به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، سید ناصر حسینی پور، جوان ترین جانباز و آزاده جنگ تحمیلی است که خاطرات سال های اسارتش را در «پایی که جا ماند» روایت کرده است، این آزاده سرافراز به مناسبت هفته دفاع مقدس میهمان «دورهمی کتابشهر ایران» بود، حسینی پور در این دورهمی که با حضور حامد شفیق، مدیرعامل کتابشهر ایران و بیگدلی، کارگزار کتابشهر آیت الله کاشانی برگزار شد، ضمن بازدید از کتابشهر شماره دو تهران، با روی گشاده و صمیمی از نزدیک با مشتریانی که به این کتاب فروشی آمده بودند، گپ و گفت داشت، او در این دیدار با آنها عکس یادگاری گرفت و کتاب خود را امضا کرد، حسینی پور با آنکه هنوز اثراث و عوارض جنگ را بر جسم و روحش دارد و سرفه هایش یادآور استنشاق گاز خردل در میدان نبرد است، در گرماگرم صحبت ساعاتی توصیه پزشکی «پرهیز از سخنرانی طولانی مدت» را فراموش کرد و آنقدر با حوصله به پرسش ها پاسخ گفت که در ماشین و هنگام خداحافظی نزدیک منزلش در خیابان فلسطین با سرفه های پی در پی و شدید ما را نگران کرد، ضمن آرزوی سلامتی برای این یادگار سال های جنگ و حماسه، مشروح گزارش این دورهمی را در زیر می خوانید:
حسینی پور در دروهمی کتابشهر به مناسبت هفته دفاع مقدس با بیان اینکه روایت از جنگ مثل میوه خریدن نیست که میوه های خوب را از بد سوا کنید، اینجا باید خوب و بد را با هم بردارید. تصریح کرد: در جنگ اینطور نبود که خداوند یک مشت بچه نمازشب خوان دائم الذکر «خوشگل» با ریش آنکارد تراشیده باشد، که دائم عبادت کنند و مجالی برای جنگیدن نداشته باشند، در جنگ همه جور آدم هست، در عرصه حساس نبرد نابرابر، انسان هایی که به لحاظ ظاهر مسئله دار بودند، جلوتر از برخی انسان های مدعی بودند.
نویسنده «پایی که جا ماند»، با تاکید بر اینکه ادبیات و سینما نباید انسان های جنگ را تراشیده و اتوکشیده دربیاورند، تصریح کرد: مهم عاقبت انسان است و اینکه کسی در انسان بودن به انتها برسد، یک وقتی انسانی خوب شروع می کند اما به ته نمی رسد، پس انسان های جنگ را نباید تراشیده و اتوکشیده دربیاوریم که گویی جنگ مختص به همین افراد بود، در این صورت، نسل جدید و آن جوان هوی متال می گوید اینها دست نیافتنی هستند پس من هیچ تلاشی نمی کنم تا به رفتار و منش آنها برسم، آن روز، روز مرگ ادبیات دفاع مقدس است.
حسینی پور با اشاره به این باورش که تاکنون بار اصلی ترویج و گسترش فرهنگ دفاع مقدس در ایران روی دوش مستند، فیلم، تئاتر و دیگر ژانرهای هنری نبوده، بلکه بر دوش کتاب بوده است، اظهار داشت: تنها ادبیات است که جزء به جزء و کلمه به کلمه دفاع مقدس را روایت کرده است، ای کاش دست اندرکاران ترویج ارزش های دفاع مقدس مثل فعالان حوزه نشر عمل می کردند.
وی افزود: بسیاری از فیلم های دفاع مقدس ضد جنگ هستند، چرا که در اغلب آنها، سربازان بعثی به درستی معرفی نمی شوند، آنها یک مشت ابله، ترسو و بزدل هستند که رزمنده ایرانی با اسلحه کلاش 30 تیر یک گروهان از آنها را درو و یا اسیر می کند، اگر سربازان بعثی چنین بودند، جنگ هشت سال طول نمی کشید و ما 219 هزار شهید نداشتیم، با این نمایش ضعیف اینطور القا می شود که رزمندگان ما کار شاقی در مقابل دشمن نکردند.
جوانترین رزمنده جانباز جنگ تحمیلی در واکنش به پرسش یکی از حضار که حاکی از مقایسه جوانان دوران جنگ و امروز بود، خاطرنشان کرد: قبول ندارم که وقایع جنگ برای این نسل نقل نشده و یا این نسل روحیه شهادت طلبی ندارد، زمان جنگ 36 میلیون جمعیت داشتیم که از این تعداد تنها یک میلیون و 600 هزار نفر جنگ را اداره کردند و بس! درحالیکه در آن زمان جوانان دیگر هم بودند، امروز که 80 میلیون جمعیت داریم، به همین میزان جمعیت بچه های مسجدی، هیئتی و نسل انقلابی است، علاوه بر این تردید ندارم جوانانی که به خاطر ظاهرشان رپی یا هوی متال شناخته می شوند، به خاطر داشتن باورهای شیعی عاشورایی در روز خطر برای ملت ایران عزت آفرین هستند.
او که دوره ای دبیری بخش ادبیات شورای عالی امنیت ملی را به عهده داشته است، ضمن تاکید مکررش بر پرهیز از سوال های سیاسی، در پاسخ به پرسش یکی از حضار با این مضمون که «برخی معتقدند ما ایرانی ها در روزگار صلح مشکلاتمان بیشتر می شود، اما وقتی به ما حمله می شود خیالمان راحت است، چرا باید جنگ و دشمن مشترک باشد تا ما بتوانیم با هم کار کنیم؟»، خاطرنشان کرد: ملت ایران ذاتا زمانی که در شرایط سخت قرار می گیرد، امتحان خوبی پس می دهد، مثلا اگر تحریم ها نبود امروز مردم ایران به این درجه از قدرت و استقلال دست نمی یافت، و چه خوب گفت آقای آلن فریدمن که «آمریکایی اگر عاقل بودند ایران را تحریم نمی کردند، آنها با اینکار به خودشان ظلم کردند، چون ایران ملتی است که وقتی تحریم می شود به همه تکنولوژی ها دست پیدا می کند ولی اگر تحریم ها نباشد برای رسیدن به آن تلاش نمی کند».
وی ادامه داد: در صحبت آلن فریدمن منظور اصلی من به خوبی پیداست، ما تحریم ها را به فرصت تبدیل کردیم و موفق شدیم به بخش عظیمی از نداشته هایمان که در آسایش برای تحقق آنها به خود زحمت ندادیم، رسیدیم، این ضعف که فقط در محدودیت ها به فکر چاره می افتیم، یک واقعیت انکارپذیر است.
به گفته حسینی پور، وقتی مناسبت های ملی ما از چنگ دولت بیرون می آید، می بینید چقدر شفافیت و زلالیت دارد، اینجا دیگر با پدیده ای مثل سفارش روبرو نمی شوید، خدا را شکر! که محرم و عاشورای این ملت دولتی نشد که اگر می شد همین بلایی را که بر سر دیگر مناسبت ها آوردند، بر سر این قصه هم می آوردند.
این نویسنده ادبیات دفاع مقدس، در ادامه با انتقاد از قصور نهادهای دولتی و حاکمیتی مرتبط با دفاع مقدس در پاسداشت، حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس، یادآور شد: کتاب های مردمی مثل پایی که جا ماند، بابانظر، دا و ... حاصل زحمات نهادهای مرتبط با دفاع مقدس نیستند، شاید اغلب مسئولان حتی این کتاب ها را نخوانده باشند، این کتاب ها محصول زحمات پرچم داران مردمی و بسیجی ادبیات دفاع مقدس مثل مرتضی سرهنگی، علیرضا کمره ای، هدایت الله بهبودی و دیگران است که با پایه گذاری دفتر ادبیات و هنر مقاومت توانستند روایان صادق دفاع مقدس را شناسایی و خاطرات آنان را مکتوب و چاپ کنند و این ارزش ها را جلوتر از نهادهای مرتبط با دفاع مقدس پیش ببرند.
وی افزود: درحالیکه همه انتظار داشتیم و داریم که این قبیل کتاب ها را نهادهایی مثل بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه و ارتش چاپ کنند که حق هم همین است، اما اگر این نهادها به وظایف خود عمل می کردند در نهایت جامعه آنها را نهادهای وظیفه شناس می شناخت.
حسینی پور با ابراز تاسف از غلبه نگاه اقتصادی بر نگرش مدیران نهادهای مرتبط با دفاع مقدس، اظهار کرد: فقدان نگاه انقلابی به کتاب، موجب می شود این کتاب ها در برخی از عرصه های عمومی ترویج نشود، آن وقت عده ای می گویند آثار خوب و خواننده تشنه نداریم، درحالیکه هم آب موجود است و هم تشنه عطش دارد، اما توزیع کننده نیست.
نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»، با بیان اینکه اگر کشور را به کبوتر تشبیه کنیم یک بال این کبوتر فرهنگ و بال دیگرش اقتصاد است، تصریح کرد: آنچه ما را در راس کشورهای جهان نشان می دهد، صادرات نفت، پسته، قالی و ... نیست، بلکه صادرات فرهنگ مقاومت و پایداری ملت ایران است که برای همه ملت هایی که می خواهند در برابر نظام سلطه و ظلم بایستند، ضروری است.
حسینی پور یادآور شد: متاسفانه این کبوتر با بال فرهنگی شکسته و افتان و خیزان پرواز می کند، مسئولان فرهنگی و مدیرانی که مسئولیت آنان ترویج این فرهنگ است، به خاطر اینکه بسیجی باور نبودند و نیستند، در ترویج و اشاعه آن کوتاهی کردند، اما ذات فرهنگ عاشورایی اینقدر حقانیت دارد که بدون کار مسئولان فرهنگی هم به خانه ها رسوخ پیدا می کند، ملت ایران به خاطر داشتن همین فرهنگ ریشه ای، ملتی حماسه-ساز و جهادگر است، حتی اگر عده ای ظاهر جوانان این کشور را نپسندند.
این نویسنده ادبیات دفاع مقدس در پاسخ به پرسش یکی از حضار مبنی بر اینکه اگر امروز هم فرزندان در موقعیت مشابه دفاع مقدس بخواهند مثل شما تصمیم بگیرند، واکنش شما چگونه خواهد بود؟ گفت: سعی کرده ام فرزندانم را با عشق به شهادت طلبی در مسیر دفاع از حق، ولایت، مملکت و ناموسم تربیت کنم؛ گفت: به پسرم می گویم «هر زمان آقا (رهبر معظم انقلاب) اجازه بدهد، برو و در مقابل گروه های تروریستی مثل النصره و داعش بجنگ»، همیشه دعا می کنم دلبستگی به دنیا فرزندانم را از شهادت گریزان نسازد، چون روزی می رسد که این ملت مثل زمان جنگ به جوان شهادت طلب نیاز پیدا می کند، اگر خدای نکرده این روحیه در جوانان ما نباشد، برای این کشور، مصیبت است.
نظر شما