را شنيد فرمود: خدا تو را رحمت كند، من بيعت خود را از تو برداشتم، هر فعاليتى براى آزادى فرزندت میخواهى بكن، او در پاسخ حضرت گفت: اگر درندگان مرا زنده زنده بخورند از تو دست برنمیدارم. (2)
البته نمونه کامل گذشت از فرزند زمانی محقق شد که سید الشهداء(ع) فرزند رشیدش علی اکبر(ع) را به میدان فرستاده و بعد از آن حضرت علی اصغر (علیه السلام) را در راه خدا قربانی نمود و هوای نفس موفق نشد زبان حضرت(ع) را به شکوه بگشاید؛ بلکه حضرت(ع) این مصیبت بزرگ را به خاطر این که در معرض دید خداوند بود، برای خود آسان تلقی نمود و فرمود :«اين مصيبت بر من آسان است، چرا كه در محضر خداست » (3)
2.عشق به همسر
یکی دیگر از ابزار هوای نفس برای گمراهی انسانها عشق و محبت به زنان است، گاهی انسان را وابسته زنی نامحرم میسازد و او را به سمت گناهانی مانند زنا و ... میکشاند و گاهی هم عشق و محبت به همسر حلال و واقعی انسان را به سمت گناهان بزرگ میکشاند، اما سربازان امام در صحرای کربلا تمام هوا و هوسها را در وجودشان کشته و دست از زن و فرزند خود کشیده بودند، به طوری که یکی از جوانانی که تازه ازدواج کرده بود نافع بن هلال است، که وقتی میخواست برای نبرد به میدان رود، همسرش دست به دامان او شد و گریست، این صحنه کافی بود که هر جوانی را متزلزل کرده و انگیزه جهاد را از او سلب کند، با آنکه امام حسین (علیهالسلام) نیز او را خواست که شادمانی همسرش را بر میدان رفتن ترجیح دهد، اما هلال بر این محبت بشری غلبه یافت و گفت:
«ای پسر پیامبر(ص)! اگر امروز شما را یاری نکنم، فردا جواب پیامبر را چه بدهم؟ آنگاه به میدان رفت و جنگید تا شهید شد» (4)
3- ترک آب
آب و غذا از دیگر ابزاری است که هوای نفس برای گمراهی انسانها استفاده میکند، خداوند برای این که توانایی انسان در مقابل هوای نفس را بالا ببرد به او دستور داده است که یک ماه خوردن آب و غذا را ترک نماید و روزه بگیرد، اما یاران امام حسین (علیهالسلام) با این که در روز عاشورا روزه نبودند پا روی خواهشهای نفسانی خود گذاشته و بدون امام تشنه خود آب ننوشیدند، سلطان این فداکاری و رشادت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس (علیهالسلام) است که در این باره نقل شده است: «حضرت عباس (علیهالسلام) بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد، تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند، و او را تير باران کردند، ولى حضرت لشكر را شكافت و بنا به آنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد، وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت (علیهمالسلام) افتاد و آب را روی آب ریخت و نیاشامید، پس از اينكه مشك را پر از آب كرد بدوش راست خود انداخته و به سمت خیمهها حرکت کرد». (5)
البته این جانفشانی و ترک آب در خصوص نافع بن هلال نیز روایت شده است که در یکی از شبهای عطش در کربلا، نافع بن هلال همراه جمعی برای آوردن آب برای خیمههای امام، به سمت فرات رفتند، نگهبانان فرات گفتند: میتوانی خودت آب بخوری ولی برای امام، حق نداری آب ببری، هلال گفت: محال است که حسین (علیهالسلام) و یارانش تشنه باشند و من آب بنوشم. [(6)
در نهضت عاشورا و سرزمین کربلا صحنههای بسیار زیادی وجود دارد که حاکی از پیروزی یاران امام(ع) بر هوای نفسشان است، که این مطلب گنجایش پرداختن به همه آنها را ندارد، چقدر خوب است همه عاشقانی که ایام محرم را به نوحه و عزا در سوگ سید شهیدان(ع) میپردازند با یاران امام همگام شده و به مبارزه سرسخت با هوی و هوس خود بپردازند و برای ایجاد رفاه برای زن و فرزند خود به کارهای حرام و نامشروع رو نیاورند و همچون امامشان در همه شرایط رضای خداوند سبحان را در نظر داشته باشند.
پی نوشتها:
[1]. بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلاميه، تهران، ج 67، ص 65.
[2]. قِيلَ لِمُحَمَّدِ بْنِ بِشْرٍ الْحَضْرَمِيِّ فِي تِلْكَ الْحَالِ قَدْ أُسِرَ ابْنُكَ بِثَغْرِ الرَّيِّ فَقَالَ عِنْدَ اللَّهِ أَحْتَسِبُهُ وَ نَفْسِي مَا أُحِبُّ أَنْ يُؤْسَرَ وَ أَنَا أَبْقَى بَعْدَهُ فَسَمِعَ الْحُسَيْنُ ع قَوْلَهُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ أَنْتَ فِي حِلٍّ مِنْ بَيْعَتِي فَاعْمَلْ فِي فَكَاكِ ابْنِكَ فَقَالَ أَكَلَتْنِي السِّبَاعُ حَيّاً إِنْ فَارَقْتُكَ قَالَ فَأَعْطِ ابْنَكَ هَذِهِ الْأَثْوَابَ الْبُرُودَ يَسْتَعِينُ بِهَا فِي فِدَاءِ أَخِيهِ فَأَعْطَاهُ خَمْسَةَ أَثْوَابٍ قِيمَتُهَا أَلْفُ دِينَارٍ» همان مدرک قبلی ج 44، ص 394.
[3]. هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ» همان مدرک قبلی ج 45، ص 46.
[4].و کانت له مخطوبه لم یضاجعها، و لما رأت أن نافعا برز، تعلقت باذیاله و بکت بکاء شدیدا و قالت: الی أین تمضی، و علی من اعتمد بعدک. فسمع الحسین ذلک، قال له «یا نافع، ان اهلک لا یطیب لها فراقک، فلو رأیت ان تختار سرورها علی البراز» .فقال: یابن رسول الله لولم أنصرک الیوم، فبماذا اجیب. غدا رسول الله، و برز فقاتل حتی قتل» جمعی از محققان پژوهشکده باقرالعلوم، موسوعه کلمات الامام الحسین، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1382ش، ص 378.
[5]. فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات، فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات، و رموه بالنبال فكشفهم، و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء، فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء» همان مدرک قبلی ص 429.
[6].فقال عمرو بن الحجاج الزبیدی: من الرجل؟فقال: نافع بن هلال.فقال: ما جاءبک؟قال: جئنا نشرب من هذا الماء الذی جلأتمونا عنه.قال: فاشرب هنیئا.قال: لا والله لا أشرب منه قطره و حسین عطشان و من تری من أصحابه» همان مدرک قبلی ص 358.
نظر شما