به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، نشست رسانهای «گفتوگوی آیینی»، با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، مدیرعامل مجموعه فرهنگی سرچشمه، سردبیر ماهنامه خیمه و استاد دانشگاه؛ محمد اسفندیاری، اسلامپژوه، تاریخنگار، کتابشناس و سرپرست دانشنامه امامت؛ عبدالحسین طالعی، نویسنده، پژوهشگر و سردبیر مجله کتاب شیعه، دیروز در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی (سرچشمه) برگزار شد.
سطح آثار بالا برود/ دِعبِل فکری برای توزیع کند
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری در مورد کیفیت علمی کتب درباره واقعه عاشورا گفت: آثار قابل توجهی در حوزههای مختلف عاشورا داریم اما از آنجایی که جامعه ما سادهپسند و آسانگیر نیست، این وظیفه ماست که سطح آثار را به بالا ببریم. البته اگر اینطور نمیبود نیز لازم بود سطح آثار را بالا ببریم تا سطح فهم مردم بالا برود، همانطور که در این مورد از شهید بهشتی این مطلب آمده که من نباید سطح کلامم را پایین بیاورم، بلکه دیگران باید سعی کنند سطح فهمشان را بالا ببرند.
وی در تبیین یکی از مشکلات آثار عاشورایی افزود: یکی از مشکلاتمان مشکل توزیع کتب مذهبی در بازار نشر است، این مشکل حتی در تهران نیز وجود دارد، برخیها اصلاً خودشان صادقانه میگویند که ما آثار دینی را توزیع و عرضه نمیکنیم، برخی هم که اینکار را میکنند فقط برخی از آثار را توزیع و عرضه میکنند؛ لذا بنیاد دعبل باید فکری برای توزیع و عرضه آثار مذهبی کند.
اکثر آثار عاشورایی؛ نه مهماند، نه مفید/ امامحسین(ع) همچنان شهید میشود
در ادامه این نشست، محمد اسفندیاری در تقسیمبندی آثار عاشورایی گفت: سه دسته اثر عاشورایی داریم؛ دستهای از آثار مهماند، دستهای از آثار مفیدند و دستهای از آثار هستند که نه مهماند و نه مفیدند! آثار مهم مثل کتب مرجع و اساسی هستند، آثار مفید مثل برخی سخنرانیها از شخصیتهای علمی برجستهای هستند که بعداً کتاب شدند و دسته سوم که نه مهماند و نه مفیدند، اکثر کتب موجود در سطح بازار هستند.
وی در معرفی کتابی که آثار عاشورایی را دستهبندی کرده باشد اظهار کرد: چند سال پیش کتابی از بنده چاپ شد که در آن از میان چهار هزار کتابی که در مورد امامحسین(ع) منتشر شدهاند 100 مورد را به عنوان کتاب مهم معرفی کردهام. مطابق این کتاب، مشخص میشود عاشوراپژوهی و عاشورانگاری تطوراتی داشته است به طوری که مثلاً در قرنهای دوازدهم و سیزدهم که دوره انحطاط شیعیان است این آثار کمتر شدهاند.
سرپرست دانشنامه امامت در مورد روضههای دروغین درباره عاشورا بیان کرد: کتاب میرزا محمدباقر شریف طباطبائی و کتاب ملا حبیبالله شریف کاشانی ذیل تذکرة الشهداء از جمله کتابهایی هستند که با ملاحظه آنها، شهید مطهری میگفت امامحسین(ع) را سهبار شهید کردند، یکبار شهادت تن ایشان بوده، یکبار شهادت نام ایشان بوده و شهادت سوم، شهادت هدف امامحسین(ع) بود که استاد مطهری میگوید این شهادت سوم از همه بدتر بود و این شهادت به دست اهل منبر بود.
این تاریخنگار در مورد تاریخنگاری عاشورا تصریح کرد: دو نوع تاریخنگاری داریم؛ یک تاریخنگاری است که پیشگام آن، مرحوم آیتالله صالحی نجفآبادی و مرحوم استاد مطهری بودند؛ این نوع تاریخنگاری، تاریخ شسته و رفتهای را ارائه میدهد و بسیاری از روضههای دروغین را حذف میکند، مثلاً استاد مطهری میگوید اگر روضههای دروغ را جمع کنیم چندین جلد کتاب میشود. یک تاریخنگاری دیگری نیز داریم که فقط مجموعهای از روایات را جمع میکند که کار آقای جعفر مرتضی عاملی از این نوع است.
ابتذالات در ممیزیها توجه نمیشود/ «زلال مثل آینه» تک است
در ادامه این نشست، عبدالحسین طالعی در مورد ممیزیهای آثار مذهبی گفت: استاد محمدرضا حکیمی، در مورد افت کتاب دینی مطلبی دارند که آن برای بنده تلنگری شد که در آثار، دقت بیشتری داشته باشم. متأسفانه در ممیزیهای آثار مذهبی ما، انحرافات دیده میشود اما ابتذالات دیده نمیشود.
وی در مورد مشکلات آثار عاشورایی بیان کرد: سال 1349 ناصرالدین صاحبالزمانی کتابی به نام اقتصاد بیمار نوشت، بعد از 46 سال اگر کتاب را دست بگیرید و به تاریخاش نگاه نکنید انگار کتاب دیروز نوشته شده است، چنین چیزی را ما کمتر در آثار عاشورایی سراغ داریم. کمیت بالا و کیفیت ضعیف؛ کارهای جزیرهای و بدون نقشه راه و هدف ؛ شور بیشعور؛ احساس بیتعقل؛ سادهانگاری به جای سادهنگاری، از جمله مشکلات آثار عاشورایی ما هستند.
این پژوهشگر افزود: البته آثار بسیار خوب در مورد عاشورا هم داریم؛ مثلاً آثار استاد مطهری از این دست است، یا مثلاً شیخ حسینعلی راشد تربتی که هممباحثه شهید مطهری بودند و مجموعه سخنرانی ایشان چاپ شده است در چند صفحه در مورد کتاباش گفته است: «آنچه خوانندگان در این سطور میخوانند اگرچه در قالب استدلال نیست اما قابل استدلال است.» که این مطلب نشان از توجه ایشان به سادهنگاری در عین عدم سادهانگاری دارد.
وی در مورد برخی خوانندگان آثار مذهبی اظهار کرد: همانطور که ممیزی ابتذالات هرگز نقادی نمیشوند، آنکه میخواند نیز عموماً نقاد کلام نیست بلکه نقال کلام است، ذهنها مثل هلههولهخورها شده است و هرچیز ناصوابی را در ذهنمان میپذیریم، من اگر نقاد باشم هر کلامی را قبول نمیکنم، ما عقل سلیم داریم و باید از آن استفاده کنیم.
این نویسنده در مورد رسالت اصلی آثار مذهبی بیان کرد: نتیجه اغلب آثار موجود در مورد عاشورا حد اعلایش این است که اطلاعات را بالا ببرد اما در رسالت اصلیشان بالا بردن ایمان و ترویج فرهنگ و عمل واقعاً ضعیف هستند. در این آثار، تولید علم، حرف متفاوت یا نگاه متفاوت یا بیان متفاوت کم دیده میشوند.
وی افزود: کتابهایی که من در مورد امامحسن(ع) خواندم، همه سیر تکراریای بود که از همان ابتدا مشخص بود تا آخرش چه میشود و مثلاً در حوزه ادبی، کتابی مثل «زلال مثل آینه» در کتابهایی که در مورد امامحسن(ع) نوشته شده است، تک است زیرا ما فقط به دنبال پول هستیم!
طالعی در مورد گستره فرهنگ عاشورا و تشیع اظهار کرد: عاشورا فرهنگ جهانی است و فرهنگ جهانی، نگاه جهانی میخواهد. نگاه محلی و مذهبی یا حتی درون دینی کافی نیست، بدانیم کجا ایستادهایم و دلمان را به تیراژ خوش نکنیم. یونسکو کتابی به نام «نجف، دروازه حکمت» چاپ کرده است که در 200 صفحه است و عکسهای عالی دارد و آن را ترجمه به عربی کرده و در سایتاش نیز قرار داده است، چرا؟ زیرا سرمایه فرهنگی در تشیع آنقدر بالاست که نجف را دروازه حکمت میداند! چرا ما این فرهنگ را به جایی نرساندیم که به جایی برسد که همه انسانها جذب شوند؟ اینکه افرادی هم جمع شدند بخاطر کار ما نبوده است بلکه از شدت نورانیت این فرهنگ بوده است و ما روز آخرت باید جواب بدهیم.
روضهخوانها، روضهنویس شدهاند/ با سود ترجمه لهوف، خانه میخرند
در ادامه این نشست، اسفندیاری در تبیین عوامل تهدیدکننده فرهنگ عاشورا گفت: دو آسیب فرهنگ عاشورا را تهدید میکند؛ یکی افرادی هستند که حسن نیت دارند ولی تخصص لازم را ندارند، اینکه افرادی میخواهند بنمایند تا سعادتی ببرند اما تخصص ندارند این یک آفت و آسیب بزرگ است، راه جهنم با حسن نیت سنگفرش شده است، امامعلی(ع) میفرمایند خوارج نیز طالب حق بودند اما گمراه شدند، شما وقتی میخواهید یک مسجد بسازید و نیت خیر دارید که با دستان خودتان درست نمیکنید، بلکه معمار میآورید، نوشتن در مورد امامحسین(ع) که کمتر از ساخت مسجد نیست، احمد آرام میگفت روضهخوانهای قدیم، امروز روضهنویس شدهاند که مفت نیز نمیارزد، علامه امینی در مورد کتبی که در مورد ائمه(ع) نوشته شده است را میفرمودند این کتب باید به دریا ریخته بشوند. حسن نیت و تقوا جانشین علم و صلاحیت نمیشود.
وی افزود: آسیب دوم ورود افرادی است که تاجران عاشورا هستند هرچند خود را عاشقان عاشورا معرفی میکنند، این افراد میخواهند تجارت کنند، میدانند چون از آثار عاشورایی استقبال میشود در آن زمینه مینویسند، این افراد به مذهب به دیده مَکسَب و به شریعت با دیده معیشت مینگرند، لذا اصلاً این افراد معلوم نیست که دفاعشان از عاشورا چگونه باشد! ما باید از گذرگاهمان (دنیا) برای مقرمان (آخرت) خرج کنیم، نه بلعکس.
این کتابشناس اظهار کرد: در این 10 سال اخیر، 20 ترجمه از لهوف شده است، حال اینکه لهوف از دهههای پیش از آن نیز ترجمه دارد، پس چرا اینهمه ترجمه شده است؟ چون مترجمان میدانستند از این کتاب خوب خریداری میشود، اگر اینها قصد قربت داشتند از کتب خوب دیگری که وجود دارد ترجمه میکردند یا اینکه اقلاً همان لهوف را تصحیح میکردند چون لهوف نیز نسخههای مختلف دارد، به طوری که در لهوف دست ما، دستکاری زیادی شده است. یکی از مترجمان لهوف به بنده میگفت من با سود این کتاب توانستم یک خانه برای خودم بخرم!
وی تصریح کرد: یک عده با عاشورا تجارت میکنند، سالهاست ثابت شده است که کتاب فاضل دربندی به نام «اسباب الشهادة» مالامال از تحریفات است، «تذکرة الشهداء» ملا حبیب کاشانی نیز همینطور است، پس چرا ناشران همچنان این آثار را منتشر میکنند؟! زیرا عاشورا تبدیل به تجارت شده است و این تجارت با خون امامحسین(ع) شده است.
در ادامه این نشست، طالعی گفت: کتاب با هنر، فرهنگ و ادبیات گره خورده است لذا میانرشتهای شده است و به همین دلیل نیاز به تحلیل میانرشتهای دارد و باید کتاب و پایاننامه برایاش نوشته شود. مجله صحیفه اهلبیت(ع)، شش ماه یکبار نوشته میشود که دو شماره از آن آمده است، ما برای آن خواستهایم پایاننامه برای ما ارسال بشود که حدود 700 مورد نوشته است، این تعداد میتواند شروعی برای تحلیل محتوا باشد.
مطهری، صالحی نجفآبادی، شریعتی و شهیدی محققان برجسته عاشورا هستند
در بخش دیگری از این نشست، اسفندیاری در پاسخ به خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، در معرفی مصادیقی از آثار مهم و مفید در مورد واقعه کربلا گفت: صد کتاب مهم در کتابشناسی تاریخی من هست، که پنج مورد آن برجسته آن را معرفی میکنم، البته این کتب با یکدیگر در تناقض هستند اما حُسناش این است که هر کدام، شاخصهای فکری مشخصی دارند؛ این کتابها، «حماسه حسینی» استاد مطهری، «نگاهی به حماسه حسینی» و «شهید جاوید» آیتالله صالحی نجفآبادی، «شهادت» دکتر شریعتی و «پس از پنجاه سال» دکتر شهیدی هستند.
طالعی نیز در معرفی مصادیقی از آثار موفق در مورد عاشورا افزود: نگاه دکتر اسفندیاری بیشتر به آثار اهل تحقیق است، من به لیست ایشان، «قیام جاودانه» استاد حکیمی را اضافه میکنم، همچنین کتابهای «آفتاب در حجاب»، «کتاب ماه به روایت آه»، «نفس المهموم» و «قصه عاشورا» نیز آثار عاشورایی در حوزه ادبی و هنری هستند. همچنین سایت کتابخانه تخصصی امامحسین(ع) به آدرس ihlib.ir و با مدیریت آقای متقی وجود دارد که سایت زندهای است و 21 کتاب پی.دی.اف در مورد عاشورا دارد.
در ادامه این نشست، اسفندیاری در پاسخ به خبرنگاران در مورد آسیب فرهنگ شفاهی به قیام امامحسین(ع) گفت: امامحسین(ع) و واقعه عاشورا دچار فرهنگ شفاهی شده است که هم باعث بیدقتی گوینده شده و هم شنونده را دچار بیدقتی میکند. همچنین در جوایز کتاب سال، موضوع امامحسین(ع) بسیار کمتر برگزیده میشود و این به ضعف این کتب برمیگردد وگرنه اینها که مشکلی با عاشورا ندارند.
طالعی در مورد توفیق کمتر آثار عاشورایی در رخداد کتاب سال اظهار کرد: این مطلب که جوایز کتاب سال کمتر به موضوع امامحسین(ع) و واقعه عاشورا اختصاص دارد میتواند سوژه یک پایاننامه باشد، به طوری که یک تحلیل از آثار برگزیده عاشورایی شود. ضمن اینکه به نظرم باید در جشنوارهها، ضعف آثار بیان بشود مثلاً بگویند برخی کتب به فلان دلیل رد شدند، برخی کتب به فلان دلیل رد شدند.
اسفندیاری در مورد ضعف خاص آثار عاشورایی و دلایل آن بیان کرد: وضع کتب عاشورایی مطلوب نیست اما در جاهای دیگر نیز ضعف داریم، منتها اینجا سررشته کار خیلی به دست عوام افتاده است، یعنی یکی از دلایلی که امامحسین(ع) از تاریخ به سمت اساطیر رفته به همین دلیل است. شما آثار در مورد امامحسین(ع) را با آثار در مورد ویگتن اشتاین مقایسه کنید، من میدانم این دو شخصیت خیلی تفاوت دارند ولی ببینید آنجا چه دقتهایی میشود و چه وسواسهایی در نظر گرفته میشود و آنجا هر کسی سعی میکند یک مطلب جدیدی ارائه بدهد و یک زاویه بیشتری را ببیند لذا وضع موجود مطلوب نیست و وضع کتب عاشورایی از همه بدتر است.
طالعی نیز در تبیین دلیل مشکلات آثار عاشورایی اظهار کرد: ببینید در آکسفورد وقتی کتابی مینویسند، نویسنده قبل از چاپ باید به سؤالاتی فنی پاسخ بدهد که هدف کتاب، مطالب جدید کتاب و تعیین گروه سنی از جمله آن است و برای اینکه چنین کتابی منتشر بشود یا نشود جلسات نقد برگزار میشود و کار هم به دست بخش خصوصی است تا بحثها واقعاً فنی باشد چون بخش دولتی آفتهای خودش را دارد.
نظر شما