حجت الاسلام والمسلمين مصطفي(سعيد) صدوقي مازندراني، پژوهشگر علوم حوزوي در گفتگويي تفصيلي كه در اختيار شبستان قرار گرفته به واكاوي واقعه عاشورا پرداخت كه در اين مجال بخشي از مباحث مطروحه را مي خوانيد:
* در سرزمين علويان همه ما عاشقان اهل بيت(عليهم السلام) هستيم وعلاقمنديم لطفا از فلسفه عاشورا و دليل هجرت و قيام امام حسين(عليه السلام) بفرماييد.
امام حسين(عليه السلام) يك شخصيت تاريخي است كه در بازه زماني خاص خودش زندگي مي كرده و نوه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) و فرزند اميرالمومنين علي(عليه السلام) بوده است و اين براي مسلمانان دربرابر زحمت هاي پيغمبر(صلي الله عليه وآله) مسئوليت آور است.
سنگ بناي يك تمدني را يك پدر بزرگ گذاشته و رقباي اين پدربزرگ توانستند با يكسري تدابير خاص سنگ بنا را تصاحب كنند و اين نوه دنبال يك فرصتي است كه چند مطلب را پيرامون حقانيت اسلام و رسول خدا(صلي الله عليه وآله) را يادآورشود البته بدون ايجاد هرج و مرج و كمترين آسيب وبا استفاده شعارهايي كه مناسب اهداف پيغمبر(صلي الله عليه وآله) باشد؛ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ نه قرار حكومتي عوض بشود نه قرار جابجايي قدرتي بشود و قرار است آنچه در رأس قدرت است، بماند اماآن رأس قدرت به شيوه پيامبر(صلي الله عليه وآله) همان امربه معروف و نهي از منكر شيوه اش اصلاح بشود و اين بخش تاريخي قيام عاشورا است كه حضرت بجز احياي امربه معروف و نهي از منكر و اصلاح طلبي با ابزار امربه معروف و نهي از منكر، هدفي ديگر ندارد. امام حسين(عليه السلام) فرمودند: غير از اصلاح هيچ اراده اي ديگر ندارم.
امامت يك شرح وظيفه اي غير از بعد تاريخي براي وجود امام حسين(عليه السلام) دارد اگر پيغمبر(صلي الله عليه وآله) سازنده بناي اسلام بود امام حسين(عليه السلام) نگه دارنده اين بنا بوده است. « الاسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء.»
در جغرافياي جهان اسلام اگر آوازه اي از اسلام است به خاطر قيام امام حسين(عليه السلام) است. امام حسين(عليه السلام) فرمودند: اگر قرار باشد استواري دين پيغمبر(صلي الله عليه وآله ) با كشتن من باشد من حاضرهستم. واقعه عاشورا را مي توان از دو بعد تاريخي و شأن امامت امام حسين(عليه السلام) در مباحث كلامي و اعتقادي بررسي كرد.
* در رابطه با همراهان امام حسين(عليه السلام) واينكه چرا آن حضرت، زن و فرزندان خويش را با خود همراه نمودند، بفرماييد.
حضور زن و فرزند در واقعه عاشورا از اين جهت بود كه امام دنبال جنگ و قيام مسلحانه نبوده و اگر امام حسين (عليه السلام) مي خواست اعلام استقلال طلبي نمايد هم فضاي يمن و هم فضاي ايران آماده بود چرا كه يميني ها مسمان شده بدست اميرالمومنين علي(عليه السلام) بودند و همچنين يكي از همسران امام حسين(عليه السلام) ايراني بوده است.
امام حسين(عليه السلام) در 1400سال پيش بجاي فاصله از قدرت و نيروهاي مسلح به سمت آنها رفت بگونه اي كه وجود مقدس امام حسين(عليه السلام) از اول حركتش از ماه رجب تا ماه ذي الحجه كه در عراق مستقر شد، حركت قيام خود را بگونه اي سامان داد كه امام سجاد(عليه السلام) و حضرت زينب(سلام الله عليها) بتواند در مجلس يزيد در كوفه و شام سخنراني داشته باشند.
در طراحي يك استراتژي براي مبارزه با ظلم امام روي خودش و فرزندش امام سجاد(عليه السلام) برنامه ريزي كرد. وجود امام در هرشرايطي مي تواند وجود خود را ثابت كند بطوريكه سربريده امام در مجلس يزيد موجبات سخنراني حضرت زينب(سلام الله عليها) را فراهم مي كند.
در جمعه اول پيروزي يزيد برسپاه امام حسين(عليه السلام)، يزيد رسمي ترين مجلس را طراحي كرد كه نمازجمعه بخواند و امام سجاد(عليه السلام نيز در اين مجلس در مسجد اموي شام چند دقيقه اي را سخنراني كرد كه اين دو سخنراني را بايد حلقه مكمل واقعه كربلا دانست.
در قالب توسل و تبرك كه در مجالس آئيني شركت مي كنيم تا مقداري كه براي حاجت گرفتن است به ائمه(عليهم السلام) متوسل مي شويم اما حلقه هاي مكمل نيز مهم هستند كه بايستي از آن درس بگيريم و در زندگي فردي و اجتماعي بكار بنديم.
استفاده و اجازه مانور به جنس زن در واقعه كربلا نيز چيزي كه خلاء ديني، آئيني، گفتاري و كلامي من و شما هم است و در بعضي مسايل اجتماعي دچار مشكل هستيم.
سهم زنان ما از پارلمان، نظام حقوقي و قضايي در طرازي نيست كه درحد تحصيل كرده هاي خانم كشور ما باشد. امام حسين(عليه السلام) در ابتكاري جايگاه قائم مقامي سياسي و اجتماعي براي زن تبيين كرد و سخنگوي رسمي واقعه كربلا يك زن به نام زينب كبري(سلام الله عليهما) است.
اينكه امام حسين(عليه السلام) در كربلا و نهضت عاشورا زن و فرزند خويش را آورد نماد اين است جنگ نمي خواهم بكنم چرا كه در هيچ واقعه نظامي حضور زن و فرزند توجيه ندارد.
* دو شخصيت حر و عمر سعد با توجه به پيشينه سياسي و اعتقادي كه داشتند چه شد كه به دو اردوگاه متفاوت پيوستند.
سابقه تاريخي و موقعيت اجتماعي اين دو را بايد در فضاي كوفه مور مطالعه قرار داد. كوفه يك شهر نظامي است كه توسط اميرالمومنين علي (عليه السلام) بعنوان مركز حكومت آن حضرت قرار گرفت و علي(عليه السلام) در يك شرايط خاص اين ظرافت را به خرج دادند كه پايتخت حكومت را از مدينه به كوفه انتقال داد. اميرالمومنين(عليه السلام) يكي از نقاط جالب زندگيشان اين بود كه پايتخت حكومت را از شهر پيغمبر(صلي الله عليه وآله) به كوفه منتقل كردند.
بعد از علي(عليه السلام) امام حسن مجتبي(عليه السلام) مجبور به صلح شدند و به مدينه مهاجرت كردند و اين پايگاه نظامي(كوفه) به قوت خودش باقي ماند. زماني كه حكومت قدرتمند معاويه از هم پاشيد و يك حكومت نوپا به نام يزيد در كوفه برسر كار آمد 18هزار نفر به امام حسين (عليه السلام) نامه نوشتند و اين نامه ها در مكه به امام(عليه السلام) رسيد و حر و عمرسعد اين نامه ها را امضا نكردند و تا آخر در جايگاه نظامي، خويش را وابسته به حكومت مي دانستند و در يك واقعه كه مي خواستند سرلشكر جنگ با امام حسين(عليه السلام) را برگزينند از نقطه ضعف فردي همانند عمرسعد استفاده كردند و گفتند اگر امام را بكشي و سرش را براي ما بياوري يك منطقه جغرافيايي كشاورزي را به تو خواهيم داد.
اولين كسي كه مامور مي شود حر بود و او تا صبح عاشورا به تعهد نظامي خود پايبند بود و زماني كه با امام حسين(عليه السلام) معاشرت كرد و در نماز به امام(عليه السلام) اقتدا كرد به اين نتيجه رسيد كه امام حسين(عليه السلام) فراتر از محاسبات سياسي و جابجايي قدرت مي انديشد و اين شد كه حر استثنا شد.
* بعد از گذشت 1400سال وظيفه ما در قبال فداكاري و شهامت امام حسين(عليه السلام) و يارانش چيست؟
ما وارث دو تمدن ملي(ايراني) و اسلامي(ارزش هاي ديني) هستيم و تا زماني بتوانيم اين تمدن ها را حفظ كنيم استوار خواهيم بود. هر تمدن براي ماندگاري نيازمند دوبال گذشته اصيل(سنت ها) و تجدد (نترسيدن از نوآوري) است.
سنت، تجدد و تمدن اگر در كنار هم متوازن باشد تمدن ملي و اسلامي ما استوار خواهد بود.
معتقدهستيم خداي ما پيغمبري را مبعوث كرد و اين پيغمبر فهرست وظايفي دارد كه يكي از وظايف آن اين است كه آنچه را كه خدا بعنوان جانشين پيغمبر مي خواهد ابلاغ كند و شديم شيعه و عيد غدير داريم. حفظ اين دستاورد 1400ساله يك وظيفه است تا اين تمدن(ارزش هاي ديني) براي ما باقي بماند.
تمدن ملي با ارزش هاي ديني ما بهم گره خورده است و نمي توان اين دو تمدن را از هم تفكيك كرد و بايد نقطه هاي سنت ها و نقطه هاي نوآوري خود را بشناسيم از سنتها محافظت كنيم و از نوآوري ها نهراسيم.
حفظ سنت به مناي تكرار تاريخ است بدين ترتيب كه تاريخ را بايد در قالب نوآوري به نسل نو معرفي كرد و دراختيارشان قرار داد.
روزگاري فقط راديو و تلويزيون براي انتقال سنت ها كافي بود اما امروز نسل نو فقط به رسانه ديداري و شنيداري اكتفا نمي كنند و دنبال سرعت در دريافت و انتقال اطلاعات هستند.
سنت رابايد با ادبيات امروز در مدارهاي جديد و بروز در دسترس نسل جوان قرار دهيم. براي حفظ و انتقال سنت ها در قالب نوآوري بايد به يك ديالوگ مشترك برسيم.
اصالت براي ما مهم است و خيلي از كشورها اصالت سازي هاي مجازي مي كنند مااصالت هاي ملي و آئيني داريم و اگر بخواهيم اصالت ها را كمرنگ كنيم خيانت كرديم.
ما ابر مرد ايثار و فداكاري داريم شخصيتي را داريم كه در اوج تشنگي مي تواند ديگران را برخود مقدم بدارد اگر كسي بخواهد كلمات امام حسين(عليه السلام) را سرچ كند بيشترين كلمه اي كه در ادبيات حضرت(عليه السلام) است آزادي است. «اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.»
* بفرماييد درحال حاضر چقدر در شناخت امام حسين(عليه السلام) واهداف آن حضرت موفق بوديم؟
مقوله فرهنگ هميشه در بستر رشد اقتصادي مي تواند اثر گذار باشد. مقوله عاشورا هم يك اتفاق فرهنگي است و اثرگذاري فرهنگي دارد؛ در شرايط فعلي كشور اوضاع اقتصادي موجب مي شود مقداري شرح وظايف فرهنگي ما كمرنگ بشود وتا زمانيكه دغدغه هاي اقتصادي مهمتر از فرهنگ باشد و تا زمانيكه مشكلات اقتصادي را نتوانيم سامان دهيم نمي توانيم در فرهنگ اثرگذار باشيم.
رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمودند: كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً. فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مىدهد. از اينرو بايد همت كنيم چالش هاي اقتصادي مرتفع شود اگر اين بسترسازي شد حوزه فرهنگ سامان خواهد يافت.
نظر شما