خبرگزاری شبستان- رشت؛ کیلومتر چهار جاده رشت- تهران این شب ها میزبان عاشقان و دلدادگانی است که برای تماشای روایت هنری از خلقت آدم تا ظهور منجی گرد هم آمده و در فضایی سرشار از عطر معنویت صحنههایی درخشان و ماندگار از تاریخ اسلام و انقلاب را نظاره میکنند.
« فصل شیدایی» به گیلان رسید و بعد از ماهها تلاش هنرمندان و عوامل اجرایی، شمارش معکوس به پایان رسیده و نمایش در دهکده مقاومت آغاز شد.
پس از هدایت عوامل اجرای برای پارک ماشین، با مسیری خاکی و نسبتا طولانی در تاریکی شب مواجه شدم که حس غریبی توام با انتظار به همراه داشت.
در مسیر با پیرزنی عصا به دست برخورد کردم که با گام های آهسته مسیر را با زمزمه دعا زیر لب میپیمود و تسبیحش نشان از توسلش به اهل بیت(علیه السلام) داشت. با او همکلام شدم و از حضورش در این مکان پرسیدم. گفت: تعریفهای بسیاری از این نمایش شنیدم. دوست داشتم آموزههای دینی که از خردسالی همراه و همیارم بود را به تصویر ببینم.
وی با بیان اینکه نگاه نسل جوان به تاریخ اسلام سطحی و گذرا شده است اذعان کرد: ما جوانان سالهای دور اعتقاد بسیاری به اهل بیت( سلام الله علیها) و آموزهای اسلامی داشتیم که متاسفانه امروز این توسل کمتر در جوانان دیده می شود.
همکلامی با این شیرزن گیلانی سختی و ناهمواری راه را برایم آسان کرد وقتی به موکب رسیدم با حلاوت شربتی که جبهههای جنگ را تداعی میکرد، گلویی تازه کرده و مسیر را ادامه دادم تا به مکان اجرای نمایش رسیدم.
جمعیتی مشتاق منتظر اجازه ورود به محل بودند. بعد از اعلام زمان نمایش، صندلیها یکی پس از دیگری پر شد و هر کس به دنبال جایی بهتر بود تا بتواند تمام سکوی نمایش که در دو طرف تعبیه شده بود را نگاه کند.
نمایش با یک ساعت تاخیر و در میان همهمه و انتظار مردم آغاز شد و کودکان بر صندلیها نیم خیز شده تا صحنه ایی را از دست ندهند. چشمان هیجان زده و مشتاق آنان و واکنشهای زیبایشان در طول نمایش نشان از محبتشان به اهل بیت(علیهم السلام) بود.
روای روایت کرد آفرینش انسان، رانده شدنش از بهشت و قسم شیطان برای گمراه کردن بندگان را. نمایش به شهادت بانوی دوعالم رسید و بغض ها شکسته شد. چشمان اشکبار نظاره میکرد ظلم و ستمی که به یگانه دختر پیامبر اسلام شد. با آغاز روایت حادثه کربلا و مظلومیت امام حسین(علیه السلام)، داغها بیشتر شد و وقتی به صحنه شهادت رقیه(سلام الله علیها)، کودک سه ساله حسین(علیه السلام) رسید؛ اشک و ماتم و نالههای جمعیت به اوج خود رسید.
نوبت روایت سفر علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) به نیشابور و حدیث سلسله الذهب شد، دست ها رو به آسمان بلند شد و صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام) در فضا پیچید.
آمدن دوباره راوی بر صحنه حکایت از آغاز تاریخ معاصر میداد، اعدام دکتر حشمت، مبارزات جنگل و در نهایت شهادت میرزا در این صحنه با نوای دلنشین گیلکی و گوشههایی از فیلم میرزا کوچک خان به تصویر کشیده شد.
در این هنگام جوانی که کنارم نشسته بود لبخندی بر لب زد و گفت: چه خوب که صحنههایی از تاریخ گیلان نیز به نمایش گذاشته شد. ما گیلانیها تاریخی پر افتخار داریم که متاسفانه کمتر برای نسل جدید روایت میشود.
فصل شیدایی با حماسه مردم گیلان در دوران دفاع مقدس و دلاورمردیهای رزمندگان عملیات کربلای ۲ همراه با انفجارهای مهیت و تیراندازیهای بسیار ادامه یافت تا به صحنه آخر، ظهور منجی عالم بشریت رسید.
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ وَ انْـکَـشَـفَ الْـغِـطآءُ، ....
با زمزمه دعای فرج، سکوت فضا شکسته شد و جمعیت ایستاده فصل آخر را تماشا کرد.
با اتمام فصل شیدایی بسیاری از مردم همچنان بر صندلی نشسته و غرق در تفکر بودند. گویا تلنگری بود بر ذهن و روح خسته شان در دنیای فانی امروز. شاهدان روایتی عاشقانه از مظلومیت هزار و 400 ساله تشیع، قصد رفتن به خانه هایشان را نداشتند.
جوانی که به همراه دوستش به میلهها تکیه داده و همچنان صحنه خالی را مینگریست گفت: نمایشی بسیار دلنشین و تاثیرگذار بود.
وی صحنه شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را بسیار زیبا و تاثیرگذار توصیف کرد و افزود: این صحنه برایم خیلی دردناک بود ظلم و ستمی که به ایشان وارد شده را با دیدن این فصل درک کردم.
دوست وی نیز با بیان اینکه دوست داشتم صحنه شهادت حضرت رقیه گسترده تر از این باشد افزود: این نمایش برای ما جوانها که تا حدودی با تبلیغات ماهوارهایی از آموزههای دینی و اسلامی خود دور شده ایم، بسیار لازم است.
با نگاهی به بازخوردهای نمایشهای میدانی ارزنده مانند فصل شیدایی به نظر میرسد یکی از محوری ترین و کاربردی ترین ابزارها برای تبلیغ انقلاب و آموزههای اسلامی استفاده از هنر نمایش است. هنر نمایش به ویژه در ایران اسلامی که مردمی هنرمند و هنردوست دارد بسیار تاثیرگذار خواهد بود. کشورهای اسلامی و در راس آنها ایران اسلامی با توجه به فاصله تکنولوژیک و علمی که از صنعت سینمای غرب دارد باید در کوتاه مدت به همین فعالیتهای چریکی در عرصه هنر اکتفا کنند و برای بلند مدت نگاه به تربیت نیروهای متعهد و هنرشناس در همه عرصه های هنری داشته باشند.
اسلام نیازمند تبلیغ است و این تبلیغ مسلزم استفاده از همه رشته های هنری است. فصل شیدایی را باید فصلی متفاوت در تبیین اسلام و انقلاب دانست. فصلی که باید هر چند وقت یکبار تکرار شود.
گزارش از سمیه اکبرپور
نظر شما