منطق عجیب داوری مطبوعات و خبرگزاری های مازندران

خبرگزاری شبستان: پنجمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه‌های خبری و تحلیلی استان مازندران در سال ۹۵ با داوري ۶۵۰ اثر از ۱۷۰ خبرنگار، نقدهاي منصفانه و غير منصفانه به همراه داشت.

خبرگزاري شبستان-مازندران؛ پنجمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه‌های خبری و تحلیلی استان مازندران در سال 95 با مراسم اختتامیه و اعلام اسامی برتر در بخش های مختلف به کار خود پایان داد. فراخوان این جشنواره در خردادماه امسال از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران آغاز و تا سوم تیرماه پس از دو بار تمدید، مجموع آثار به دبیرخانه حدود 650 اثر از 170 خبرنگار اعلام شد.

 

جشنواره به کار خود پایان داد اما همواره پس از برگزاری چنین برنامه هایی در کشور ما تیغ تیز نقدهای برنده گریبان برگزار کنندگان را می گیرد. هر کس از دری وارد شده و به هر چه که به چشمش می آید انگ اشتباه بودن می زند.

 

در کنار این رویکرد غیر منصفانه و نابخردانه می توان رویکرد دیگری را برگزید و با نقد منصفانه به بررسی علمی و تحلیلی امور مرتبط با آن برنامه پرداخت. بررسی و نقدی که بتواند به دور از منفعت طلبی های شخصی و اغراض حزبی و سیاسی، تصویری از وضعیت موجود و نظریه آرمانی خود ارائه کند.

 

نفس برگزاری چنین جشنواره هایی برای انگیزه بخشی و ارزیابی آثار قابل تجلیل است. معمولا در چنین موقعیت هایی است که می توان درک جامعی از اوضاع رسانه ای استان به دست آورد. فارغ از برخی موضوعات مثبت و منفی حاشیه ای همچون پذیرایی مناسب از مهمانان و ضعف در نظم برگزاری مراسم، باید به اصلی ترین بخش این جشنواره پرداخت. چه آنکه این بخش در صورت اجرای صحیح می تواند اهداف برگزار کنندگان در ایجاد تصویر جامع از روند فعالیت رسانه ای استان را تأمین کند. به طوری که بیانیه هیئت داوران می تواند برای اصحاب رسانه به عنوان چراغ راه باشد و پیشنهاد یاورانه ای برای جبران کمبودها و ضعف ها تا راه آینده با درک و بازتاب بهتری از رویدادها طی شود.

 

ضعف روایی و پایایی در سیستم داوری

 

معمولا در هر زمینه ای داوران براساس قواعد و نظمی از پیش تعیین شده که دست اندرکاران یا خود همان داوران برای داوری چیدمان کرده اند به داوری می پردازند. برای مثال در بازی فوتبال قواعدی وضع شده و داوران بر اساس این قواعد به داوری رفتارها اقدام می کنند. داوران نیز گاهی ممکن است اشتباه کنند که این کاملا منطقی جلوه می کند. هر چه داوران زبده تر باشند امکان و انتظار اشتباه از آنان کمتر می رود. اما مشکل زمانی به وقوع می پیوندد که نظم ساختاری قواعد تعیین شده برای داوری نتواند نظام جامع و دقیقی از نحوه داوری را ترسیم کند. 

 

در پژوهش های علمی معمولا از دو واژه پرکاربرد برای قضاوت در مورد اثر پژوهشی استفاده می شود: روایی و پایایی. «روايي» به اين سوال پاسخ مي‌دهد كه ابزار اندازه گيري تا چه حد ویژگی مورد نظر را مي سنجد. بدون آگاهي از اعتبار ابزار اندازه گيري نمي‌توان به دقت داده هاي حاصل از آن اطمينان داشت. ابزار اندازه گيري ممكن است براي اندازه گيري يك خصيصه ويژه داراي اعتبار باشد، در حالي كه براي سنجش همان خصيصه بر روي جامعه ديگر از هيچ گونه اعتباري برخوردار نباشد.همچنین «پايايي»يكي از ويژگي هاي ابزار اندازه گيري است. مفهوم يادشده بااين امرسروكارداردكه ابزاراندازه گيري درشرايط يكسان تا چه اندازه نتايج يكساني به دست مي دهد. 

 

قضاوت در اموری همچون داوری آثار هنری و فرهنگی نیز این دو مفهوم تا حد زیادی می تواند به نظام داوری کمک رساند. در سطح اول باید به این پرداخت که آیا معیار سنج تعیین شده برای داوری آثار می تواند همان چیزی که به دنبال قضاوت آن هستیم را بسنجد. در سطح دوم باید به این پرداخت که این سنجش آیا می تواند پس از هر بار آزمون نتایج یکسانی به دست دهد یا خیر.

 

متری که درست تعریف نشد

 

متأسفانه در کشور ما برای داوری آثار مطبوعات و خبرگزاری ها از متر کاملاً درستی استفاده نمی شود. این موضوع نه تنها مختص مازندران که در برخی نقاط دیگر کشور نیز اتفاق می افتد. اشتباهی که براساس آن آثار در بخش های مختلف گزارش، مقاله، خبر، تیتر، عکس و دیگر بخش ها به لحاظ موضوعی در محورهای گوناگونی دسته بندی می شوند. این دسته بندی روایی و پایایی سنج داوری را دچار اشکال کرده و قضاوت کاملاً درستی به دست نمی دهد. چه آنکه با مشخص کردن موضوع برای هر بخش تنها آثاری می توانست به جشنواره راه یابد که در این دسته بندی موضوعی بگنجند. این ضعف جامعیت، نخستین اشکال است که روایی را کاهش می دهد. زیرا حجم موضوعاتی که اصحاب رسانه توان پرداختن به آن را دارند شاید در حد بی نهایت قابل ترسیم است از این رو تعیین کردن محور برای آثار می تواند به سادگی بخش قابل ملاحظه ای از آثار را از رده خارج کند.

 

از دیگر سو بسیاری از آثار به دلیل کم بودن حجم اثر در آن محور نیز به حد نصاب داوری نرسیده و از جشنواره حذف شد. در واقع با تعیین محور برای داوری آثار، مکانیزم داوری دارای تناقضی ساختاری شد. از یک سو اگر میزان محورها کم تعیین می شد جامعیت تحت تأثیر قرار گرفته و محورها نمی توانست همه موضوعات را پوشش دهد. از سوی دیگر اگر میزان محورها زیاد انتخاب می شد حجم آثار در هر بخش کم شده و آثار در بخش های مختلف تقسیم می شد که این می توانست به کاهش سطح داوری و نرسیدن به حد نصاب منجر شود. از این رو می توان نتیجه گرفت سیستم انتخاب محتوا برای داوری آثار، به طور ذاتی دچار ایراد ساختاری است.

 

ضعف ساختاری، ضعف محتوایی

 

با این حساب می توان گفت دو ضعف بزرگ بر نظام داوری براساس محتوا مترتب است: ضعف ساختاری و ضعف محتوایی. ضعف ساختاری که در بالا توضیح داده شد. اما ضعف محتوایی به تنزل سطح داوری آثار باز می گردد. وقتی آثار در محورهای مختلف پخش می شوند توان رقابت کاهش پیدا کرده و هر اثر با آثار بسیار کمی به رقابت می پردازد. برای مثال در گروه «گزارش» اگر به طور کلی تمام گزارشات استان در یک گروه بزرگ بدون هیچگونه محوربندی مورد سنجش قرار می گرفتند هر اثر باید با خیل عظیمی از آثار مقایسه می شد تا بتواند حائز رتبه های برتر شود. اما وقتی گروه گزارش به محورهای مختلفی همچون محیط زیست، توسعه، اقتصاد مقاومتی و دیگر موارد تقسیم شد، هر اثر در بخش کوچک تری از حجم آثار داوری می شود که این از سطح داوری اثر می کاهد. همچنین شاید در یک بخش حجم گزارشات خوب بسیار بالا و در بخش دیگر بسیار پایین باشد. مطمئناً ملاک درست داوری این است که تمام گزارشات در یک دسته بزرگ با هم مقایسه شوند.

 

از دیگر مشکلات محتوایی این است که به ویژه در بخش مقاله بسیاری از مقالات را نمی توان در یک محور گنجاند. اصولاً از ذات مقاله اینگونه پیداست که بتواند تصویر جامعی از اوضاع و شرایط ترسیم کند. در این تصویر جامع مطمئناً نگارنده مجبور است گریزی به محتواهای مختلف زده و با دست گذاشتن بر روی چند زمینه موضوعی، درکی همه جانبه ایجاد کند.

 

 بنابراین اغلب یادداشت ها و مقالات،«فرامحتوایی» به شمار می آیند و نمی توان آنها را در یک محتوای ویژه جای داد. به همین خاطر وقتی خبرنگاری، مقاله فرامحتوایی خود را بالاجبار در یک محتوای معین می گنجاند علیرغم شایستگی، آن اثر نمی تواند نظر داوران آن محتوا را تأمین کند.

 

تعیین خط مشی محتوا خطا است

 

اینکه موضوع نمی تواند ملاک داوری باشد اظهر من الشمس است. اما مهم تر آن است که چرا همچنان ذهنیت مدیریت ذهن و تعیین خط مشی برای خبرنگاران و اصحاب رسانه تا این حد برقرار است؟ چرا مدیران فرهنگی گمان می کنند می توانند با تعیین محتوا، قلم ها را به سمت و سوی خاصی هدایت کنند؟ این خطایی بزرگ است که رکن چهارم دموکراسی را زیر سوال می برد. با این کار، قلم های آلوده ای که به دنبال جاه و جایزه می گردند از هم اکنون پیش بینی کرده اند که در چه محتواهایی سرمایه گذاری کنند تا برنده جایزه های جشنواره ششم باشند.

 

يادداشت ميهمان: احسان شریعت

 

کد خبر 566160

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha