به گزارش خبرگزاری شبستان، امروز مفهوم حقوق بشر در باور آمریکا و مردمش آنچیزی نیست که رسانه های آن هروز در اخبار خود اعلان می کنند تا حدی که خود آمریکایی ها این روزها اذعان می کنند که جنگ های معاصر آمریکا به آنها ثابت کرده است که کاخ سفید با سر دادن شعار دفاع از حقوق بشر به خصوص حقوق ملت خود رفتاری مغایر با قوانین حقوق بشر در سراسر دنیا از خود نشان می دهد.
حقوق یشر در بیانیه مستقل سازمان ملل که بعد از جنگ جهانی دوم منتشر شد بر پایه 30 اصل اساسی حقوق انسانی زن و مرد است که به سادگی قوانین خود را تفهیم می کند.
بیانیه جهانی حقوق بشر به طور مثال ابراز می دارد همه انسان ها از زن و مرد حقوق برابری چون حمایت برابر در مقابل قانون،آزادی بیان آزادی کار و تشکیل سندیکه ها،آزادی از برده گی،شکنجه و رفتار های غیر انسانی و یا دستگیری دارند در حدی که سلامت آنها تضمین شود که همگی برای تضمین حقوق انسانی در حد شان و مرتبت او تنظیم شده است.
اما ورای این بیانیه آمریکا تنها کشوری است که راه حلی کاملا مغایر با آن برای تحقق حقوق بشر تنظیم کرده است و در تمام حوزه های جهانی تعلیم وتربیت،تاریخ،مذهب،مردم شناسی و علوم سیاسی واترباطات بین المللی آن را بسط و توسعه داده است.
و این 12 مصداقی است که رسانه های آمریکایی باید با هجوم بیشتری رد کرده و آن را به نفع مفهوم حقوق بشر از منظر آمریکا نفی می کنند:
1- هیچ برنامه تعلیمی حقوق بشر در آمریکا در هیچ سطحی وجود ندارد:
مردم آمریکا به واسطه اطلاع رسانی غلط درک درستی از مفهوم حقوق بشر ندارند و نمی دانند که احترام دولتشان به این قانون در چه حد صدق می کند.دولت آمریکا برای تحقق خواسته های خود به گونه ای با دور زدن حقیقت هیچگونه مدرسه آموزشی حقوق بشر در هیچ سطح سنی و اجتماعی ندارد و درواقع آموزش حقوق بشر در هیچ سطحی در جامعه آمریکا دیده نشده و معنا ندارد.تنها ایالت آمریکا برای دانش آموزان 7 تا 12 سال می توانند تاریخ حقوق بشر را به عنوان درس بگذرانند اما جالب است که کمبو بودجه در این ایالت تنها متوجه همین درس شده است و این در س هرگز در این ایالت تدریس نشده است.
2- آمریکا همواره از تاسیس موسسه ملی حقوق بشر سر باز می زند:
در حالیکه آمریکا نیازمند تاسیس موسسه ای غیر دواتی برای تمرکز بر حقوق بشر ملی دارد هیچ مرکز ویژه ای برای این کار نه به صورت خصوصی و نه به صورت دولتی تعبیه نشده است.بنابراین هر یک از آمریکایی هایی که بخواهند حقوق بشری را احیا کنند در یافتن چنین موسسه ای مستاصل می مانند.
آمریکا نیازمند تاسیس موسسه ای مستقل است که بر پایه اصول قوانین حقوق بشر عمل کند و آزادی خود آمریکایی ها را در این امر ضامن باشد.
3- اصل ششم قانون اساسی آمریکا که مربوط به روابط بین الملل در سطح حقوق انسانی بین ایالت های آمریکا و سایر دولت ها می شود کاملا مغایر با حقوق انسانی است:
به طور مثال ایالت تکزاس اجازه دارد یک شهروند مکزیکی را اعدام کند در حالیکه این قانون کاملا وغایر با کنوانسیون وین است.
تگزاس به نوبه خود جزو ایالاتی محسوب می شود که جدای از وزارت عدالت آمریکا عمل می کند و سرخود حقوق انسانی را با تعریف خود در ک کرده است.
4- فعایت های آمریکا در قبال انسان از سوی کمیته های سازمان ملل بررسی نمی شود:
همانگونه که کمیته مبارزه با شکنجه در مورد تبعیض نژادی ونژادپرستی و کمیته حقوق کودکان سازمان ملل هرگز گزارش کاری از روش آمریکا در این مورد نمی دهد.
به طور مثال هنوز هیچ خبرنگاری با عنوان گزارش سازمان ملل درباره نوع عملکرد آمریکا در این باره گزارشی نداده است و هیچ گزارش سازمان بین الملل در خصوص رفتار با کودکان وتخطی آمریکا از قوانین حقوق بشر در این باره تا کنون ارائه نشده است. به واقع امریکا تا کنون به عنوان متهم در دادگاه بین المللی محاکمه نشده است.
5- هرگز مامور سازمان ملل برای بازدید و بررسی پا به آمریکا نگذاشته است!
سازمان ملل هرگز بازرسی را برای بررسی وضع کار،تبعیض نژادی،مسکن،بهداشت و آزادی ادیان راهی آمریکا نکرده است در واقع آنچه که در سازمان ملل بازرس ویژه نام دارد هرگز آمریکا را در مسند شغلی خود ندیده است در حالیکه این بازرسان بیشتر در کشورهای جهان سوم ماموریت خود را اعمال می کنند.
6- قانون مجازات برای خارجی ها و نه برای آمریکا یی ها صدق می کند:
در قانون آمریکا در سطح تصمیم قاضی دادگاه اینگونه تعریف شده است که یک آمریکایی مرتکب جنایت در داخل و خارج کشور می تواند مجازات قصاص نشود اما همین قانون باید درباره خارجیان باید اجرا شود.
در حالیکه در برخی شکنجه ها آمریکا از سازمان ملل پیشی گرفته است و شکنجه های خود را به خصوص در مورد خارجی ها چند برابر حد مجاز اعمال می کند تا جایی که آمریکا در میان کشورهای جهان استاد شکنجه گری محسوب می شود.
در حالیکه کنوانسیون سازمان ملل در مقابله با شکنجه که ریچارد ریگان در سال 1988 به امضاء رساند می گوید: شکنجه معیارهایی دارد که مجری حکم نباید از آن تخطی کند و یا حتی کمتر از میزان تعیین شده اعمال کند.
اما آمریکا اینگونه تعریف کرده است که هر ایالت آمریکا می تواند با توجه به تشخیص خود شکنجه را آنگونه که صلاح می داند کم یا زیاد اجرا کند.
7- آمریکا هرگز انطباق قوانین خود با پیمان و قطعنامه بین المللی مربوط به مسائل اقتصادی و فرهنگی را نپذیرفت:
اگر امروز آمریکا دچار بحران اقتصادی است یا در بیکاری دست و پا میز ند و مردم آن از نبود بهداشت و بیمه اجتماعی رنج می برد به این خاطر است که آمریکا هرگز برنامه های خود را با قوانین اقتصادی و فرهنگی سازمان ملل منطبق نکرد و در مورد آنها به گونه ای مورد خواست خود عمل کرد.آمریکا حقوق انسانی را در مورد مرگ یک انسان از نبود رسیدگی پزشکی هرگز نپذیرفت. در حالیکه جیمی کارتر در سال 1979 قطعنامه سازمان ملل را در این خصوص امضاء کرد هنوز سنای آمریکا آن را در هیچ زمینه ای عملیاتی نکرده است.
8- نه تنها اقتصاد فرهنگ در هیچ زمینه دیگری آمریکا حقوق بشر سازمان ملل را اجرا نمی کند...:
کنوانسیون تبعیض نژادی در مورد حقوق زن،کنوانسیون حقوق کودکان،کنوانسیون حقوق هر شهروند در برابر آوارگی اجباری، کنوانسیون دفاع از حقوق کارگران مشاغل سخت،کنوانسیون حقوق افراد معلول،کنوانسیون حقوق انسانی در سطح دادگاه جزایی که بدترین رفتارهای غیر انسانی را شامل حال مجرمین می کند. و بزرگترین حوزه سیاسی وجدانی ضعیف در میان کشورهای جهان است همگی متخطی حقوق بشر سازمان ملل هستند.
9- آمریکا منکر ملاحظات حقوق بشر در خصوص مسئله تغییرات آب و هوایی جهان است:
در قلب مجامع جهانی و بین المللی محرض شده است که مسئله تغییرات آب و هوایی نه تنها شامل حقوق محیط زیست بلکه شامل حقوق انسانی نیز می شود انکار این مسئله از سوی آمریکا و ادامه تولید هر چه بیشتر گازهای گلخانه ای از جمله تخطی از حقوق انسانی محسوب می شود.
10- ژورنالیسم آمریکا و بازتاب اندک بررسی پریودیک جهانی آمریکا در برابر شورای انسانی حقوق بشر ژنو سازمان ملل در سال گذشته:
چرا رسانه های محافظه کار کوچکترین پوشش خبری در مورد حضور آمریکا در برابر بررسی پریودیک آمریکا در مقابل شورای انسانی حقوق بشری ژنو سازمان ملل نداشت؟
در حالیکه مجازات 47 کشور جهان بی دلیل بود و در مقابل آمریکا با ثبت 228 عدم به رسمیت شناختن قوانین سازمان ملل آوانس چهار سال بازنگری خود در امور فرهنگی و اقتصادی را از سوی سازمان ملل دریافت کرد. دلیل لین تبعیض واینگونه پوشش خبری چیست؟
11- خارجی ها به طور قانونی و غیر قانونی از منظر آمریکا زیر پوشش قوانین حقوق بشر قرار نمی گیرند:
این قانون آمریکایی بیشتر شامل حال خارجیانی می شود که محکوم یا متهم به جنایات تروریستی در آمریکا و غیره هستند که قوانین مربوطه کوچکترین مرجعیتی به حقوق بشر ندارد.
در سازمان ملل قطعنامه ای در خصوص خارجیان مهاجر هر کشور وجود دارد که آمریکا هرگز آن را به رسمیت نشناخت.
12- هیچ کشوری حتی آمریکا حق تخطی،محدود یا افزودن حقوق بین المللی را دارا نیست:
به گزارش واچ داگ نیمن،سازمان ملل در خصوص پیگیری متخطیان قوانین حقوق بشر در بخش های رفتار غیر انسانی،اعمال شکنجه گری در کشورها بسیار سخت گیر عمل می کند در حالیکه آمریکا تنها کشوری است که نه تنها قوانین را از سطح سازمان ملل بلکه از سطح شان انسانی نیز رد کرده است.
این تخطی در سطح جهانی در طول تاریخ بی سابقه است به گونه ای که احراز آن در سراسر دنیا باعث لغو بسیاری از سفرهای دولتمردان آمریکایی به سایر کشورها به خاطر نفرت عمومی و خطر تهدید جانی شده است.
اکازیونی که آمریکا همواره با اتکاء به آن خود را ابر قدرت جهان تلقین و با اتخاذ مسندی ورای تمام قوانین مربوط به حقوق انسان چهره ای حیوانی را از آن خود کرده است.
نظر شما